ای رودخانه، آیا نذر مرا میشنوی؟
پس از حرکت بایست
برخیز و زخمهایم را خنک کن
مدعی نمایش خود را آغاز میکند
کرکسهای آهنینش برمیخیزند
بر بالهای رعد و برق
به کودکانم حمله میکنند
و اندرونه شان را متلاشی میکند
خانههایم فرو میریزند
مرگ شعله و دود خود را
بر سقف و خیابانها میریزد
هرچه زنده است محکوم به فناست
تا جایی که چشمانم کار میکنند
زمین لرزان و مواج است
این ضیافتی برای موشهاست
که دوستانش را تغذیه میکند
ای رود، آیا اندوهم را میفهمی
برخیز و درد سوزانم را خنک کن
نفرت و خشونت انسانها مرا به زنجیر کشیده
کی سپیده دم یک عشق به همراه خواهد آورد
و یک انسانیت
ای رودخانه، آبی بر دردهایم بپاش
و بگذار که آبهایت طغیان کنند
عجیب دنیایی هست
خدایا بسه دیگه ب حق عظمتت خودت تموم کن ...
پس از حرکت بایست
برخیز و زخمهایم را خنک کن
مدعی نمایش خود را آغاز میکند
کرکسهای آهنینش برمیخیزند
بر بالهای رعد و برق
به کودکانم حمله میکنند
و اندرونه شان را متلاشی میکند
خانههایم فرو میریزند
مرگ شعله و دود خود را
بر سقف و خیابانها میریزد
هرچه زنده است محکوم به فناست
تا جایی که چشمانم کار میکنند
زمین لرزان و مواج است
این ضیافتی برای موشهاست
که دوستانش را تغذیه میکند
ای رود، آیا اندوهم را میفهمی
برخیز و درد سوزانم را خنک کن
نفرت و خشونت انسانها مرا به زنجیر کشیده
کی سپیده دم یک عشق به همراه خواهد آورد
و یک انسانیت
ای رودخانه، آبی بر دردهایم بپاش
و بگذار که آبهایت طغیان کنند
خدایا
یا امام حسین
از سپاه درخواست می کنم درسی سخت به این جانیان بدهد.
من نمی دونم چرا زمین از اینهمه ظلم نمی لرزه و این صهیونیست ها رو نمی بلعه
خدایا مددی