حوادث پس از رحلت آیتالله بروجردی با شتاب فراوانی به تقابل حوزه علمیه قم و رژیم پهلوی منتهی شد و در مدت زمان کوتاهی محمدرضا پهلوی و امام خمینی به عنوان نماد این معارضه شناخته شدند.
معارضهای که -در کوتاهمدت به فاجعه فیضیه منجر شد- کانون درگیری آن در تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و همهپرسی انقلاب سفید بود که هر دو با مخالفت روحانیت و در صدر آنها مرحوم امام خمینی روبرو گشت.
حق رای و انتخاب زنان" یکی از مفاد اصلی این دو اقدام بود که به عنوان دال شناور میان نهاد دین و حکومت مورد توجه بود چه اینکه روحانیت این حق را مخالف اسلام و حاکمیت آن را مظهر تجدد میخواند. البته شیب توجه به "مسأله زنان" در این دو گفتمان در جهت عکس عمل میکرد چرا که روحانیت کم کم متوجه اهداف پنهان حکومت میشد و از مساله زنان عبور میکرد و در مقابل حاکمیت به منظور اغوای جامعه در جهت منافع خود بر این مساله تمرکز مینمود. (این مساله با رجوع به محتوای سخنرانیهای امام و حوزه و همچنین سخنرانیهای شاه و تبلیغات رسانهای حکومت کاملاً مشهود است)
ای مسلمانان عالم! بدانید در جریان تصویب نامۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی علت مخالفت علمای اسلام قضیۀ شرکت زنان در انتخابات نبود، این قضیه ناچیزتر از آن بود که آن قیام عمومی را به همراه داشته باشد. مسئله این بود که علما و روحانیون دیدند دستگاه جبار میخواهد با کیْد شیطانی اسلام را قلب کند و اوضاع را به عقب برگرداند. این آخرین ننگ اجتماعی ایران (عدم شرکت زنان) را در انتخابات آتیه بر طرف خواهیم کرد و قاطبه اهالی این مملکت و هر یک از افراد این مملکت در سرنوشت خودشان و در انتخابات ایران شرکت خواهند کرد و این هم مطابق قانون اساسی مملکت است. مواجهه ابتدایی با تقابل این دو گفتمان این ایده را به ذهن متبادر میکند که قیام ۱۵ خرداد یک نهضت اسلامی مردسالار و مخالف حقوق اولیه زنان یعنی حق رای و حق انتخاب بودند، اما رجوع به واقعیت عینی عکس این برداشت را اثبات میکند.
۱. اندیشه امام درباره حقوق زنان
مرحوم امام به عنوان رهبر نهضت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تمام حقوق زنان از حق رای و انتخاب تا حق اشتغال و طلاق را به رسمیت شناخت: "در اسلام، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رای دادن، حق رای گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد زن هم حق دارد".از همین رو با استناد به بیانات امام در همان عصر باید گفت علت مخالفت امام، اهداف شاه برای دینزدایی از طریق اغوای عمومی و مشروعیتبخشی به دستگاه بوده است.
"دستگاه حاکمه برای اغوا و اغفال ملت، دام وسیعی گسترده و به یک سلسله اعمال ظاهر فریب و گمراه کننده دست زده است؛ و ما اگر در مقابل به بیدار کردن و متوجه ساختن تودۀ مردم اقدام نکنیم و از افتادن آنها به دام استعماری که برای آنان گستردهاند جلوگیری ننمایم، ملت اسلام در معرض فنا و نیستی قرار خواهد گرفت؛ فریب خواهد خورد و منحرف خواهد شد؛ و در آن صورت علمای اسلام و جامعۀ روحانیت علاوه برآنکه خواه ناخواه خود نیز راه نیستی و انحراف را خواهد پیمود و خدای نخواسته از میان خواهد رفت، پیش خداوند تبارک و تعالی نیز مسئول و مؤاخذ خواهد بود که چاه را دیده و نابینایان را از افتادن در آن برحذر نداشته است. ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئههای شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامۀ فریبندۀ او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد.
۲. حضور اجتماعی زنان در نهضت ۱۵ خرداد
با وجود اهتمام رژیم پهلوی بر ارائه چهره ارتجاعی از نهضت اسلامی در طی حوادث منتهی به قیام ۱۵ خرداد و از بین بردن تمام اسناد موید نهضت و قلب واقعیت، اسناد به جای مانده حکایت از حمایت بخشی از زنان کشور از نهضت اسلامی دارد. در یکی از این موارد زنان قم در حمایت از امام خمینی در مسجد اعظم تحصن کردند؛ و یا در ماجرای اعتصابات مردم تبریز در سال ۴۲ زنان در اعتراضات حضور داشته و از نهضت اسلامی حمایت کردند. البته حاکمیت تلاش داشت با وارونه نشان دادن اعتراضات تبریز این ذهنیت را در جامعه ایجاد کند که اصل نزاع که به کشته شدن چند تن منتهی شده است میان روحانیون و زنان آزادیخواه صورت گرفته است.
علاوه بر این برخی از تصاویر تاریخی گویای حضور بانوان در تظاهرات ۱۵ خرداد ۴۲ است.
ناگفته نماند که زنان در آن دوره به سه طیف سنتی، تجددخواه و هوادار قیام دستهبندی میشدند که طیف سنتی گوشهنشین در اکثریت بوده است، اما دو جریان تجددخواه و هوادار نهضت بیشترین کنشگری را در این ایام داشتهاند.
منبع: فارس