نزدیک ساعت یک بعدازظهر در یک هوای خوب و صاف و بدون هیچ پدیده جوی خاصی پرواز به سمت تبریز آغاز شد. بعد از ۴۵ دقیقه از حرکت در دره مجاور منطقه معدن مس «سونگون» لکه ابری که مانند سفرهای در آسمان، دیده شد، هیچ هوای مهآلودی نبود. در یک منطقه محدود لکه ابری روی این دره قرار داشت، اما از نظر ارتفاع پروازی به گونهای بود که با این ابرها مواجه شدیم و حتی قدری هم پایینتر از ابرها بودیم.
طاهر مصطفوی، خلبان هلیکوپتر که فرمانده عملیات جابجایی رئیس جمهوری و هیات همراهش بود و پس از مشاهده ابر، به دو خلبان دیگر فرمان داد که بالای ابرها حرکت کنند.
بعد از ۳۰ ثانیه ادامه مسیر از بالای ابرها، خلبان متوجه شد که بالگرد وسطی نیست و دیگر بالگرد حامل رئیس جمهور را ندیدیم پروازمان هم عادی بود و لرزشی نداشتیم و به مسیر ادامه دادیم و بلافاصله هم ابر تمام شد. چون این بالگرد نیامد بالا، بلافاصله خلبان بالگرد ما دور زد و برگشت پرسیدم چرا برگشتید؟ گفت بالگرد اصلی نیامده و پرسیدم آخرین ارتباط رادیویی شما کِی بوده؟ گفت یک دقیقه و ۳۰ ثانیه قبل؛ قرار شد بگردیم و آنها را پیدا کنیم ما هم در این بخش که ابر بود، زیر پایمان را نمیدیدیم امکان بازگشت به زیر ابر نبود هر چه قدر هم تلاش کردیم که ارتباط رادیویی بگیریم، مقدور نبود یکی دو دقیقه بعد در معدن مس سونگون فرود آمدیم و پیگیر شدیم.
اینها بخشی از صحبتهای غلاحسین اسماعیلی رئیس دفتر شهید آیت الله رئیسی از روز حادثه هوایی اخیر بود.
پیکرهای مطهر رئیس جمهور وهیئت همراهش شامل وزیر امور خارجه، استاندار آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز و تیم خلبانان و سرتیم حفاظت رئیس جمهور کمتر ۲۴ ساعت بعد در جنگلهای دیزمار شناسایی شد. جنگلهایی که در شمال ورزقان در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. اتفاقی که شرایطی تازه را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد.
البته پس از انقلاب اسلامی خصوصا اوایل انقلاب کشور ما سابقه حوادث سختتر و حساس تری مانند حادثه بمب گذاری دفتر نخست وزیری و دفتر ریاست جمهوری و به شهادت رساندن و ترورهای زیادی مانند شهادت شهید رجایی، شهید باهنر، شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران وی و بسیاری دیگر در کشور داشتیم، اما اکنون پس از سالها شهادت رئیس جمهور کشورمان آن هم رئیس جمهوری که در دوره کم سکان داری خود تفاوت در عملکرد اجرایی و مردم داری خود را نشان داده بود. این حادثه عجیب و شوک آور شرایط جدیدی را ایجاد کرد.
پیکر شهدای این سانحه هوایی پیدا شد و پس از تشییع جنازه شکوهمند این شهدا در تبریز قرار بر بازگرداندن این شهدا به تهران برای اقامه نماز توسط رهبر انقلاب بود.
ستاد برگزاری مراسم تشییع پیکر رئیس جمهور و همراهنش صبح چهارشنبه را زمان اقامه نماز و تشییع آنها در تهران اعلام کرد.
همه میدانستند که تهران روز شلوغی را پشت سر خواهد گذاشت. قرار بر این بود که ساعت ۹ صبح رهبر معظم انقلاب در دانشگاه تهران به همراه مردم بر پیکرهای شهدا نماز میت را اقامه کنند و پس از آن از دانشگاه تهران به سمت میدان آزادی این پیکرهای توسط مردم تشییع شود و پس از آن برای دفن در مکانهای مشخص شده منتقل شود.
طبق گفته مسئولین برگزاری مراسم، از ساعت ۶ صبح درهای دانشکاه تهران برای حضور مردم و آماده شدن آنها برای نماز باز میشد. برای همین کمی پس از طلوع آفتاب و حوالی ساعت ۵:۱۵ صبح از خانه برای حضور در میدان انقلاب و دانشگاه تهران بیرون زدم.
رفتن با وسیله نقلیه عمومی و مترو را ترجیح دادم و از همان لحظه اول ورود به مترو با شلوغی عجیبی مواجه شدم و چند ایستگاه تا میدان انقلاب را با هر سختی بود گذراندم و در صفی طویل و سنگین از مترو مدان انقلاب خارج شدم.
به محض ورود به میدان انقلاب سیل عظیمی از جمعیت را در سراسر میدان مشاهده کردم، جمعیتی که دیدن آن قبل از ساعت ۶ صبح در تهران اتفاقی عحیب و تاریخی بود.
در آن ساعت میدان انقلاب و مسیرهای منتهی به دانشگاه تهران ازدحام جمعیت بود و مسیر برای رفت و آمد به شدت سخت و سنگین بود. مردم منتظر بودند و هر لحظه به ازدحام جمعیت افزوده میشد. همه برای برگزاری نمازی با شکوه بر پیکر رئیس جمهور مردمی خود و هیئت همراهش با اقامه رهبر معظم انقلاب آماده بودند. بالاخره ساعت به ۹ صبح رسید.
رهبر معظم انقلاب آمدند و مردم هم شانه به شانه هم در کنار هم آماده اقامه نماز بودند نمازی که همه را یاد روزی تاریخی و نه چندان دور دیگری انداخت. رهبر انقلاب جمعیتی میلیون نماز میت را اقامه کردند نمازی که گریه کلیه واژه اصلی آن بود. جمعیت میلیونی در سراسر خیابانها برای رئیس جمهور شهید و هیئت همراهش نماز میتی همراه با اشک ریختند اشکی که نشان از عظمت این شهدا و قدر شناسی مردم ایران داشت.
پیکرهای شهدا پس از برگزاری نماز به میدان انقلاب و به میان مردم حاضر آمد. مردمی از قبل از میدان انقلاب تا میدان آزادی همه برای بدرقه شهدا آماده بودند. ماشینهای حامل پیکر شهدا مسیر خود را آغاز کرد. مسیری که به سختی اجازه طی کردن راه را به ماشینها میداد. مردم آمده بودند بدرقه رئیس جمهور شهیدشان و همین هم باعث میشد. همه مسئولان برگزاری مراسم و ما که وظیفه تهیه اخبار را داشتیم این شرایط سخت و سنگین را قبول کنیم و تنها برای انجام وظیفه خود منتظر باشیم و صبر کنیم.
بر خلاف روزهای پیش آفتاب تهران، اما به جدیترین از اوایل صبح شروع به تابش کرده بود و همین نیز به همراه ازدحام جمعیت گرمای هوا شرایط را برای مردم سختتر کرده بود، اما انگار در آن لحظه و در میان آن شهدا هیچ کس به کرما و تابش خورشید فکر نمیکرد.
پیکر شهدید آیت الله رئیسی و همراهنش در تهران به بهترین شکل ممکن و با اقتداری دشمن شکن تشییع شد. تشییعی که البته تهران و ایران در سالهای نه چندان دوری شاهد نمونهای از ان بود. روزی که نه ایران بلکه جبههای بزرگ به نام مقاومت فرمانده اصلی و راهبر بزرگ خود را از دست داد. شهیدی که مرد میدان بود و همچنان پس از سالها گذر از زمان شهادت وی هنوز همه جا حرف از او است.
شهید سلیمانی که حالا باید میزبان خادم الرضا، شهید جمهور و مردمیترین رئیس جمهور ایران شهید ابراهیم رئیسی باشد.
پیکر شهیدان امروز دفن خواهد شد، اما شاید نکته مهمی که بتوان به آن اشاره کرد، صحبتهای مردم بود. مردمی که همه آنها بدون استثنا در مصاحبه و گفتگو با من عنوان میکردند که بنا بر حرف رهبر معظم انقلاب دشمنان بدانند این انقلاب لحظهای وقفه برای رسیدن به آرمانهای خود نخواهد داشت. با وجود از دست دادن بزرگان خود کار را عقب وا نمیگذارد و مسیر خود را ادامه میدهد. مسیری که با وجود سختیهای فراوان، اما به قله نزدیک است و به زودی به قله خواهد رسید.
گزارش از محمدحسین نیک خوی متین