میتوان سگی به بزرگی خرسهای جنگلهایی که هنوز پای انسان به آنها باز نشده با خود به پارک آورد و با افتخار و بی توجه به ترس کودکی خردسال عبور کنی و خرسند از نگاههای وحشت زدهای باشی که به امید سپری کردن لحظاتی آرام بخش، کودکان خود را به بوستانهای شهر آورده اند.
نمیتوان زمانی که سگی در صندلی جلوی خودرو نشسته و شیشه را پایین میدهی و آن سگ پارس کنان به صورت یک عابر میپرد، ادعای مدنی بودنی داشت که با مدل و نوع خودرو و حمل سگ تلاش میکنی به روز بودن خود را نشان دهی، از موضوع بیماریها و پخش شدن بزاق دهان سگ به روی صورت آن رهگذر که بگذریم مسئله وحشت و کابوسی که تا همیشه ممکن است در ناخودآگاه آن رهگذر باقی بماند نمیتوان به سادگی گذشت و به جای دلجویی یا معذرت خواهی یا هر حرکت مشابه دیگر شیشه را بالای بدهی و درب خودرو را قفل کنی و به زعم خودت به غیر مدرن بودن دیگری، خرده گرفت.
میتوان با پوشالی از ظاهر خود را به شمایل انسانهای جهانی توسعه یافته نشان داد، میتوان ساعتها در مورد حقوق شهروندی سخن گفت و در اولین تقاطع حق تقدم را رعایت نکرد، بر سر یک جای پارک لحظات طولانی را مجادله کرد، به عنوان عابر زبالههای به زعم خود ناچیز همچون دستمال کاغذی و موارد مشابه را از پنجره خودرو بیرون انداخت و یک زنجیره بهم متصل معیوب را به تکامل رسانید.
این روزها در هر جای شهر که قدم میگذاری با صحنههایی از سگ گردانی برخی افراد مواجه میشویم که زمانی که تنها هستی احتمال اینکه بی توجه گذر کنی و وقتی در پیاده رو همان سگ تا روی کفش هایت هم میرسد اعتراضی نمیکنی تا به صاحب سگ برنخورد ولی تمام ماجرا این نیست، گاه با کودک خردسالت میخواهی لحظاتی را با آرامش در خیابان یا یکی از بوستانهای شهر سپری کنی و دیگر نمیتوان نسبت به ترس و اضطراب کودک خردسالت بی توجهی کنی و البته که راهی هم سراغ نداری و ناچار باید محل را ترک کنی! و به ناچار عناوین فاخری همچون حق و حقوق شهری و شهروندی را با خود مرور میکنیم داره آهنگ.
عباراتی مانند شهروند و فرهنگ شهروندی و حقوق شهروندی در گفتمان روزمره افراد جامعه و متون علمی زیاد شنیده میشود، این عبارات به خاطر تکرار بیش از حد از بار نظری و علمی آن کاسته و یا عوام زده میشود ولی در هر حال حقوق شهروندی از ضروریات زیست روزمره زندگی در دنیای امروز است، که افراد به دلایل مختلف به آن نیازمند هستند.
ضرورت موازنه بین حق و تکلیف
به این معنا که با وجود شکل گیری شهر مدرن نیاز به تنظیم روابط و تعاملات انسان امروز با محیط و افراد و ساختار شهری وجود دارد تا آنها در کنار همدیگر زیست مسالمت آمیز و به دور از خشونتی داشته باشند و حق و حقوق یکدیگر را رعایت کنند و تکالیف خود را نسبت به دیگران به جا بیاورند.
در همین خصوص پژوهشگر و جامعه شناس میگوید: حق و تکلیف آدمها در دنیا امروز کاملا وابسته به هم است و نمیتواند از هم جدا باشد و حتی ترتیب و تقدم زمانی آنها نیز به گونهای در روند کار موثر است، به عبارتی جامعهای که تکالیف شهروندی را مقدمتر از حقوق بداند متقاوتتر از جامعهای است که حقوق شهروندی را مقدمتر از تکالیف آن بداند.
مجتبی ترکارانی افزود: وقتی ما از حقوق اجتماعی صحبت میکنیم، بلافاصله باید از تکلیف اجتماعی خودمان هم همزمان صحبت کنیم، به این صورت که آیا این حق من باعث مشکل برای حق دیگری خواهد شد یا نه؟ برخی در پاسخ به این سوال ممکن است بگویند، به ما چه آن دیگری مشکل خودش است! اینجا به نهادهای واسطهای نیاز است که بین حقوق و تکالیف مردم موازنه ایجاد کند و نقش دولت گاهی مهمتر از نهادهای مدنی است، به این معنا که افراد اول باید تکالیف و وظایف خود را به جا بیاورند و بعد سراغ حقوق و آزادیهای خود بروند.
این جامعه شناس یادآور شد: برای حل این مشکل باید به راهکارهای مورد توافق رسید، به عنوان مثال یک نفر میگوید من باید سگ را با خودم بیرون بیاورم و نفر دیگری میگوید، سگ به من دلهره و وحشت میدهد و ایجاد مزاحمت میکند، در اینجا راهکار این است که محدودیتهایی در محدوههای همراه داشتن سگ رعایت شود یعنی به عبارتی سگها همه جا برده نشوند.
ترکارانی ادامه داد: همه راهکارها در نظامهای اجتماعی دموکراتیک و مدنی به دنبال وضعیت بهینه تعادل بین تمام شهروندان است چه آن طرفی که میخواهد آزادی حمل سگ داشته باشد چه آنکه وجود سگ را نمیپذیرد، به عبارتی سیستم ضمن درک نگرانی طرفی که سگ را نمیپذیرد به او آموزش میدهد تا تاب آوری او بدون تحقیر و سرزنش افزایش یابد و در مقابل محدودیتهای حضور سگها در جاهای مختلف هم اعمال شود.
وی یادآور شد: در خصوص حقوق شهروندی افراد در زمینههای مختلف، نهادها و سازمانهای شهری به صورت مدرن و برنامه ریزی شده به دنبال آموزش شهروندان مطابق با الگوهای نوین تربیتی و شهروندی باشند، دیگر نمیتوان ساخت شهروندان را به دست نامریی شهر سپرد تا خود به خود با قرار گرفتن در شهر شهروند ایجاد نمود. بلکه باید برنامههای مشارکتی با حضور شهروندان و متخصصان و تمامی گروههای موثر در فضای شهری شهروند خوب تربیت کرد.
این جامعه شناس یادآور شد: متاسفانه به دلایلی در جامعه ما طلب حقوق شهروندی به شدت بر اجرای تکالیف سبقت گرفته که البته این وضعیت هم دارای سویههای متضاد و نتایج متفاوتی میباشد، از یک طرف با جامعهای مطالبه گر مواجه هستیم که حقوقش را میشناسد و پیگیر مطالبه آن میباشد و از این جهت شناختن حقوق خود اتفاق مبارک و خوشایندی است ولی از آن طرف جامعهای که مطالبه گر حقوقش میباشد باید نسبت به اجرای تکالیف شهروندی خویش نیز مقید و متعهد باشد و نمیتواند به بهانه اینکه حقوقش به خوبی استیفا نمیشود از زیر بار انجام تکالیفش شانه خالی کند و با این بهانه رفتارهای ضد اجتماعی و ضد شهروندی از خود نشان دهد.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: شواهدی از این نمونه رفتارها را در محیط زندگی خود بسیار مشاهده میکنیم وقتی به کسی که نوعی رفتار ضد اجتماعی و غیر مدنی نشان میدهد (مثلا ریختن زباله در خیابان) مواجه میشویم و به او درمورد رفتارش تذکر میدهیم، در پاسخ با حالت طلبکارانه و حتی گاه پرخاشگرانه چنین جواب میدهد که مگر الان در شهر ما همه چیز سر جای خودش قرار دهد، اینگونه استدلالها به ما خاطر نشان میکند که تا حقوق من به صورت تمام براورده نشده نباید انتظار انجام تکالیف مدنی و زیست محیطی و شهروندی را از من انتظار داشته باشید.
وی افزود: در عین حال که حق هر شهروند است که دارای زیر ساختهای مناسب شهری باشد و باید چنین زیرساختهایی را از دولت و مدیریت شهری مطالبه کند ولی همزمان هر شهروند در عین مطالبه گری و استمرار این کار باید تکالیف شهروندی خود را نسبت به دیگر شهروندان و دولت و حتی طبیعت را به جا آورد و انجام انها را مشروط به مناسب نبودن زیر ساختها و یا برآورده بودن تمام حقوق شهروندی خود نکند.
ترکارانی ادامه داد: انجام رفتار مناسب زیست محیطی و یا برخورد مدنی با دیگر افراد تکلیفی است که هرشهروند نسبت به دیگر شهروندان و محیط زندگی خود دارد و انجام آن ربط مستقیمی به رفتار نامناسب مدیران شهری و یا مقامات سیاسی ندارد و نمیتوان به بهانه وجود ضعف مدیریتی حقوق دیگر شهروندان را ضایع کرد.
این جامعه شناس گفت: نوعی دیگری از استدلالهایی که بعضی از شهروندان در مقابل رفتار نامناسب شهروندی خود اظهار میدارند این است که وقتی فلان قشر یا گروه (افراد تازه وارد یا مهاجرکنندگان از روستا به شهر) هنجارهای شهری را رعایت نمیکنند بنابراین آنها هم حق دارند تکالیف شهروندی را رعایت نکنند، یا وقتی فلان دسته شهر را خراب کردند شما انتظار دارید که من هنجارهای فرهنگی شهر را رعایت کنم" بنابراین با این بهانه که این گروهها شهر را بی نظم کرده اند، پس انها هم لزومی نمیبینند که تکالیف شهروندی خود را به جا بیاورند، بنابراین این گونه افراد انجام تکالیف شهروندی خود را موکول به تغییر افراد و گروههای دیگر میکنند.
وی افزود: البته این گونه استدلالها از این منظر قابل فهم است که وقتی گروهی در جامعه هنجارهای شهری را رعایت نمیکنند طبعا صرف رعایت کردن آن توسط گروهی دیگر فقط باعث بازنده شدن آنها میشود و گروه بی نظم به ظاهر برنده میشوند (نمونه عملی آن یک صف است که بی نظمها زودتر کارشان راه میافتد)، در این وضعیت اگر هرکسی بخواهد فقط به فکربرنده شدن خود باشد و نگران از بین رفتن نظم و فرهنگ شهری نباشد و به حقوق و تکالیف شهروندی دیگران بی توجه باشد، باعث بهم ریختن و فروپاشی نظم و فرهنگ شهری خواهد شد، چیزی که متاسفانه بسیار شاهدش هستیم.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: به عبارتی دیگر فرهنگ شهروندی به صورت ذاتی و ژنیتکی در انسانها کاشته نمیشود بلکه با یادگیری، تمرین، پاداش، تنبیه و گفتگو در درون ادمها کاشته میشود و نه فقط وظیفه مدیران شهری است که زیرساختهای شهری و شرایط را برای انجام رفتار مناسب شهروندان فراهم کنند، بلکه وظیفه همه شهروندان است که بدون شرط در رعایت تکالیف شهروندی خود به خصوص در رابطه با دیگران و محیط زیست مقید باشند و این استمرار و پایداری شهروندان است که باعث ایجاد محیطی زیبا با شهروندانی مسوولیت پذیر و مطالبه گر و قانون مدار خواهد شد.
وی گفت: شهروندی در هر جامعهای بیش از انکه مرتبط با زندگی در فضایی به نام شهر یا روستا باشد بیشتر مبتنی بر حقوق و مسوولیتهایی میباشد که هر انسان به حکم زندگی در جامعه مدرن و در ارتباط با دیگران نیاز است، که انجام دهد.
منبع:ایرنا
کورکورانه کانالهای معاند را بدون تحقیق دنبال کردند
اگر در غرب .مردم حیوان نگه میدارند .از تنهایی است
کسی با کسی حتی حرف هم نمیزند
در ژاپن و کره جنوبی .همسر .بچه اجاره میدهند
یک اقا ژاپنی که خانمش را از سرطان از دست داده بود و
دخترش او را مقصر میدانست
قطع رابطه کرده بود با پدرش
پدرش یک خانم و یک دختر از سازمان اجاره ای خانم .فرزند
اجاره کرده بود و 600 یورو داده بود برای یک روز
فقط باهاش غذا درست کنند و خرید بروند
فقط در همین حد.
خیلی از این مستند در یوتیوب است
هنوز فرهنگ نگه داری سگ .در ایران برای روشنفکران نیامده
بدون قلاده که جریمه اش 250 دلار است
رها کردن مدفوع که جریمه اش 150 دلار
همراه سگ شون توی خیابانها پرسه میزنند