آوازه حکیم فردوسی مرزهای سرزمین ایران را درنوردیده و شاهنامه او نه تنها بر تارک ایران زمین که بر ستیغ ادبیات حماسی جهان میدرخشد، به گونهای که بسیاری از دوستداران این شاعر حماسه سرا در جای جای جهان، آرزوی دیدن آرامگاه این شاعر پرآوازه را دارند.
همه ساله در چنین روزی نام فردوسی بیشتر بر زبانها جاری میشود و بی اختیار این شعر او که "عجم زنده کردم بدین پارسی" در ذهن و خاطره هر ایرانی نقش میبندد که به واقع این شاعر شهیر حقی بزرگ بر گردن تک تک فرزندان این مرز و بوم دارد.
شاعری که نقش و جایگاه رفیع او در زنده ماندن زبان فارسی بر کسی پوشیده نیست و از این منظر فارسیزبانان دنیا، مدیون زحمات و رنجهای این شاعر بزرگ هستند.
در معرفی کوتاه و مختصر حکیم سخنسرای توس میتوان گفت که شاعری بود که از علم و دانش سخن گفت، از مردانگی و شرافت شعرها سرود، برای درک حکمت زندگی پندها داد، ادب را شاخصه انسانهای بااصالت شمرد، یکتاپرستی را آیین مردان و زنان بزرگ خواند و دین را ستود چنانکه سرود:
به جایی که تنگ اندر آید سَخُن
پناهت به جز پاک یزدان مکن
فردوسی با عشق به ایران و وطن چنین نام خود را جاودانه کرد:
ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
کناﻡ ﭘﻠﻨﮕﺎﻥ ﻭ ﺷﯿﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
فردوسی استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان است، اهمیت او در آن است که با آفریدن اثر همیشه جاوید خود، نه تنها زبان، بلکه کل فرهنگ و تاریخ و در یک سخن، همه اسناد اصالت اقوام ایرانی را جاودانگی بخشید که سرود:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کـردم بدین پارسی
حماسهسرای بزرگ ایران، حکیم فردوسی، اوایل قرن چهارم هجری در سال ۳۱۹ خورشیدی، در روستای "پاژ" از توابع توس خراسان در خانوادهای از دهقانان چشم به جهان گشود و در اواخر قرن چهارم و در سال ۳۹۷ خورشیدی در سن ۷۸ سالگی چشم از جهان فروبست و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
"شاهنامه"، پرآوازهترین سروده فردوسی و بزرگترین رزمنامه جهان است که دربردارنده تاریخ ایران باستان است.
روستازادهای که نامش در جهان ماندگار شد
پس از شکست سلسله ساسانی از اعراب در اوایل قرن اول هجری، خط و زبان قوم پیروز بر ایران حاکم شد، خط ایرانیان از پهلوی به عربی تغییر یافت، اما از آنجا که همواره در طول تاریخ، دست به دست شدن حکومتها در شهرها صورت گرفته و روستاها به دلیل دوری از مسائل و کشمکشهای سیاسی، نقش ویژهای در حفظ فرهنگ سرزمین ایران داشته اند این بار نیز روستاها نقش شایستهای در زنده نگه داشتن زبان فارسی داشتند و این زبان با همین پشتوانه توانست دست کم به صورت گفتاری و در مقام محاوره پایدار بماند.
پاژ، روستای محل تولد فردوسی است که اکنون خانهای هم در آن برپای است و همچنان به عنوان خانه فردوسی شناخته میشود.
محمدجعفر یاحقی یک فردوسی شناس برجسته در خصوص تاریخ تولد فردوسی گفت: تعیین و اعلام تاریخ مشخصی برای زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی به هیچ وجه امکان پذیر و دارای سندیت متقن تاریخی نیست.
او افزود: در چهارچوب زندگی اجتماعی و فرهنگ قرون گذشته، قید کردن روز دقیق تولد افراد دارای اهمیت نبوده است، لذا در مورد فردوسی نیز این چنین بوده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: حتی سال تولد این بزرگمرد تاریخ ادبیات ایران پس از بررسیهای متعدد با زحمت در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی مشخص شد، بنابراین تعیین روز دقیق تولد فردی در هزار سال پیش هرچند هم این فرد شاخص بوده باشد، به هیچ وجه امکان پذیر و شدنی نیست.
یا حقی در مورد انتخاب و اعلام نخستین روز بهمن ماه به عنوان زادروز فردوسی بیان کرد: هیچ سند تاریخی در این زمینه وجود ندارد و نام بردن از این روز به عنوان زادروز فردوسی، صرفا بر اساس محاسبات سرانگشتی، غیرعلمی و غیررسمی صورت گرفته است.
او تصریح کرد: بر اساس چنین محاسباتی، سومین روز دی نیز به عنوان روز تولد فردوسی مورد اشاره قرار گرفته است در حالی که این تاریخ نیز هیچ سندیتی ندارد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی که مدت زیادی از عمر خود را در تحقیق و پژوهش اشعار فردوسی صرف کرده است، از «شاهنامه» به عنوان کهنترین اثر منظوم فارسی نام برد و تاکید کرد: فردوسی «شاهنامه» را حدود سالهای ۳۷۰ تا ۴۰۰ هجری سروده و این در حالی است که در آن تاریخ، زبان فارسی تازه شکل گرفته است.
یاحقی با بیان اینکه در زبان فارسی هیچ شاعری جامعیت فردوسی را ندارد، اظهار کرد: البته شاعران بزرگی، چون حافظ و مولانا در زبان فارسی ظهور کردهاند، اما جایگاه فردوسی با هیچیک از این شاعران قابل مقایسه نیست.
او افزود: شاهکاری به نام «شاهنامه» دارای حدود ۶۰ هزار بیت است که این اثر را به عنوان کاملترین اثر منظوم زبان فارسی در آغاز شکلگیری نقش آفرین میکند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: اگر بر عظمت و حجم اثر ارزشمند فردوسی یعنی شاهنامه، قدمت و دیرینگی آن را نیز بیفزاییم، اهمیت این اثر جاودان، تثبیت و قابل درک میشود.
یاحقی بیان کرد: در خون و تبار ایرانی همواره شعر وجود داشته و هرچند پیشینه شعر فارسی به پیش از اسلام باز میگردد، اما از صدر اسلام نیز شعر فارسی در جریان بوده است؛ از سوی دیگر زبان فارسی زبانی چند هزار ساله است.
حکیم فردوسی، شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده معروفترین اثر حماسی پارسی و طولانیترین منظومه زبان پارسی تا زمان خود بود و به همین دلیل نیز او را از بزرگترین شاعران پارسیگو دانستهاند.
آغاز کار فردوسی برای به نظم کشیدن شاهنامه، به طور دقیق معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعدد که از شاهنامه مستفاد میشود و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، میتوان آغاز نظم شاهنامه را سال ۳۶۹ یا ۳۷۰ هجری دانست.
آرامگاه فردوسی در توس خراسان در نزدیکی مشهد قرار دارد و هر ساله میزبان شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی و علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ این سرزمین کهن است.
نظامی عروضی، که نخستین فردی است که درباره زندگی فردوسی مطلب نوشته است، تولد فردوسی را در ده «باز» (پاز) نوشته که معرب کلمه «پاژ» است؛ اما منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کردهاند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمیدانند.
آنچه مشهور است این است که از آنجا که فردوسی به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید (ندیدم کسی کش سزاوار بود)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود.
پس از حدود ۱۰ سال (در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی و در ۶۵ سالگی) زمانی که فردوسی فقیر شده و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کند، از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشارههایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جایگزین کرد.
تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت که بین ۵۰ تا ۶۰ هزار بیت داشت و فردوسی آن را در ۶ یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد، اما به گفته خود فردوسی، سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد.
فردوسی پس از این واقعه تا پایان عمر بخشهای دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالارشاه» اختصاص دارد.
شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی دری، گرانبهاترین متن تاریخ زبان فارسی است.
با وجود آنکه شاهنامه در زمان خود فردوسی نیز اثری گرانمایه بود، اما مورد توجه محمود غزنوی قرار نگرفت و چنین شد که فردوسی از سلطان محمود گلایه کرد:
به سی سال بردم، به شهنامه رنج
که تا شاه بخشد مرا تاج و گنج
به جز خون دل هیچ چیزم نداد
نـشـد حاصل من از او غیر باد
اگـر شـاه را شــاه بـــودی پــدر
بـه سـر بـر نـهـادی مرا تاج زر
اگــر مـــادر شــــاه بـــانــو بُـدی
مرا سیم و زر تا به زانو بُدی
چــو انـدر تـبـارش بـزرگـی نبود
نیارسـت نـام بـزرگـان شـنـود
و بدین ترتیب به غلامزاده و بی اصل و نسب بودن محمود غزنوی، بنیانگذار سلطه ترکها بر ایران اشاره میکند.
این شاعر بلندآوازه در نهایت نیز در سختی و تنگدستی که حاصل ۳۰ سال تلاش برای اعتلای ادب پارسی بود درگذشت و به گفته جامی:
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
انگیزه ارزشمند فردوسی برای سرایش شاهنامه
فرزاد قائمی عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص شخصیت فردوسی گفت: اطلاعات موجود در باره فردوسی بسیار مختصر است، اما آنچه که روشن و تایید شده، جایگاه وی از نظر طبقه اجتماعی است.
او افزود: فردوسی از طبقه دهقانان و از منطقه "تابران" توس بود که در زمان سامانیان جزو طبقه متوسط ایران و از خرده مالکان محسوب میشدند که دسترسی به فرهنگ و آموزش داشتهاند.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این که انگیزه سرایش شاهنامه از سوی فردوسی شخصی نبوده است، ادامه داد: انگیزه فردوسی در روزگار زیست این شاعر عالیقدر بسیار مهم و قابل توجه است.
قائمی بیان کرد: جریان ادبی شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی در ایران قرن چهارم شکل گرفته بود که تنها یک جریان ادبی نبود بلکه جریانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که به نوعی هویت ایرانیان مسلمان را به ایرانیان کهن ارتباط میداد.
او تصریح کرد: در این جریان هویت جدیدی شکل داده میشد که از طرفی در این هویت عنصر مسلمان بودن افزوده شده و از طرفی مسلمان بودن به عرب بودن محدود و منحصر نمیشد.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد تاکید کرد: شاهنامه عنوان منتخب فردوسی برای اثر جاودانش نبود بلکه عنوان جریان ادبی آن دوره است یعنی دوران و شرایط سامانیان و قرن چهارم که زبان فارسی دری مورد حمایت و توجه ویژه بود.
قائمی اظهار کرد: از زمان یعقوب لیث صفاری، که زبان فارسی به عنوان زبان دیوانی بود، توجه به زبان فارسی بیشتر شد و همین امر در سرایش شاهنامه تاثیر داشت.
او افزود: قبل از فردوسی، شاهنامه ابومنصوری، ابوالمؤید بلخی، شاهنامه مسعودی و نیز شاهنامه ناتمام دقیقی طوسی از همشهریان فردوسی نیز نگارش شده بود که ابوالقاسم فردوسی نیز در اثر خود هزار بیت از شاهنامه دقیقی طوسی را با ذکر منبع آورده است و همین امر نشان از تحسین و تقدیر شاهنامه دقیقی از سوی فردوسی دارد.
فردوسی معادل ۲ قرن از خود شعر به جای گذاشت
یاحقی عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه اشعار باقی مانده از فردوسی بیشتر از کل اشعاری است که از قرن سوم و چهارم هجری شمسی مانده است، گفت: شان و جایگاه این شاعر شهیر بیش از آن است که تنها یک برنامه سالانه برای گرامیداشت وی برگزار شود.
او با بیان اینکه تجلیل از فردوسی تجلیل از یک شاعر نیست، بلکه تجلیل از یک فرهنگ است، افزود: یکی از برکات شاهنامه این است که آثار زیادی با توجه به آن شکل گرفته است که حماسههای دینی از جمله "علینامه" در همین مسیر قرار دارند.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: دایره زبانی فردوسی بسیار وسیع و گسترده است و حتی شاعران بزرگی، چون نظامی نیز پس از او در این حوزه به پای فردوسی نمیرسند.
یاحقی بیان کرد: تنوع پیشوندها، مفردات، ترکیبات، سازهها و واژهسازی زبانی در «شاهنامه» بیش از هر اثر دیگری است.
او تصریح کرد: تنوع زبانی در شاهنامه بسیار است و برهمین اساس سازه نخستین زبان فارسی را در این اثر مییابیم. از سوی دیگر عظمت شاهنامه به لحاظ واژگان و امکانات واژهسازی که سبب زایش و گسترش زبان فارسی است، نسبت به دیگر آثار برتری دارد.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه شاهنامه هیچ زمان به جنگ یا رویارویی با فرهنگ یا زبان دیگری نپرداخته است، تاکید کرد: برخی بر این باورند که این اثر برای مقابله با زبان عربی به نظم کشیده شده است، اما شاهنامه در اصل مروج فرهنگ ایرانی- اسلامی است.
آرامگاه فردوسی، خورشید هنر و معماری
حکیم توس که به گفته خود "از نظم کاخی بلند" ساخته، اکنون در شهر تاریخی توس در آرامگاهی آرمیده، که خشت خشت آن بازدیدکنندگان را به یاد حماسه میاندازد و عظمت و استواری آن، غنای شاهنامه را برایشان تداعی میکند.
این بنا سالانه میزبان چند میلیون گردشگر داخلی و خارجی است و از نظر هنر، معماری، چشم نوازی و توان برقراری ارتباط معنوی با بازدید کنندگان ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
در طول دورههای تاریخی، مهندسان و معماران متفاوتی تلاش در ساخت بنایی درخور شان و جایگاه این شاعر بلندآوازه ایرانی داشتند، بنایی که همچون کاخ بلند سخن استوار فردوسی، در برابر باد و باران گزندی نبیند.
گفته میشود که اندیشه ساخت آرامگاه برای فردوسی به سال ۱۳۰۵ خورشیدی باز میگردد که جمعی از ادیبان، اندیشمندان و ایراندوستان تصمیم گرفتند همزمان با همایش بزرگداشت هزاره فردوسی، که قرار بود در سال ۱۳۱۳ برگزار شود، با ساخت بنای آرامگاهی درخور شان آن شاعر نامدار، آیین بزرگداشتی برگزار کنند.
احسان زهرهوندی معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی گفت: بنای آرامگاه فردوسی برای بسیاری از گردشگران که نخستین بار آن را مشاهده میکنند بسیار جذاب، دیدنی، تماشایی و پر ابهت است.
او با بیان اینکه زیبایی و هنر عمیق و چشم نواز به کار گرفته شده در معماری این بنا بارها مورد یادآوری قرار گرفته است، افزود: بسیاری از گردشگران از این بنا به عنوان شاهکار هنر و معماری نام بردهاند که دور از واقعیت نیست.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی در زمینه ساخت این بنا ادامه داد: در مورد نحوه طراحی بنای آرامگاه فردوسی و طراح اصلی آن که مرحوم مهندس "کریم طاهرزاده بهزاد" است آگاهیهای اندکی وجود دارد در مقابل به دلیل طول عمر زیاد مرحوم حسین لرزاده (۹۸ سال) و شهرت وی به خاطر طراحی و ساخت مسجد اعظم قم، در بسیاری از سایتهای اینترنتی از جمله "ویکیپدیا" به اشتباه طراحی بنای آرامگاه فردوسی به وی منسوب شده است.
طرح محوطه باغ آرامگاه فردوسی بر اساس اسلوب چهار باغ ایرانی به همت مهندس "یعقوب دانش دوست" در سال ۱۳۸۶ با تغییراتی اجرا و ۲ سال بعد از آن طرح محوطه سازی به پایان رسید و در نهایت تا سال ۱۳۹۱ نیز اجرای کامل سنگفرش پایان یافت.
ویژگی آرامگاه فردوسی با طراحی نهایی مهندس "ایرج سیحون"، تلفیق معماری ایران باستان و ایران اسلامی است که با اضافه شدن زیرزمین به بنای فعلی، نوعی هنر ایرانی- اسلامی تداعی میشود، زیرا در این هنر مقبرهها در سرداب است و سنگ قبر به صورت نمادین نصب میشود که نمونه آن مضجع شریف رضوی است که قبر حضرت رضا (ع) هشت متر پایینتر از ضریح قرار دارد.
نمای بیرونی آرامگاه حکیم توس نیز برگرفته از معماری پاسارگاد و تزیینات سرستونهای هخامنشی است.
هم اکنون آرامگاه فردوسی دارای بخشهای اداری، کتابخانه، رستوران، ساختمان موزه و نیز بقایایی از دروازه "رزان" است و تندیسی از فردوسی به عنوان شاهکار هنری "ابوالحسن خان صدیقی" از مجسمه سازان مشهور، در آن نصب شده است.
در محوطه درون باغ آرامگاه فردوسی، مهدی اخوان ثالث (م. امید)، شاعر معاصر آرام گرفته و در فاصله ۵۰ متری بیرون از باغ آرامگاه فردوسی نیز آرامستان شعرا قرار دارد که در آن شاعران نامدار معاصر از جمله عماد خراسانی، احمد گلچین معانی، احمد کمال پور، محمد قهرمان و عشرت قهرمان به خاک سپرده شده اند.
پیکر استاد آواز ایران "محمدرضا شجریان" نیز بنا به وصیت خود وی در باغ آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شده است.
وسعت باغ آرامگاه فردوسی ۶.۵ هکتار و محوطه پیشخوان آرامگاه نیز حدود ۶ هکتار است.
منبع:ایرنا