یک پزشک حاضر در بیمارستان‌های مختلف غزه می‌گوید اوضاع پزشکی و درمانی در این منطقه به شدت بحرانی است و سکوت جهانی همچنان ادامه دارد.

وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد: نوار غزه شاهد فاجعه پزشکی بی سابقه‌ای به دلیل هفت ماه تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و حملات این رژیم علیه مراکز درمانی است. این وزارتخانه هشدار داد: اگر رژیم صهیونیستی تهدیدات خود را درباره حمله به رفح عملی کند احتمالا کشتار جمعی رخ خواهد داد. وزارت بهداشت فلسطین تاکید کرد: حمله رژیم صهیونیستی به غزه موجب از کار افتادن ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز پزشکی در غزه و انهدام ۱۳۰ آمبولانس شده است. در تعدادی از بیمارستان‌هایی که به صورت جزئی فعالیت می‌کنند میزان استفاده از تخت‌ها به بیشتر از ۲۵۰ درصد رسیده است.

 از این رو باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبه‌ای ترتیب داده با غسان ابوسطح، رئیس جراحی پلاستیک و ترمیمی و مدیر برنامه پزشکی درگیری در مؤسسه جهانی بهداشت در دانشگاه آمریکایی بیروت که طی جنگ در بیمارستان‌های مختلف غزه حضور داشته است. مشروح آن در ذیل از نظرتان می‌گذرد.

-با توجه به تجربیات پزشکی شما و اینکه مدتی را در بیمارستان‌های غزه گذرانده و مشکلات را از نزدیک مشاهده کرده اید، می‌توانم از شما درخواست کنم بخشی از این مشاهدات را با ما هم در میان بگذارید؟

غسان ابوسطح: من ۴۳ روز را در بیمارستان‌های ویران شده غزه گذراندم. ذهن من هنوز آنجاست. علیرغم اینکه هزاران مایل دورتر هستم، مدام به بیمارانم در غزه فکر می‌کنم و از خود می‌پرسم: آیا آنها موفق شدند؟ آیا آنها هنوز زنده هستند؟ من در ساعات اولیه ۹ اکتبر به رفح رسیدم و در بحبوحه حملات هوایی شدید اسرائیل راهی خانه خانوادگی ام در شهر غزه شدم. روز بعد، من به همراه پسر عمویم به بیمارستان الشفا رفتم تا کار را شروع کنم، اما نمی‌دانستم که این شروع یک کابوس ۴۳ روزه است.

در طی آن ۴۳ روز بین بیمارستان‌ها از جمله به بیمارستان الاهلی (باپتیست) رفتم. این بیمارستان که در سال ۱۸۸۲ تأسیس شد، یکی از قدیمی‌ترین بیمارستان‌های غزه است و توسط کلیسای انگلیکن مدیریت می‌شود. اسرائیل تهدید کرد که این مرکز را هدف قرار خواهد داد، اما پزشکان و سایر کادر پزشکی زود تصمیم گرفتند که ما بیماران خود را تخلیه و رها نکنیم. در ۱۷ اکتبر، در بین عمل‌های جراحی بودم که صدای جیغ موشکی را که در حال نزدیک شدن بود و به دنبال آن صدای بلند و مهیب برخورد را شنیدم. بله این همان حمله وحشتناک به بیمارستان الاهلی بود.

وقتی وارد راهرو شدم، دیدم حیاط بیمارستان به شکل جهنمی روشن شده است. آمبولانس‌ها و خودرو‌ها در آتش سوختند. یک مرد از گردنش خونریزی شدید داشت و من مجبور شدم تا رسیدن آمبولانس برای بردن ما به الشفا به گردن او فشار بیاورم. بعداً وقتی در حیاط قدم می‌زدیم، جسد‌ها و اعضای بدن را در همه جا دیدم، از جمله یک بازوی کوچک که مشخصاً متعلق به یک کودک بود.

علیرغم اطمینان‌هایی که می دادند مبنی بر اینکه در بیمارستان ها از نابودی در امان خواهیم ماند، بیمارستان الاهلی آسیب دید. این حادثه به عنوان یک آزمون تورنسل برای آنچه که قرار بود پیش بیاید عمل کرد: جنگ کامل اسرائیل علیه زیرساخت‌های مراقبت‌های بهداشتی غزه.

پس از ضربه زدن به الاهلی و اینکه هیچکس مورد بازخواست قرار نگرفت، مهره‌های دومینو به سرعت شروع به سقوط کردند. بیمارستان‌ها یکی پس از دیگری هدف قرار گرفتند. مشخص شد که حملات سیستماتیک بوده است.

ما به سرعت مورفین و کتامین را تمام کردیم و در ناامیدی به استفاده از پاراستامول داخل وریدی به عنوان تسکین درد متوسل شدیم، زیرا هیچ چیز دیگری در دسترس نبود. قربانیان جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه، از جمله ده‌ها هزار کودک، تحت اقدامات بسیار دردناک بدون بیهوشی قرار گرفتند. انجام این رویه‌ها جرم انگاری می‌کرد. شنیدن فریاد کودکان از دردی که شما ایجاد می‌کنید، به طرز غیرقابل توصیفی آزاردهنده است، حتی زمانی که می‌دانید فقط در تلاش برای نجات جان آنها هستید.

مخصوصاً یک دختر کوچک که فقط ۹ سال داشت، بدنش با اصابت ترکش پوشیده شده بود. من او را جراحی کرده بودم، اما نوع آسیب به این معنا بود که زخم‌ها هر ۳۶ ساعت یک بار نیاز به ضد عفونی کردن داشتند تا او زنده بماند. با پدرش صحبت کردم و توضیح دادم که دمای بدنش بالا می‌رود و عفونت به خونش سرایت می‌کند و به آرامی او را می‌کشد. مورفین یا کتامین برای تسکین این دختر بچه وجود نداشت و این در حالی بود که ضد عفونی کردن زخم‌های زیادی او هر ۳۶ ساعت یک بار بدون تسکین دهنده درد مضاعفی برای این دختر داشت. او از درد جیغ می‌کشید، پدرش گریه می‌کرد و من هم اشک می‌ریختم.

من بسیاری از جراحات ناشی از بمب‌های شیمیایی را درمان کردم که بدن انسان را به پنیر سوئیسی تبدیل می‌کند. ذرات شیمیایی تا زمانی که بتوانند به اکسیژن دسترسی پیدا کنند به سوختن در پوست ادامه می‌دهند و وقتی دوباره در معرض اکسیژن قرار می‌گیرند دوباره شعله ور می‌شوند. اولین پسر کوچک ۱۳ ساله‌ای که من در حمله کنونی غزه تحت درمان قرار دادم دچار سوختگی‌های شیمیایی تا استخوان شد. اوایل باید با این واقعیت کنار می‌آمدم که با توجه به شرایطی که در آن قرار داشتیم و آسیب‌هایی که با آن دست به گریبان بودیم، میزان بقا در میان مجروحان بسیار پایین خواهد بود.

تصمیم گرفتن برای ترک یکی از سخت‌ترین تصمیماتی بود که از نظر روحی و جسمی در تمام زندگی ام باید می‌گرفتم. وقتی دیگر نمی‌توانستیم در شمال عمل جراحی انجام دهیم، تصمیم گرفتم به جنوب بروم، به این امید که اتاق‌های عمل همچنان فعال باشند. من شش ساعت پیاده روی کردم و صحنه‌های وحشتناک غیرقابل تصوری از کشتار جمعی، اجساد و اعضای بدن را دیدم. وقتی به اردوگاه نصیرت رسیدم، متوجه شدم که اوضاع آنجا بهتر از این نیست. کمبود جراح نبود، اما کمبود شدید تجهیزات پزشکی و برق وجود داشت. با درک اینکه بیمارستان‌ها قادر به کار کردن نیستند، مجبور شدم با این واقعیت کنار بیایم که تا زمانی که هنوز در غزه بودم، هیچ کاری نمی‌توانم برای غزه انجام دهم.

اکنون هزاران مایل دورتر هستم، اما ذهنم همچنان در غزه گیر کرده است. من همیشه به بیمارانم فکر می‌کنم. به چهره ها، نام‌ها و صحبت‌هایی که با هم داشتیم فکر می‌کنم. آنها مرتباً افکارم را به خود مشغول می‌کنند و من از خود می‌پرسم: آیا آنها هنوز زنده اند یا تسلیم جراحات یا قحطی شده اند؟ من در روزی که مجبور شدم شش کودک را معالجه کنم، گیر کرده ام. من در روز‌هایی گیر کرده ام که بعد از دریافت خبر کشته شدن همکارانی که ساعت‌ها قبل با آنها دیده بودم یا با آنها کار می‌کردم، مجبور بودم کار کنم.

پس از گذشت بیش از ۲۰۰ روز از این نسل کشی، من مدام به این فکر می‌کنم که "مطمئناً همه چیز را دیده ایم" و سپس یک جنایت جدید آشکار می‌شود. بیمارستان‌ها به آوار تبدیل شده اند. آنها به محل گور‌های دسته جمعی فلسطینی‌هایی تبدیل شدند که با خونسردی توسط نیرو‌های اسرائیلی به قتل رسیدند، دستانی که از پشت بسته بودند. جنایات شنیع مرتکب شده در بیمارستان‌های الشفا و ناصر به صورت زنده روی صفحه نمایش ما پخش شد، اما جهان در سکوت تماشا کرد. اسرائیل با هیچ پاسخگویی مواجه نشده است. کشور‌ها و موسسات دانشگاهی به حمایت و دفاع از اسرائیل ادامه می‌دهند. بسیاری به تهیه سلاح برای آن ادامه می‌دهند.

من تحصیلات پزشکی خود را در دانشگاه گلاسکو به پایان رساندم، از قضا یکی از بزرگترین سرمایه گذاران دانشگاهی در شرکت‌هایی که همچنان به فروش اسلحه به اسرائیل ادامه می‌دهند. تصمیم گرفتم به دانشگاه خود برگردم و در انتخابات ریاست دانشگاه شرکت کنم، زیرا می‌دانستم که موضع دانشگاه در قبال اسرائیل منعکس‌کننده دیدگاه‌های دانشجویانش نیست که اکثراً می‌خواستند به همدستی این مؤسسه در کشتار جمعی فلسطینیان پایان دهند. من با ۸۰ درصد آرا در انتخابات پیروز شدم و دانشجویان با موجی از عشق و حمایت از من به سمت نقش جدیدم استقبال کردند.

در نتیجه پیروزی، حضور در رسانه‌ها و درخواست پاسخگویی و عدالت، هدف چندین کمپین بدنام سازی و موضوع چندین مقاله قرار گرفتم که ادعا‌های بی اساس درباره من مطرح می‌کردند. حتی از ورود به آلمان منع شدم، سه ساعت بازداشت و در نهایت اخراج شدم. من فقط برای سخنرانی در یک کنفرانس به آنجا می‌رفتم. من نمی‌توانم وحشت لحظه‌ای را که در آن زندگی می‌کنیم درک کنم. یک نسل کشی به طور زنده در تلویزیون در حال وقوع است - نسل کشی که بسیاری از دولت ها، سیاستمداران و نهاد‌های محترم در آن شریک هستند.

بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی توسط اسرائیل به قتل رسیده اند، بسیاری دیگر معلول شده اند و غزه به طرز وحشتناکی بمباران شده است. اسرائیل می‌گوید که به تهاجم زمینی برنامه ریزی شده خود به رفح ادامه خواهد داد که برای صد‌ها هزار نفری که در آنجا پناه گرفته اند فاجعه بار خواهد بود. پرونده‌های متعددی علیه اسرائیل و متحدانش در دیوان بین المللی دادگستری تشکیل شده است. با این حال اسرائیل با احساس مصونیت کامل به عمل خود ادامه می‌دهد.

اسرائیل تمام بخش‌های زندگی در غزه را برچیده است: تخریب نانوایی ها، مدارس، مساجد و کلیساها. مسدود کردن کمک‌های بشردوستانه و محدود کردن برق. این کار را انجام داده است تا اطمینان حاصل شود که غزه حتی پس از آتش بس غیرقابل سکونت می‌شود. هنگامی که سربازان اسرائیلی برای اولین بار به بیمارستان الشفا حمله کردند، تجهیزات و ماشین آلات پزشکی را نابود کردند تا اطمینان حاصل شود که بیمارستان نمی‌تواند کار کند. در حال حاضر، کمی از خود بیمارستان باقی مانده است.

علیرغم اینکه هزاران مایل دورتر هستم، قلب و ذهن من در غزه باقی مانده است، و با تاسف تشویق کنندگان نسل کشی، هرگز از دفاع از عدالت و پاسخگویی دست بر نمی‌دارم.

دکتر غسان ابوسطح، رئیس جراحی پلاستیک و ترمیمی و مدیر برنامه پزشکی درگیری در مؤسسه جهانی بهداشت در دانشگاه آمریکایی بیروت است. او ویراستار کتاب درسی پزشکی «بازسازی بیمار مجروح جنگ» است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۵۵ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
بهتره یکی هم روایت های دردناک گرسنگی و آوارگی و بدبختی ملت ایران را بگه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۲ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
به ما هیچ ربطی نداره
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۱۰ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
بتو بله
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۹ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
تو یک نفری
از طرف خودت حرف بزن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۴۴ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
اللهم عجل الولیک الفرج
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۲ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
چشم
آخرین اخبار