شعری از موسی عصمتی که در برنامه سرزمین شعر قرائت شد، در صفحه‌های اجتماعی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت.

محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگو‌ها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.

وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانه‌ای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخورد‌های زیادی از آن گرفتم.

این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلی‌ها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. می‌توانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و می‌تواند بهتر هم شود.

برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.

(پدر)

پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سال‌های دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود

از میان زغال‌ها در کوه، عصر‌ها رو سفید برمی‌گشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله‌ای فروتن بود

پا به پای زغال‌ها می‌سوخت! سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد
کوره‌ای بود شعله‌ور در خود، کوره‌ای که همیشه روشن بود

بار‌هایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود

از دل کوه‌های پابرجا، از درون مخوف تونل‌ها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود

پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود

مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آواز‌های کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود

منبع: صداوسیما

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴۱
در انتظار بررسی: ۰
-
ناشناس
۰۸:۳۲ ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ای مردم بدانید که خاک پای 1 کارگر از چنان کارگرانی از کله هزار سلبریتی باد شده و رو آ مده با امکانات اجتماع و از کله هزار سرمایه دار زالو صفت و مر فه بی درد بی درک و هزار استادنمای دانشگاه که در کلاس درس تبلیغ هم جنس بازی را در لفافه بازی با کلمات میکند و هزار بدنساز بیمصرف چشم چران بی غیرت که شیر خیابان و موش ترسوی بیابان اند شریفتر است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۳۷ ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
بسیار بسیار عالی ای کاش ارزش یک پدر کارگر فقط و فقط در خانواده و جامعه نادیده گرفته نشود .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۴ ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی بود این شعر بیانگر اوضاع سختی و معیشت کارگران و محرومان و فاصله طبقاتی و مرفهین جامعه است
Iran (Islamic Republic of)
م ط
۱۳:۱۹ ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
خوب وعالی بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۲ ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
دمت گرم و قلمت پر توان تر از همیشه باد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۲۳ ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
سلام وخداقوت.خیلی عالی هست شعرشون.حقیقت رو واضح و کامل درشعرشون دیده میشه.افرین براین هنرمند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۴۸ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعر هم زیبایی آهنگین را دارد و هم زحمات پدر خانواده را بسیار عالی بیان می کند و آن حس قدر دانی از زحمت نان آور خانواده را به رخ می کشد

عالی عالی عالی بود
Iran (Islamic Republic of)
رهگذر
۲۲:۱۱ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
روح همه پدران آسمانی شاد
Iran (Islamic Republic of)
احمد
۲۰:۵۷ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
خدا بیامرزد
احتمالا با این همه سختی کار. نگران تمدید قراردادش هم بود.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۴۱ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی
عالی
حرف دل همه ی فرزندان کارگرهای عزیز وطنم ایران عزیز
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۵۳ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی وجگرسوزوواقعی
Iran (Islamic Republic of)
ممل
۱۵:۵۵ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
بعد بازنشستگی پدرم گفتم در خانه میماند
اما گرانیها مجال از خستگی پدرم نمی‌داند
سالها کار کرد که بازنشسته شود اما ...
خم شد کمرش ز بی لیاقتی دولتی که قدر نمی‌داند
باز میرود سر کار که برآید از پس اجاره خانیمان
پدری که سالها کار کرده استراحت نمیداند
خدا بیامرزد همه پدرها را
خدا خوب میداند که پدر زیاد زنده نمیماند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۱۰ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
بسیار زیبا دل نشین ودل سوزان
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۸ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
به نظرم شعرش هم از لحاظ انتقال حس و تاثیرگذاری و هم بهره گیری از آرایه های ادبی بسیار زیبا بود‌ و قابلیت ماندگاری را هم دارد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۰۳ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
معمولی متوسط به پایین بود تبلیغ نکنید
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۷:۳۵ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی دست مریزاد برشما ناشر
Iran (Islamic Republic of)
آرین برنا
۰۵:۱۹ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
روحش قرین و غریق رحمت الهی
Iran (Islamic Republic of)
دمکراسی
۱۹:۱۷ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
پدرم کارگر ساختمانی هست و اهل ایمان هست
یادم هست کودکی بودم عصر با خستگی دلش دریا بود
همه بچه ها میدویدند که خبر دهند از خانه و او همدم ماها بود
هر صبح نماز صبحش روشنایی دلهای بچه های نیم قد بود
ظهر که یکساعت به خانه می‌آمد بیشتر وقتش در عبادت بود
عصرها که خستگیش بر همه نمایان میگشت ولی لبش خندان بود
غمش رو وقتی می‌دیدیم که کارگری هم برایش آرزوی محالی بود
هیچ‌ گاه دروغی ازش نشنیدم هر چند خیلی وقت ها ضرری نهانی بود
درس نخوانده بود علاقه اش دکتر مهندس شدن بچه هایش بود.
ولی الان نور چشم من وعشق وجودم چون هست
که همه مهر هست و امید هست و امید ایندست
France
داود
۱۳:۴۹ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۴۲ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
احسنت
عالی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۳ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
خدا رحمت کنه همه ی پدرانی رو که آسمانی شده اند ازجمله پدر سراینده ی این شعر رو شعرش جالب بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۵۹ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جالب وغمگین بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۳ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
پدرم دا خدا بیامرزد اهل داس و بیل و پیکن بود
سردی و گرمی دوران او چشید و سخت و محکم بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۵۲ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
از حیث نکات شعری و ادبی شعر جالبی نیست اما موضوع و متن جالبی دارد دستشون درد نکنه و خدا همه پدرهای زحمتکشی که دستشون از این دنیا کوتاه است را بیامرزد. آمین
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۰۹ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
این همان درد روز و دیروز است
که همیشه به یک مرض ماند
این داستان همیشه ی ماست
تا کی این قصه هست کی داند؟
هر که آمد نوید فردا داد
وعده لیک بی نتیجه می ماند
باز هم پدر است و سختی ها
دولت انگار درد او نمیداند
باز دیگری به وعده می آید
گویی ایام درس راستی نمیخواند
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۲:۰۵ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی درود برتو
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۰۷ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعری بر خاسته از رخداده هستی بر بوم هستی...همه پدرها میسوزند و‌میسازند تا آرامش بخش خانواده هایشان باشند
Sweden
ناشناس
۱۲:۰۳ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ماندگار باشین روح پدرتان وهمه ی پدرانن زحمت کش وتهمتن شاد واونهایی که هستن خدا یارشان باد احسنت بشما
Sweden
ناشناس
۱۱:۵۶ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
خب کو شعر لطفا متن شعر آقای عصمتی را بنویسین
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۷ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعرش خوب نبود، اما محتوا بد نبود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۸ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی بود،خدابیامرزه همه پدران آسمانی رو ،وپدر منو هم که کوهی ازصبروغیرت بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۴ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
درود بر شاعر توانمند موسی عصمتی
عاااالی و تأثیر گذار بود
Iran (Islamic Republic of)
کاظم فردوسی
۱۰:۱۲ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
درود بر پدرم ک از همان طفولیتم
برای روضه ات از من همیشه کار کشید
برای اینکه عاقبت بخیر شوم
مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۳۹ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
احسنت بالاخره در این فضای مسموم مجازی ، موضوع و شعری عالی بدون هیچ حاشیه ونکته منفی دیدیم طیب الله انفاسکم
Iran (Islamic Republic of)
مینا
۰۹:۰۰ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
واقعا قشنگ بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۶ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
بسیار عالی
Iran (Islamic Republic of)
مهرداد ب
۰۷:۳۶ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
خیلی خوب بود
آفرین بر شرفت جناب عصمتی شاعر
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۵:۳۱ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعرقشنگیه
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
کاوه محسنی بروجردی
۰۲:۲۹ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعر امروز کاوه محسنی بروجردی
Iran (Islamic Republic of)
ارغنون
۰۱:۴۷ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
شعر خوب و دلنوشته قشنگی بود.خدا همه پدران رفته این سرزمین را ببخشاید و بیامرزد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۳۱ ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
عالی‌بود‌.
آخرین اخبار