رژیم صهیونیستی در روز ۱۳ فروردین امسال (۱۴۰۳) با حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پایتخت سوریه، سرداران رشید مدافع حرم «سرلشکر محمدرضا زاهدی» و «سرلشکر محمدهادی حاجی رحیمی» از فرماندهان، پیشکسوتان و جانبازان دفاع مقدس و مستشاران نظامی ارشد ایران در سوریه و ۵ تن از افسران همراه آنان به نامهای شهید حسین اماناللهی، شهید سیدمهدی جلالتی، شهید محسن صداقت، شهید علی آقابابایی و شهید سیدعلی صالحی روزبهانی را به شهادت رساند.
پس از جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز عید فطر (۲۲ فروردین ۱۴۰۳) با اشاره به این جنایت رژیم صهیونیستی تأکید کردند: در عرف جهانی حمله به کنسولگری و سفارت هر کشور، حمله به خاک آن کشور محسوب میشود و رژیم سر تا پا خباثت صهیونیستی باید برای این جنایت تنبیه شود و خواهد شد.
بر همین اساس و با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر پاسخ حتمی به رژیم صهیونیستی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات موشکی وعده صادق را که از پیش طراحی کرده بود در ساعات ابتدایی ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ علیه مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی اجرا کرد.
با توجه به اهمیت عملیات وعده صادق و اینکه این عملیات پس از ۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی طراحی و اجرا شده، برای تحلیل و ارزیابی بیشتر این عملیات، گفتوگویی با فؤاد ایزدی تحلیلگر مسائل سیاسی انجام دادهایم.
متن کامل مصاحبه خبرگزاری فارس با فؤاد ایزدی به شرح زیر است:
فارس: ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و ممنون بابت فرصتی که در اختیار ما و مخاطبان خبرگزاری فارس قرار دادید، لطفا بفرمایید که عملیات وعده صادق چه پیامهایی برای رژیم صهیونیستی و حامیانش، بهخصوص آمریکا به عنوان حامی رژیم داشت؟
ایزدی: در ۷۶ سالی که رژیم صهیونیستی تأسیس شده، اولین بار است که در این حجم به سمت سرزمین اشغالی، موشک به آن اهداف پرتاب شده است؛ در گذشته هم داشتیم که حزبالله در بخشهای شمالی در حد خیلی محدودتری، درگیریهایی با رژیم صهیونیستی داشته است. در تاریخ این رژیم، این اتفاق هیچ وقت نیافتاده است.
تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیستهاست
این ادعایی که صهیونیستها داشتند که موشکها در عملیات وعده صادق به هدف نخورده و یا نرسیده را کسی در دنیا باور نکرد. تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیستهاست که این رژیم میگوید ارتش ما اخلاقیترین ارتش دنیاست، زمانی که روزانه به کشتار صدها و زن و کودک اقدم میکنند، چنین چیزی را مطرح میکنند.
کشتههایی که در غزه داشتند بسیار کمتر از واقعیت مطرح میکنند، این مورد (عملیات وعده صادق) هم همین است، اگر این حرکت ضربهای را که باید وارد میکرد را وارد نکرده بود، اینها در این حد ناراحت نمیشدند و مظلومنمایی نمیکردند.
۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی گذشته، چنین حرکتی نسبت به این رژیم انجام نشده و ایران نشان داد که موشکهایی را دارد که به آنجا میرسد.
پیام عملیات وعده صادق برای صهیونیستها چه بود؟
بنابراین، صهیونیستها باید حرفهایی را میزدند که زدند و در عمل توانمندی که برای خودشان جهت مقابله ایجاد کردند، انتهای فناوریهای موجودشان بود، صهیونیستها و آمریکاییها ابزار دیگری نداشتند که در میدان نباشد.
یک پیامی باید برای طرف صهیونیستی- آمریکایی القا میشد که آستانه تحمل ایران، قطعا در حد هدف قرار دادن خاک ایران نیست، با توجه به اینکه میگفتند ایران صبر راهبردی دارد؛ خیر این طور نیست، خطوط قرمزی مدنظر ایران قرار گرفته شده که بر این اساس پیش میرود.
تحلیل شما از علت مورد هدف قرار گرفتن نقاط مشخصی در خاک سرزمینهای اشغالی از سوی ایران در عملیات وعده صادق چیست؟، اساسا چرا چنین نقاطی مورد هدف قرار گرفت؟
ایزدی: آن فرودگاه (پایگاه هوایی نوآتریم) که مشخص است، ما از آن فرودگاه شهید دادیم و علیه جمهوری اسلامی ایران هواپیما بلند شده است، از این جهت مرکز نظامی باید هدف قرار میگرفته و مراکز نظامی هم هدف قرار گرفته است، ما مثل صهیونیستها نیستیم که غیر نظامیها را هدف قرار دهیم.
البته در فلسطین اشغالی خیلی غیر نظامی نداریم، مرد و زن یا در ارتش مشغول هستند و یا در رزرو ارتش هستند و هر گاه دولت اراده کند، آنها باید برای خدمت به ارتش برگردند، البته اینها سنین بالایی دارند و به ارتش فرخوانده میشوند، سرزمینهای اشغالی غیرنظامی صهیونیست خیلی کم دارد، اما هدف حمله پاسخ مشروع ایران اینها نبودند، هدف مراکز نظامی بوده و در سطحی است که جمهوری اسلامی ایران کارهایش را طبق اصول اخلاقی پیش میبرد و از آن پیروی میکند.
یکی از نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، موضع ایالات متحده آمریکا در قبال عملیات وعده صادق است، تحلیل حضرتعالی از موضع آمریکا در قبال این عملیات چیست؟
ایزدی: سیاست آمریکا در ۶ ماه گذشته خرید وقت برای رژیم صهیونیستی جهت تکمیل جنایتهای این رژیم بوده است؛ باقی موارد عملیات روانی و پلیس بد و خوب و توجیه افکار عمومی داخل و خارج آمریکاست. اصل داستان در حوزه اهداف، هیچ تفاوتی ندارد، این دغدغهای که دولت بایدن نسبت به آینده اسرائیل دارد، خودِ نتانیاهو ندارد، دغدغه نتانیاهو درباره آینده سیاسیاش بیشتر از آینده رژیم صهیونیستی است، چون اگر دغدغه شخصی نداشت، سیاستهایی که میبینیم را پیش نمیبرد، نتانیاهیو مایه آبرو ریزی رژیم صهیونیستی شده است، نسلکشی میکند، چون میداند اولین روزی که جنگ را متوقف کند، دوره نخستوزیریاش هم تمام میشود.
البته آمریکاییها هم نگران رژیم صهیونیستی هستند، اینکه بایدن میگوید صهیونیست است، قابل باور است و واقعا صهیونیست است، ایده صهیونیست این است که ما یهودیهایی که معتقد به صهیونیست هستند را از جاهای مختلف دنیا در این سرزمین اسکان دهیم و ساکنین قبلی سرزمین را بیرون کنیم. تندرویهای کابینه نتانیاهو به نفع آمریکا نیست.
۷۰ درصد افرادی که در غزه زندگی میکنند، پناهنده هستند و مجبور به کوچ از سرزمین فلسطین شدهاند، این اتفاق دارد میافتد که طرف صهیونیست آبروی خودش را در دنیا برده، نتانیاهو هم آبروی خودش را برده است، آمریکاییها نگران هستند.
آمریکاییها هم متوجه اوضاع هستند، به طوری که بعضی از تندرویهای کابینه نتانیاهو به نفع رژیم صهیونیستی نیست؛ بنابراین در حوزه اهداف، اگر آمریکاییها نسبت به اسرائیل دغدغه بیشتری نداشته باشند، کمتر نیست، در حوزه تاکتیک و روش هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ به طوری که داخل کابینه نتانیاهو و بایدن اختلاف نظر وجود دارد، اما این اختلاف نظر فقط در حوزه تاکتیک است.
اینکه میشنوید بایدن با نتانیاهو بر سرِ پاسخ به ایران صحبت کرده، اگر بر فرض درست باشد، تحلیل بایدن این است که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد پاسخ بزرگی دهد، به ضرر این رژیم است.
مشکلی که در آمریکا وجود دارد این است که به نظر میرسد دغدغه آینده رژیم صهیونیستی و ثبات و قدرت این رژیم برای این سیاستمداران آمریکایی بیشتر از خودشان است.
سیاستمداران مستقلی در آمریکا هستند که نسبت به سیاستهای بایدن در قبال حمایت از رژیم صهیونیستی انتقاد دارند و معتقدند که این سیاستهای آبروی آمریکا را به خطر انداخته است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی قابل تفکیک نیستند، در حوزه اهداف یکی هستند. داخل این مجموعه ممکن است جاهایی اختلافهایی وجود داشته باشد.
معادلات جهانی بعد از دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی جه تغییری میکند و اصولا جایگاه جمهوری اسلامی ایران به چه سمتی پیش میرود؟
ایزدی: دنیا در حال تغییر است، یک نظم قدیمی داشتیم، دنیا دوقطبی بود، الآن معلوم شده که دنیای دوقطبی معنی ندارد، اتفاقی که در عمل میافتد این است که مجموعهای از کشورهای غربی با رهبری آمریکا و یک سری کشورهای غیر غربی داریم که چند کشور از جمله ایران، چین و روسیه در آنها شاخص هستند. این کشورهای غیر غربی هر کدام وزن و جایگاهی دارند، جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصادی خیلی راه دارد تا به چین برسد، اما در حوزه قدرت معنایی، قدرت نرم، فکری، جایگاه منحصر به فردی دارد و این جایگاه میتواند گستردهتر هم باشد.
زمانی از محور مقاومت حرف میزدیم که این مقاومت در برابر استکبار بود، امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» میگویند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد. امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» میگویند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد.
قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بعد از عملیات وعده صادق ارتقا یافته است و افتخاری برای ایرانیان است که در مقابل این مردم جنایتکار ایرانیان ایستادند و از این جهت معادلات منطقه بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد.
سبکی در گذشته وجود داشته که نرمال بوده و سبک نرمال گذشته بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد. نرمال جدید این است که ایران محدودیتی ندارد که از خاک ایران موشکی بلند شود و در سرزمینهای اشغالی فرود آید، موشکهای ما هم نقطهزن هستند و اهدافی را دنبال میکنند، از این جهت یک اتفاق جدیدی افتاده که در گذشته وجود نداشته است، این عملیات بُعد سیاسی، نظامی و قدرت نرم هم دارد. اکثریت مردم دنیا از حمله موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی خوشحال شدند، از این جهت جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در حال تبدیل شدن به یک الگوی جهانی است، در حوزه معنایی جمهوری اسلامی ایران میتواند حرف اول و آخر را در مجموعه کشورهای غیر غربی بزند که طرفدارانی هم در غرب دارد.
اتفاقاتی که در ۶ ماه گذشته در منطقه رخ داده، جایگاه ایران را در حوزه معنایی ارتقا داده که دستاورد کمی نیست.
نکته مهم دیگری که در عملیات وعده صادق مطرح است، این است که شورای امنیت سازمان ملل در مقایسه با حملهای که کنسولگری ایران در سوریه میشود، یک واکنش دارد، اما در مقابل پاسخ و دفاع مشروعی که ایران دارد، یک واکنش دیگر نشان میدهد، ارزیابی شما از تفاوت در این واکنشها چیست؟
ایزدی: یک اتفاقی در این سازمانهای بینالمللی که سازمان ملل هم یکی از آنهاست، افتاده، این است که غربیها در حوزه دیپلماسی کار میکنند و خیلی وقتها کشورهای همسو با غرب، عضو دائم شورای امنیت میشوند، برای تصدی این کرسیها هم رقابت میشود و غربیها هم تلاش میکنند کشورهای همسو با خودشان را وارد کنند، چین و روسیه هم که به تازگی با غرب مشکل پیدا کردهاند، مدتی چین و روسیه سعی کردند با غربیها کار کنند، اما نشد و اختلاف هم جدی است، این کشورها هم در حوزه دیپلماتیک آن توانمندی را ندارند و هم عددشان نسبتا در سازمان ملل کم است، از این جهت طبیعتا موضعگیری شورای امنیت به سمت کشورهای اروپایی خواهد رفت، دبیرکل آن هم که اروپایی است، این رقابت سیاسی است که مسیر را تعیین میکند، نه اخلاق و عدالت، اگر از شورای امنیت عدالتمحوری و اخلاقمداری انتظار دارید، انتظار بیهودهای است، اینها براساس محاسبات و یارگیریهای خودشان پیش میروند، نتیجه این میشود کسی که دغدغه عدالت داشته باشد، نباید در شورای امنیت سازمان ملل دنبال آن بگردد.
منبع: فارس