این روزها کلمه لژیونر در فوتبال ایران زیاد به گوشمان میخورد، تنها تفاوت نسبت به سالهای نه چندان دور فوتبال ایران این است که مقصدهای فوتبالیستهای ایرانی دیگر کشورهایی مانند آلمان و لیگهای همسطح آن نیست. گاهی کشورها و تیمهایی به عنوان مقصد لژیونرها شنیده میشود که نام آنها برای اولین بار به گوشمان میخورد. این روندی است که در ۵، ۶ سال اخیر شدت بیشتری گرفته است. روندی که علاقه شدید کیروش به لژیونرها و بازیکنانی که خارج از ایران بازی میکردند به نوعی شروعکننده آن بود. خروج از لیگ ایران بدون توجه به نام مقصد تضمین خوبی بود برای قرار گرفتن در لیست تیم ملی. پیشبینی میشد که با رفتن کیروش از این عطش برای رفتن به لیگهای عجیب و غریب کم شود، اما این بار کاهش ارزش پول ایران و علاقه برای داشتن درآمد به دلار و یورو و هر پول خارجی دیگری انگیزه جدیدی برای ادامه این روند شده است.
اخیرا خبر انتقال عارف غلامی به لیگ بوسنی و هرزه گوین شگفت زده شدیم. البته این تعجب خیلی زود مرتفع شد. چرا؟ چون نگاهی به یک سری از لژیونرهای چند سال اخیر فوتبال ایران انداختیم و متوجه شدیم که چه کشورها و بعضا تیمهای عجیبی مقاصد فوتبالیستهای ایرانی بودهاند. در این گزارش قصد نداریم نگاهی منفی به این قضیه داشته باشیم. برخی از لژیونرهای ما به کشورهایی رفتند که باعث پیشرفت آنها شد و یا فرصت این را پیدا کردند تا در مسابقات اروپایی حاضر شوند. در این گزارش صرفا قصد داریم به گسترده شدن دایره کشورهایی که ما در آنها نماینده داریم؛ بپردازیم.
خالد شفیعی، محمدرضا خانزاده (باشوندهارا کینگز بنگلادش):
لیگ برتر بنگلادش در سال ۲۰۲۰ با حضور ۱۳ تیم برگزار میشد. خالد که پیش از این سابقه حضور در افسی سئول کره جنوبی را هم داشته در تصمیمی عجیب، سایپا را ترک کرد و راهی تیم باشوندهاراکینگز شد. او پس از دو سال حضور در این تیم به گفته خودش به خاطر مشکلات خانوادگی از این تیم جدا شد. او در طول مدت حضورش در این تیم بارها از کیفیت پایین لیگ بنگلادش گله کرده بود. مدتی پس از شفیعی، محمدرضا خانزاده نیز که سابقه بازی برای پرسپولیس و تیم ملی را داشت پس از اختلاف با تراکتور راهی این تیم شد.
میلاد زنیدپور (ساراواک یونایتد مالزی):
او را به یاد دارید؟ همان بازیکن که به تیم ملی هم رسید و خیلیها بر این باور بودند که سمت چپ ایران را برای سالها بیمه خواهد کرد. زنیدپور به نوعی رکورددار تغییر تیم محسوب میشود. او تا سن ۳۵ سالگی در ۱۸ جابهجایی پیراهن ۱۶ تیم مختلف را به تن کرده است. گسترش فولاد و پارس جم تیمهایی هستند که میلاد ۲ بار برایشان بازی کرده است. تیمهای این بازیکن چپ پا تا به اینجا بدین ترتیب است: فولاد، سایپا، پیکان، راه آهن، استیل آذین، داماش، سپاهان، پیکان، ملوان، ذوب آهن، نفت مسجدسلیمان، اربیل عراق، راه آهن، آرمی یونایتد، گسترش فولاد، مادورا یونایتد اندونزی، یو کی ام و ساراواک یونایتد.
آرش اکبری و رادین سیار (رگَرتاداز و لوکوموتیو):
آرش اکبری بازیکنی است که برای لژیونر شدن راهی تاجیکستان شد و برای تیم رگَر تاداز بازی کرد. او در روزهای کرونایی تنها ایرانی بود که در سطح بزرگسالان بازی میکرد و الباقی لیگهای دنیا تعطیل بود. به جز او رادین سیار هم به لیگ تاجیکستان رفت و برای تیم لوکوموتیو پامیر توپ زد.
سعید عزت اللهی (وایله دانمارک):
فوتبال دانمارک را با ۲ یا سه تیم خاص میشناسیم که گاها در مسابقات اروپایی حاضر میشوند و بیشتر در لیگ اروپا با آنها آشنا بودهایم. با این وجود سعید عزتاللهی بعد از تجارب ناموفق در انگلیس و بلژیک تصمیم گرفت به تیم وایله بپیوندد. عزت اللهی در نیم فصل لیگ جاری پس از توافق با سران وایله راهی شباب الاهلی امارات شد.
سامان نریمان جهان و علی قربانی (نفتچی و سومقاییت آذربایجان):
شاید باورتان نشود، ولی ما در لیگ آذربایجان هم بازیکن داشتیم. علی قربانی سامان نریمان جهان در مقطعی در این لیگ توپ زدند. یکی در سومقاییت توپ و دیگری در نفتچی. علاوه بر این نفراتی، چون پیمان بابایی و حجت حقوردی هم در لیگ آذربایجان حضور داشتهاند. جالب اینکه قربانی و حقوردی پس از حضور موفق در اذربایجان حتی تابعیت این کشور را هم گرفتند و برای تیم ملی آذربایجان بازی کردند!
رضا اسدی (سنت پولتن اتریش):
بعد از حضور بازیکنانی، چون فرهاد مجیدی، مهدی پاشازاده و مهرداد میناوند در تیمهای راپیدوین و اشترومگراتس تقریبا هیچ ارتباطی بین فوتبال اتریش و ایران وجود نداشت تا اینکه رضا اسدی در انتقالی جالب سر از تیم سنت پولتن درآورد. اسدی یک فصل پس از حضور در این باشگاه تصمیم به جدایی گرفت و برای فسخ قراردادش به توافق نهایی دست یافت. این هافبک ۲۵ ساله در شرایطی راهی اتریش شد که در همان اوایل حضورش در سنپولتن از ناحیه نازکنی پا آسیب دید و به همین دلیل مدت زیادی از رقابتهای تیپیکو بوندسلیگا دور بود و در هفتههای پایانی فصل به ترکیب تیمش اضافه شد و نمایش خوبی در این مقطع ارائه داد و یکبار هم در تیم منتخب هفته قرار گرفت. او بخاطر تصمیم اشتباهی که مدیر برنامه اتریشی برای او داشته و به خواسته خود در این کشور نرسید، ابراز گلایه کرده و همین امر در تصمیمش برای جدایی موثر بوده است.
پس از اینکه سقوط سنپولتن به دسته پایینتر فوتبال اتریش قطعی شد، رضا اسدی نیز به دلیل فراهم نبودن شرایط همکاریاش با مسؤولان این باشگاه گفتگو کرد و برای فسخ قراردادش به توافق نهایی رسید و از این تیم جدا شد.
شهاب زاهدی و اللهیار صیادمنش (المپیک دونتسک و زوریا اوکراین):
شهاب زاهدی بعد از تجربه بازی در ایسلند راهی یک کشور خاص دیگر شد و این بار سر از اوکراین درآورد. او به تیم دوم شهر دونتسک یعنی المپیک رفت و در پایان فصل بهترین بازیکن این تیم شد و در تیم منتخب فصل جای گرفت. شهاب در اکراین تنها نماند و اللهیار نیز به صورت قرضی از فنرباحچه راهی زوریا شد.
محمد مهدی مهدیخانی و یونس دلفی (واراژدین و گوریکا کرواسی):
اسم از صادق محرمی و دیناموزاگرب نیاوردیم چرا که حساب این تیم از بقیه تیمهای کروات جدا است. آنها هر ساله در مسابقات اروپایی حاضرند و سابقه خوبی در فوتبال اروپا دارند. به جز صادق ما ۲ لژیونر دیگر در فوتبال کرواسی داشتیم. یکی محمدمهدی مهدیخانی در واراژدین و دیگری یونس دلفی که پس از جدایی از شارلوای بلژیک به تیم گوریکا پیوست.
ما در این سالها بازیکنانی در کشورهای خاصی، چون ایسلند، فنلاند، اسلواکی، عراق، کویت، ویتنام، اندونزی، تایلند، کره جنوبی، لهستان و ... داشتهایم و باید دید فوتبالیستهای ایرانی در ادامه چه کار خواهند کرد و در کدام کشورهای دور از ذهنی مشغول میشوند.
منبع: خبرآنلاین