طلاق، واژه ترسناکی که از شنیدن اسمش هم حالمان بد میشود، ولی بعضاً شرایطی برای افراد پیش میآید که هیچ راه نجاتی ندارند جز جدایی! این اتفاق با تمام آسیبها و دردناک بودنش این اجازه را به افراد داده است که اگر در شرایط خیلی سختی قرار گرفتند که زندگیشان به هیچ طریقی قابلیت تغییر و اصلاح ندارد بتوانند خودشان را از این شرایط نجات دهند، منتهی همان طور که در روایات و احادیث هم آمده است طلاق منفورترین حلال خداست و به معنی پاشیده شدن بنیان یک خانواده و آسیبهای جدی برای زوجین است، اگر فرزند مشترک هم داشته باشند، که فرزندشان دچار بحران و چالشهای زیادی میشود.
با این تفاسیر زوجین چه کنند که تا حد امکان از طلاق پیش گیری کنند و زندگیشان به سمت جدایی نرود و اگر خدایی ناکرده به جدایی کشیده شد راهکارهای دوران بعد از طلاق چگونه باشد بهتر است؟ «دکتر فاطمه فروزش یکتا زوج درمانگر» در این رابطه میگوید:
عموما ما در مشاوره طلاق به افراد میگوییم که سه مسیر پیش رو داریم:
مسیر اول ادامه وضع موجود است با تمام شرایط و اختلافات قبلی که دارید.
مسیر دوم زوج درمانی است اینکه آقا و خانم به این باور برسند که باید یک کاری برای زندگی مشترکشان کنند و وقت بگذارند و در یک دوره شش ماهه به طور منظم در جلسات مشاوره شرکت کنند تا الگوهای معیوب رابطه را که سالها به زندگیشان آسیب زده یک به یک بتوانند تغییر دهند و شرایط زندگیشان را به حالت مطلوبش برگردانند.
گزینه سوم طلاق، یعنی زوجین به جای اینکه مسیر مشاوره را پیش بروند مسیر طلاق و دادگاه را انتخاب میکنند. خیلی از افراد فکر میکنند اگر جدا شوند دیگر تمام مشکلاتشان حل میشود، در حالی که چالشهای بعد از طلاق هم برای آقا هم برای خانم کم نیست. حتی پژوهشها نشان داده است که ازدواجهای دومی که بلافاصله بعد از طلاق اتفاق میافتد خیلی وقتها آسیب زا تر است و احتمال اینکه به طلاق کشیده شود بسیار بیشتر است.
*دوران سوگ بعد از جدایی چگونه باید باشد؟
موضوعی که بعد از طلاق بسیار اهمیت دارد بحث سوگ بعد از جدایی است. این کارشناس در این مورد میگوید: «وقتی جدایی اتفاق میافتد، بخاطر دیدگاهی که در خانواده، جامعه و افراد به فرد مطلقه است کنار آمدن با آن برای افراد بسیار دشوار است، البته امروزه بخاطر تغییر فرهنگ کمی پذیرش طلاق بین افراد بیشتر شده است که این موضوع هم خودش مثل یک شمشیر دو لبه است، برای مثال وقتی فردی هیچ راه نجاتی برای زندگی خود نمیبیند راحتتر میتواند جدا شود، اما از طرف دیگر نباید طوری شود که زندگیها به راحتی از هم بپاشد و تا یک مشکل کوچکی پیش آمد زوجین به طلاق فکر کنند.
از سوی دیگر طبق پژوهشهایی که انجام شده است در درجهبندی رویدادهای استرس زا، طلاق بعد از مرگ عزیزان بالاترین عامل استرسزا در بین افراد است. در مدت سوگ بعد از طلاق این مسئله اهمیت دارد که افراد حداقل شش ماه به خود فرصت دهند و قبل از این مدت اصلا وارد رابطه نشوند.
بعضیها هستند که هنوز یک ماه از جدایی نگذشته میگویند پس من چرا نمیتوانم فراموشش کنم؟ چرا حال من خوب نمیشود؟ و با این تصور که من با فرد دیگری وارد رابطه شوم حالم بهتر میشود مرتکب کاری میشوند که بیشتر به خود آسیب میزنند و وارد یک رابطه سمیتر میشوند.
مورد بعدی این است که این موضوع را بپذیرند و سعی کنند از این اتفاق درس بگیرند و از خود بپرسند چرا زندگی من به این نقطه رسید؟ اصلا نقش و سهم من در این اتفاقات چه بود؟ و من چه تغییراتی باید در خودم بدهم؟ این را با خود تکرار کنند که اگر من تغییری در خود نداشته باشم حتی اگر با شخص دیگری هم ازدواج کنم همان مشکلات را خواهم داشت. حتی المقدور سعی کنند برای بهبود حالشان در جلسات درمانی شرکت کنند و طبق نظر روان درمانگرهای متخصص عمل کنند تا بتوانند با این درد هیجانی و عاطفی کنار بیایند.»
*مواردی که معمولا بعد از جلسات مشاوره هم به طلاق منجر میشود کدام است؟
این مشاور در پاسخ میگوید: «زمانی که زوج درمانی جواب نمیدهد و ما در جلسات مشاوره متوجه میشویم که آقا یا خانم هیچ ارادهای برای ادامه این رابطه و تغییر ندارند. بعضاً میبینیم یکی از زوجین میخواهد دیگری را تغییر دهد در حالیکه تغییر را باید از خودش شروع کند. دوم مواردی که فرد اختلالات شخصیتی و مشکلات روانی مزمن داشته باشد که درمان نداشته باشد. سوم زمانی که حس و رابطه عاطفی و محبت بین زوجین کامل از بین رفته باشد یعنی دیگر هیچ علاقهای به هم دیگر نداشته باشند.»
تکلیف فرزند مشترک چه میشود؟
یکی از بزرگترین آسیبهای طلاق این است که زوجین فرزند مشترک را وسیله مقابله به مثل و لجبازی با هم قرار میدهند و هم دیگر را تهدید میکنند که اگر بخواهی جدا شوی من بچه را به تو نمیدهم و نمیگذارم او را ببینی. آسیب طلاق برای بچهها لزوماً برای بعد از جدایی نیست. همین فرایند طلاق خودش باعث میشود کودک دائم ترس از دست دادن پدر و مادر را داشته باشد، بنابراین پدر و مادر باید حواسشان باشد که آن دو باهم مشکل دارند و نباید بچهها را وارد این ماجرا کنند. نکته بعدی این است که خانم و آقا مشکلات خود را با بچهها در میان نگذارند و پدر برای بچه همان مظهر قدرت و تکیه گاه بودن باشد و همین طور مادر امنترین و مهربانترین فرد زندگی کودک بماند. همین طور آقا و خانم بدانند که، چون فرزند دارند تا آخر عمر قرار است با هم در ارتباط باشند پس نباید به نحوی به هم آسیب بزنند که نتوانند در روی همدیگر نگاه کنند و نکته بسیار مهمتر این است مراقب باشند که مسئولیتهای پدری و مادریشان با طلاق از بین نرود به هر حال هر دو مسئول آن فرزند هستند.
*والدین ازدواج مجدد خود را به چه نحوی به فرزندشان توضیح دهند؟
حتما از قبل در کودکان آمادگی ایجاد کنند که این خانم یا آقای جدید قرار نیست جای پدر و مادر واقعی تو را بگیرد تا ترس بزرگ بچهها که قرار نیست دیگر مامان یا بابا داشته باشم از بین برود و این را به فرزند خود یادآوری کنند که من همیشه مامان تو هستم بابا همیشه بابای توست و کنار تو هست و این نیازمند یک فرآیند است که باتوجه به سن بچه و سطح درکش باید برای او توضیح داده شود و در او آمادگی ایجاد شود. فرد جدید هم باید به مرور با بچه ارتباط بگیرد و حتما لازم است که بچه از اول در جریان این فرآیند باشد و آقا یا خانم بیمقدمه به فرزند خود نگویند که تو یک مامان یا بابای جدید داری چون در این حالت کودک حتما آسیب روحی جدی خواهد دید.
منبع: فارس
یعنی خدا متنفره از طلاق
تیتر خبر ناقصه