مدیر انجمن شعر موسسه «درّ دری» گفت: جشنواره بین‌المللی شعر فجر یک فرصت برای همه شاعران فارسی‌سراست و توجه این جشنواره به فارسی‌سرایان یک ضرورت است.

ادبیات مهاجرت میان فارسی زبانان تاریخ مهمی دارد و قابل تقسیم‌بندی به جریان‌های مختلف است. در جریان‌های ادبی امروز ایران نیز شاعران مهاجر نقش مهمی را ایفا می‌کنند و بدون بحث درباره آن‌ها قطعا نمی‌توان به بررسی تمام و کمال شعر معاصر فارسی نشست.

زهرا حسین‌زاده شاعر غزل‌سرای مهاجر است و سال‌ها است مدیریت انجمن شعر موسسه «در دری» را برعهده دارد. شناخت حسین‌زاده از جریان شعر مهاجرت و شعر امروز افغانستان ما را بر آن داشت تا به مناسبت برگزاری هجدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر پای صحبت‌هایش بنشینیم. 

حسین زاده در این گفتگو جشنواره بین‌المللی شعر فجر را یک فرصت خواند و گفت: به نظر من توجه به کشور‌های فارسی‌زبان یک ضرورت مهم است. خوب است که جشنواره شعر فجر دوباره توجهش را به شعر فارسی در دیگر کشور‌ها جلب کند، مثل اتفاقی که سال ۱۳۹۵ رقم خورد که استاد محمدکاظم کاظمی دبیر جشنواره بودند. در آن سال تعدادی از آثار شاعران افغانستان به محک گذاشته شد و همین باعث شد بسیاری از شاعران ایران حداقل نام برخی از شاعران ما را بشنوند و آشنایی مختصری با شعرشان پیدا کنند. کتاب‌های آن‌ها در بسیاری از رسانه‌ها معرفی و نام شعر افغانستان هم در ایران طنین‌انداز شد. اگر جشنواره فجر بتواند چنین برنامه‌هایی برای شعر افغانستان و دیگر کشور‌ها داشته باشد، اتفاق خیلی خوبی است.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که یکی از ملزومات جشنواره بین‌المللی شعر فجر باید داشتن بخشی مختص به شعر مهاجرت، افغانستان و دیگر کشور‌های حوزه زبان فارسی باشد، اشاره کرد: خوب است که فضا برای شاعران فارسی‌زبان از همه کشور‌ها باز شود و شعر آن‌ها هم در کنار شعر شاعران ایرانی و یا در بخشی مجزا، مورد داوری و بررسی قرار گیرد. این اتفاق تأثیرگذاری جشنواره شعر فجر را بیشتر و دایره آن را بزرگ‌تر می‌کند. قطعا این اتفاق به نفع زبان فارسی خواهد بود.

حسین‌زاده همچنین درباره اوضاع ادبیات و انجمن‌های ادبی در داخل افغانستان گفت: بعد از حاکمیت طالبان، محدویت‌هایی برای انجمن‌های ادبی رقم خورده است؛ و انجمن‌های ادبی افغانستان دیگر مثل سابق پرشور و پرتعداد نیستند. متأسفانه دیگر از آن جلسات متعدد و متنوع که در کابل و هرات و مزار و دیگر شهر‌ها برگزار می‌شد، خبری نیست.

وی به این نکته که اکنون دو یا سه انجمن ادبی در کل افغانستان فعال است، اشاره کرد و ادامه داد: این نکته ضرورت توجه جشنواره شعر فجر و دستگاه‌های متولی زبان فارسی در ایران به افغانستان را نشان می‌دهد. تا همین سه سال پیش در شهر‌های مختلف انجمن‌های ادبی با رونق و نشاط زیاد فعال بودند، ولی حالا از آن‌ها خبری نیست. دستی لازم است که دوباره شاعران را گرد هم آوَرد و این حروف پراکنده را از میان گرد و غبار بچیند و آن‌ها را در کنار هم بنشاند. بلکه شعر مهاجرت و شعر افغانستان دوباره برای ما از همدلی و همزبانی بگوید. 

حسین زاده که سال‌هاست با شعر مهاجرت مانوس است، درباره وضعیت فعلی این جریان گفت: به عنوان فردی که سال‌ها است مدیریت یک جلسه شعر را در مشهد برعهده دارد و در آن جلسه تعداد زیادی از شاعران مهاجر شرکت می‌کنند، و همین‌طور به عنوان کسی که با دوستانی که در شهر‌های دیگر ایران چنین جلساتی را دارند مرتبط است، فکر می‌کنم جلسات شعر دیگر آن رونق سابق را ندارند. یعنی ما دیگر شاهد آن حضور پرشوری که شاعران در گذشته داشته‌ا‌ند، نیستیم. اگرچه امروز هم به شکل محدود چهره‌های تازه‌ای ظهور می‌کنند، چهره‌هایی که می‌توان به آینده آن‌ها امیدوار بود، اما به صورت کلی ما دیگر آن رونق گذشته را در شعر نمی‌بینیم. دوره‌ای که به قول استاد محمدکاظم کاظمی رنسانس ادبی شعر مهاجرت بود.

این غزلسرا و منتقد ادبی در ادامه درباره علت افول جلسات شعر شاعران افغانستان نیز اشاره کرد: علت‌های زیادی برای این اتفاق وجود دارد؛ اولا وضعیتی که برای افغانستان پیش آمده، باعث شده شعر فارسی در افغانستان دیگر جنب و جوش گذشته را نداشته باشد. از طرفی شاعران افغانستانی که در ایران به عنوان مهاجر حضور دارند، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و به قول ما شاعران غم نان اجازه نمی‌دهد به چیز دیگری فکر کنند؛ به خصوص که بسیاری از دوستان شاعر و هنرمند ما مشاغل سخت و کارگری دارند و تمام توان و انرژی که دارند صرف کار و مسائل اداری و قانونی می‌شود. از یک طرف جلسات شعر به صورت کلی کم‌فروغ‌تر شده و جلسات شاعران مهاجر هم از این مقوله مستثنی نیست. ضمن اینکه مشغولیت به دیگر رشته‌های هنری مثل نقاشی و طراحی و تئاتر و... باعث شده که بخشی از توان و استعداد‌های هنری جامعه مهاجر از شعر به سمت این رشته‌ها برود و ما شاهد حضور کمتری باشیم. 

حسین زاده در بخش دیگری از سخنان خود درباره راه‌های رفع خمودگی در شعر مهاجرت گفت: من وقتی به دوره خودم فکر می‌کنم تا ببینم چه چیزی به ما انگیزه می‌داد و باعث می‌شد که ما به ادامه دادن شعر تشویق شویم، احساس می‌کنم نقش پررنگ جشنواره‌ها و شب شعر‌ها و مجلات ادبی و تبلیغات و رسانه‌ها بود. در دوره ما تعداد زیادی نشریه‌های ادبی منتشر می‌شدند که آثار ما در آن‌ها چاپ می‌شد. همین دیده شدن شعر‌ها برای ما یک موتور محرک بود. همچنین جشنواره‌های زیادی در مشهد و تهران و اصفهان و دیگر شهر‌ها برگزار می‌شد که امروزه وجود ندارند. مثلا در همین مشهد جشنواره شعر رضوی یکی از اتفاقات خوب آن سال‌ها بود. این جشنواره‌ها باعث می‌شد دوستان شاعر تشویق به رقابت شوند و همین رقابت باعث خلق بسیاری از شعر‌های درخشان دوره ما شده بود. 

وی ادامه داد: بسیاری از آثار خوبی که خود من حتی امروز هم آن‌ها را دوست دارم، همان شعر‌هایی است که در این جشنواره‌ها نوشتم و خواندم. برخلاف تصور خیلی‌ها که شعر جشنواره‌ای را نقد می‌کنند و قبول ندارند، من چنین نظری ندارم. این جشنواره‌ها فرصت‌هایی برای تشویق و دور هم جمع شدن شاعران بودند؛ فرصت‌هایی که امروز وجود ندارد و باعث شده شعر یک کنج عزلت بنشیند. خوب است مسئولان فرهنگی ما برای رشد و اعتلای دوباره شعر امکانات تشویقی فراهم کنند و به برگزار شدن جشنواره‌ها و انتشار مجلات ادبی کمک بکنند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.