دانشگاهها، بخش بزرگی از نهاد آموزش در جامعهاند که کارکرد انتقال و ترویج علوم و فنون را بر عهده دارند. دانش آموختگان دانشگاهی بر مبنای گواهیی که دریافت میکنند، توانایی انجام امور تخصصی در حوزه دانش و فناوری را خواهند داشت. هر گونه اخلال در چنین فرآیندی، موجب میشود نهاد آموزش نتواند کارکرد خود را به درستی انجام دهد و در نتیجه بر دیگر اجزا و ساختارهای جامعه، تأثیر منفی بگذارد. یکی از معضلاتی که مؤسسات آموزشی و دانشگاهها همواره با آن مواجه بودهاند، «تقلب دانشگاهی» است. این مسئله یکی از جدیترین مسائلی است که به کارکرد نهاد علم آسیب میزند و گسترش آن، تهدیدی جدی تلقی میشود و صدمات جبران ناپذیری را به جامعه علمی وارد میکند.
به گفته محققان، تقلب دانشگاهی موجب میشود افرادی برای انجام فعالیتهای تخصصی از سوی این نهاد معرفی شوند که صلاحیت این امور را ندارند و حوزه مسئولیتی خود را دچار خدشه یا فرسودگی میکنند. تقلب و سرقت علمی، در بر گیرنده هرگونه تلاش برای دریافت کمک در فعالیتهای آموزشی، بدون گرفتن اجازه یا اقتباس کاری است که به دیگری تعلق دارد. این پدیده به فراوانی در تمامی محیطهای آموزشی دیده میشود. همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهند تقلب شبیه به شکلهای دیگری از رفتار انحرافی است. برای مثال، تقلب شامل سازوکارهای یادگیری و وزن دهی به احتمال هزینه دادن یا فایده کردن است که از طرف فشار خارجی و تمایلات شخصی برای کسب موفقیت برانگیخته میشود و ممکن است با مجازاتهای خاص و شدیدی بازداشته شود.
در رابطه با این موضوع، یک تحقیق علمی توسط پژوهشگران دانشگاه مازندران و دانشگاه شیراز انجام شده است که در آن پدیده تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان از دیدگاه جامعه شناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
این تحقیق که به روش پیمایشی انجام شده است، از اطلاعات اخذ شده از ۴۰۱ دانشجوی دانشگاه مازندران با استفاده از ابزار پرسشنامه بهره گرفته است. این اطلاعات سپس با استفاده از روشهای آماری و به کمک رایانه تجزیه و تحلیل شده اند.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که مواردی چون نیازهای منفعت گرایانه، باورهای اخلاقی، مجازات غیررسمی و خودکنترلی میتوانند احتمال بروز تقلب دانشگاهی را در افراد نشان دهند.
اکبر علیوردی نیا، استاد و محقق گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم انسانی دانشگاه مازندران و همکارانش در این خصوص میگویند: «تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان، تحت تأثیر میزان ادراک از مجازات غیررسمی یعنی احساس گناه، شرمساری و طرد شدن به وسیله اشخاص مهم کاهش پیدا میکند».
به گفته این محققان، «هنگامی که باور اخلاقی فرد، تقلب را به عنوان تقابل با ارزشها تلقی کند از آن پرهیز میکند. از طرفی، گاهی افراد بر اساس این که تقلب چه هزینه و یا فایدهای به همراه دارد، دست به تقلب یا پرهیز از آن میزنند. در نهایت دستاورد نظری این پژوهش، حمایت تجربی نسبی از تئوریهای انتخاب عقلانی و بازدارندگی در تبیین تقلب دانشگاهی است».
بر اساس این تحقیق، تئوری انتخاب عقلانی مدعی است که انسانها با وجود انواع محدودیتهای زمانی، اطلاعاتی و موقعیتی، موجوداتی عاقل و کنشگر و توانا هستند و انواع هزینهها و پاداشهای یک عمل را بر حسب انواع موقعیتها محاسبه میکنند. به این ترتیب همه رفتارهای انحرافی و در اینجا به طور مشخص، تقلب دانشگاهی تابعی از محاسبات ذهنی افراد از هزینهها و منافع ادراک شده آن رفتار در قالب شرایط موقعیتی آن عمل است.
علیوردی نیا و همکارانش اشاره میکنند، «همچنین نظریه پردازان بازدارندگی نیز معتقدند اگر مجازات شدید، قطعی و فوری باشد، یک شخص دارای منطق، میزان سود و زیان ناشی از جرم (در اینجا تقلب) را پیش از اقدام به ارتکاب جرم اندازه میگیرد و در صورتی که زیانن را بیشتر از سود بیند از آن پرهیز می کند».
از دید متخصصان، تلاشهای پیشگیرانه معطوف به جرائم موقعیتی، شامل پنج راهبرد است: افزایش تلاش مورد نیاز برای ارتکاب جرم، افزایش ریسک حاصل از ارتکاب جرم، کاهش پاداش یا منفعت حاصل از ارتکاب جرم، کاهش تحریکات و افزایش احساس گناه و شرمساری برای ارتکاب جرم و در نهایت کاهش امکان عذرخواهی برای ارتکاب جرم.
لازم به اشاره است که این اطلاعات علمی پژوهشی در فصلنامه تخصصی «پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران» منتشر شده است. این نشریه، وابسته به دانشگاه اصفهان است.
منبع: ایسنا