تصمیم دادگاه در مورد هر پرونده، به دو دسته کلی: تصمیمات اداری و تصمیمات قضایی تقسیم میشود. صدور «حکم»، یکی از مهمترین تصمیماتی است که دادگاه در مورد یک پرونده میگیرد.
دادگاه در مورد هریک از پروندههای حقوقی و کیفری، با توجه به اسناد و مدارک موجود، حکم یا احکام خاصی صادر میکند. تعریف هریک از این احکام از نظر قانون با هم تفاوت دارد.
تعریف حکم قضایی
تصمیم دادگاه میتواند اعم از حکم یا قرار باشد. حکم قضایی، رأیی است که در دادگاه در مورد ماهیت پرونده و موضوع مورد بررسی صادر میشود. این اصطلاح حقوقی به تصمیم دادگاه برای یک پرونده حقوقی یا کیفری اشاره دارد.
براساس ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی: چنانچه رای دادگاه راجع به ماهیت دعوا و قاطع آن به طور جزئی یا کلی باشد، حکم است و در غیر این صورت قرار نامیده میشود. بنابراین، حکم، نظر دادگاه در مورد ماهیت پرونده است و طرفین ملزم به اجرای آن هستند.
حکم میتواند به نحوی باشد که متهم یا شاکی را به انجام دادن عملی، مجبور یا منع کند. اگر حکم توسط طرفین دعوا اجرا نشود، فرد در برابر دادگاه مجرم است و به جرم بیاحترامی به دادگاه و حکم قضایی محاکمه خواهد شد.
دعاوی که موضوع اصلی آنها مدنی یا حقوقی بوده و صلاحیت رسیدگی به آنها بر عهده دادگاه حقوقی است را دعاوی حقوقی میگویند. افراد برای جبران خسارتهای وارده یا احقاق حقوق ضایع شده خود به دادگاه مراجعه میکنند و دادخواست میدهند.
بررسی پروندههای حقوقی با رعایت مقررات و تشریفات آیین دادرسی مدنی انجام میشود و همه دادگاههای عمومی، انقلاب، دیوان عالی کشور و دادگاههای تجدید نظر صلاحیت بررسی پروندههای حقوقی را دارند.
اما دعاوی که موضوع آن ارتکاب جرمی باشد که باید برای آن مجازات شود، را دعوای کیفری مینامند و شاکی باید برای مجازات متهم، شکایت تنظیم کند.
دعاوی کیفری، با رعایت مقررات آیین دادرسی کیفری رسیدگی میشوند و دادگاههای کیفری، دادگاههای تجدیدنظر و دیوان عالی کشور از محاکم صالح رسیدگی به این دعاوی هستند.
انواع رای دادگاه
انواع رای صادره از دادگاه، شامل حکم و قرار میشود.
الف) حکم
حکم، تصمیمی است که از سوی دادگاه (حقوقی یا کیفری) در مورد ماهیت دعوا گرفته میشود و قاضی پرونده، پس از بررسی ادله و مستندات اثبات دعوا که در مقام دفاع یا دعوا، ارائه شده، اقدام به صدور آن میکند. حکم، به طور کلی یا جزئی قاطع دعواست و برای طرفین پرونده، لازمالاجرا و لازمالاتباع است. البته برخی احکام صادره قابل اعتراض هستند.
ب) قرار
قرار به دو صورت است یا اینکه قرار صادره در ماهیت دعوا نیست (مانند: قرار رد دعوا) یا در ماهیت دعواست (قرار کارشناسی)، در هر صورت قاطع دعوا نیست؛ یعنی با صدور آن، پرونده از مرجع قضایی رسیدگیکننده به دعوا، خارج نمیشود.
ج) تفاوت حکم و قرار
حکم دو وصف اساسی دارد که موجب تفاوت آن از قرار میشود؛
۱-حکم در ماهیت دعوا وارد میشود؛
۲- حکم قاطع دعواست.
رای صادره از دادگاههای حقوقی و کیفری با عنوان احکام قضایی شناخته میشوند، این احکام قضایی، انواع مختلفی دارند که در ادامه توضیح داده میشوند.
انواع حکم قضایی و تعریف آن
به طور کلی احکام قضایی شامل انواع مختلفی میشود که عبارتند از: حکم اعلامی و تاسیسی، حکم غیابی و حضوری، حکم قطعی و غیرقطعی، حکم نهایی و غیرنهایی و حکم لازمالاجرا و غیر لازمالاجرا.
حکم اعلامی و حکم تأسیسی
«حکم اعلامی»، به حکمی گفته میشود که وضعیت جدیدی در پرونده به وجود نمیآورد بلکه وضعیتی که در گذشته وجود داشته را اعلام میکند. به عنوان مثال، اگر شخصی برای تعیین وضعیت یک مورد حقوقی به دادگاه مراجعه کند و دادگاه، حق را به او بدهد، رأی به صورت حکم قضایی اعلامی به طرفین اعلام میشود.
اما اگر حکم دادگاه یک حکم جدید باشد و با شرایط حقوقی اولیه بین طرفین تفاوت داشته باشد، به آن، «حکم قضایی تاسیسی» گفته میشود.
حکم غیابی و حکم حضوری
حکم حضوری، حکمی است که با حضور متهم یا خوانده یا وکیل او از ابتدای رسیدگی در دادگاه (کیفری یا حقوقی)، صادر میشود. بنابراین، زمانی که متهم در جریان اتفاقات دادگاه قرار گرفته باشد و دادگاه در پایان رسیدگی اقدام به صدور رای با حضور متهم کرده باشد، حکم ححضوری خواهد بود.
اما اگر متهم یا خوانده و یا وکیل این افراد، به هر دلیلی در جلسه رسیدگی دادگاه حضور نداشته باشند و دادگاه بدون حضور این افراد به پرونده رسیدگی کرده باشد، حکم به صورت غیابی صادر میشود. در صورت حضور وکیل متهم در جلسه رسیدگی، حکم حضوری محسوب میشود.
بر اساس ماده ۳۰۳ آیین دادرسی مدنی: «حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.»
احکام قضایی صادره از دادگاهها، غالبا حضوری هستند، مگر در مواردی که خوانده دعوی یا وکیل یا قائم مقام او در جلسه رسیدگی حضور نیابند و به صورت کتبی هم دفاع نکرده باشند.
البته فرضی که دعوا یک خوانده دارد با فرضی که چند خوانده دارد، متفاوت است. وقتی دعوا یک خوانده دارد وضعیت حضوری و غیابی بودن حکم همانطور است که بیان شد، اما اگر دعوا چند خوانده داشته باشد این معیار به سادگی قابل تشخیص نیست و دو حالت پیش میآید:
-در صورتی که همه خواندگان دعوا در یک جلسه دادگاه حاضر شده یا یک لایحه برای دفاع از خود به دادگاه میفرستند و یا حتی دادخواست به آنها ابلاغ واقعی شده باشد، در این صورت حکم نسبت به همه آنها حضوری خواهد بود.
-اما اگر تنها یکی از خواندگان در جلسه دادرسی حاضر شود یا لایحهای بفرستد یا اینکه دادخواست به او ابلاغ واقعی شده باشد، حکم دادگاه فقط نسبت به این خوانده حضوری و نسبت به سایر خواندگان دعوا، غیابی خواهد بود.
حکم قطعی و حکم غیرقطعی
احکام و آرایی که دادگاه در مورد پروندهها صادر میکند، قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی هستند، اما گاهی این امکان وجود ندارد.
اگر حکم صادره به هیچ یک از طرق عادی و به هیچ عنوان قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی نباشد به چنین حکمی، حکم قطعی گفته میشود و احکام قطعی لازمالاجرا هستند. اما در صورتی که امکان اعتراض برای طرفین وجود داشته باشد، حکم غیرقطعی است.
همچنین در صورتی که حکم غیرقطعی باشد، اما محکومعلیه نسبت به واخواهی و یا تجدیدنظر آن در مهلت مقرر نکند حکم قطعیت مییابد.
حکم نهایی و حکم غیرنهایی
حکم نهایی و غیرنهایی در تعریف بسیار شبیه حکم قطعی و غیرقطعی هستند. حکم نهایی، قابلیت فرجامخواهی در دیوان عالی کشور را ندارد و تنها میتوان از طریق اعاده دادرسی نسبت به آن اعتراض کرد؛ بنابراین اگر زمان اعتراض و فرجامخواهی به حکم غیرقطعی یا قطعی دادگاه گذشته باشد، از مصادیق حکم نهایی خواهند بود. در غیر این صورت، احکام صادره از سوی دادگاه که قابل فرجامخواهی هستند، حکم غیرنهایی محسوب میشود.
همچنین حکمی که قابل فرجام خواهی بوده، اما محکوم علیه برای فرجامخواهی در مهلت مقرر اقدامی نکرده است و حکمی که در دیوان عالی کشور ابرام (تایید) شده و حکمی که از دادگاه تالی صادر شده (قابل فرجامخواهی نیست) حکم نهایی محسوب میشوند؛ بنابراین تفاوت حکم قطعی و نهایی این است که حکم پس از تجدیدنظر خواهی، قطعی میشود و زمانی که قابل فرجامخواهی نباشد، نهایی میشود
حکم لازم الاجرا و حکم غیرلازم الاجرا
حکم لازم الاجرا یکی از انواع حکم قضایی است که در صورت صدور آن از طرف دادگاه، محکوم علیه موظف است آن را در مهلت تعیین شده اجرا کند. طبق قانون اگر فرد حکم لازمالاجرا را نادیده بگیرد و اجرا نکند، طرف دیگر میتواند با کمک نیروی انتظامی و قوه قهریه او را مجبور به اجرای حکم کند. احکام نهایی و قطعی معمولا لازم الاجرا هستند. اما حکم غیرلازمالاجرا در مقابل حکم لازمالاجرا قرار دارد.
به طور کلی، در برخی پروندهها تشخیص و تفکیک نوع حکم قضایی، به سادگی ممکن نیست و این احتمال وجود دارد که یک حکم، ویژگیهای چند نوع حکم را به صورت همزمان داشته باشد.
منبع: میزان