مسعود دهنوی، تهیهکننده مستند «مهآباد» که به موضوع پروژه کشتهسازی گروهکهای ضد انقلابِ کومله و دموکرات در فتنه سال ۱۴۰۱ پرداخته، در پاسخ به این سوال که شما به عنوان مستندساز در شرایطی به شهرهای مهاباد، بوکان و پیرانشهر رفتید، که در حالت عادی مردمان بومی آنجا بخاطر ناامنیهای موجود نمیتوانستند از خانههایشان بیرون بیایند، گفت: از همان ابتدای اعتراضات سال ۱۴۰۱ بنده و گروه روایت فتح به دنبال رفتن به یکی از مناطق و شفافسازی پیرامون رخدادهایی که در حال وقوع بود، بودیم. با پیش قدم شدن گروه مستند روایت فتح و همکاری نیروی زمینی سپاه پاسداران در اوج ناآرامیها به شهرهای مهاباد، بوکان و پیرانشهر رفتیم، تا از نزدیک شاهد اتفاقات باشیم.
دهنوی ادامه داد: در اوج ناآرامیها به همین راحتی به کسی اجازه نمیدادند، تا دوربینش را روشن کند. اگرچه حضورمان در آن شهرها با کمک نیروی زمینی سپاه پاسداران بود، ولی تلاش کردیم فیلم خودمان را بسازیم و به طور مستقل اتفاقات آنجا را به تصویر بکشیم. حتی من در مستند نه صرفاً به عنوان شنونده بلکه به عنوان پرسشگر روبهروی مقامات نظامی نشستم و با آنها بحث و گفتگو کردم.
تهیهکننده مستند «مهآباد» به بکر بودن و دست اول بودن اطلاعات در مستند اشاره کرد و گفت: ما در همان زمان شاهد دستگیری یک متهم به قتل بودیم، که پرونده کشتهسازی داشت و نتیجه کار یک گفتوگوی ویژه شد، که در انتهای مستند خواهید دید. از طرفی، مردمان شهرهای مهاباد، بوکان و پیرانشهر بخاطر فشارهای زیاد دموکرات و کومله نمیتوانستند جلوی دوربین حاضر شوند. به همین دلیل، من با روایت اول شخص محدودیتهای ایجاد شده را پوشش دادم.
وی در پاسخ به این سوال که مستند «مهآباد» حاوی روایتگری از جانب شماست و چهره شاهدان واقعه مشخص نیست؟ گفت: تصویر بخشی از مردم را نگرفتیم. آن تصاویری هم که گرفتیم، صورتهایشان را شطرنجی کردیم. آنقدر ترس در آنجا حکمفرما بود، که حتی مردم نمیتوانستند جلوی دوربین ما بیایند.
دهنوی در پاسخ به این سوال که فعالیت این گروهکها در آن شهرها به چه صورت است؟ آیا فعالیت آنها محدود به زمان ناامنی و اعتراضات میشود؟ گفت: صحبتهای بنده بنا به هفت روزی که در آن شهرها بودم هست و نه تحلیل شخصی. در آن هفت روز شرایط بسیار خفقان بود. حتی مردم بومی آنجا از ساعت ۱۸ به خانههایشان میرفتند و همه جا تعطیل بود. چراکه اگر ساکنین شهرهای مهاباد، بوکان و پیرانشهر مجبور بودند مغازههایشان را باز بگذارند یا فعالیتی داشته باشند، از طرف گروهکهای دموکرات یا کومله بازخواست میشدند، یا اتفاقات عجیبتر برایشان رخ میداد.
به گفته این مستندساز، در آن زمان ما به خانه یک بسیجی رفتیم، که چند روز قبلش حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر کل خانه او را تخریب کرده بودند. حتی به نانوایی سر زدیم، که گروهکها آتش زده بودند؛ فقط بخاطر اینکه آن نانوایی متعلق به یک بسیجی بود. حتی در زمان اعتراضات فعالیتی نداشت. ولی اهداف آنها بر روی بسیجیها و سپاهیها بود و میخواستند در دل مردم ترس ایجاد کنند، که آنها هیچ کاری انجام ندهند. آنقدر ترس در آن شهرها غلبه داشت، که مردم از همه چیز میترسیدند. الحمدالله همه چی بخیر گذشت و شرایط به حالت عادی بازگشت.
وی در پاسخ به این سوال که اگر شما الان به آنجا میرفتید، باز هم شاهد فعالیت گروهکهای ضد اتقلاب بودید؟ تصریح کرد: نه. قطعاً شرایط اینگونه نیست. چون گروهکها هم قدرت زیادی نداشتند. فقط از شرایط بحرانی کشور سوءاستفاده کردند و توانستند فشارهایی را به مردم وارد کنند. مثلاً در جاهایی که مردم به حق یا ناحق اعتراضاتی را داشتند، وسط جمعیت قرار میگیرند و اعتراضات را به سمت و سوی دیگری میبرند، که به بحران بینجامد و منجر به کشته شدن افرادی شود، که خیلی از آنها بی گناه بودند.
دهنوی پرونده دیگری از گروهکهای ضد انقلاب را فاش کرد و آن این بود این گروهکها آدمهایی که قبلا با گلوله هدف قرار داده بودند و نیمه جان بودند، به خارج از شهر میبردند و مجدد با تفنگهای ساچمهای از پشت به آنها تیراندازی میکردند. به گفته او، بعد عکس آنها را منتشر میکردند و زخمی شدن آنها را به دست نیروهای امنیتی نسبت میدادند. از طرفی، با فشار امنیتی و اجتماعی که راه انداخته بودند، اینطور به خانوادههای مجروحین القا میکردند که اگر مصدومتان را به بیمارستان ببرید، دولت و نیروهای وزارت اطلاعات یا آنها را میکشد، یا دستگیر میکند. خانوادهها هم از ترسشان زخمیهایشان را به خانه میبردند، که آنها بعد از چند ساعت به دلیل عدم مراقبتهای بهداشتی فوت میکردند.
تهیهکننده مستند «مهآباد» ادامه داد: از آنجایی که اهل تسنن رسم دارند که نمیگذارند مرده زیاد بماند، شبانه دفن میکردند. چندین مورد بوده که با وجود انتساب کشته شدن این افراد به دست ماموران، ولی آنها از شناختن مقتول اظهار بی اطلاعی میکردند؛ چراکه اصلاً در اغتشاشات کشته نشده بودند! یا دعوای شخصی را به مسائل امنیتی ربط میدادند. از این موارد در آنجا زیاد دیدیم. البته من منکر کشته شدن ناخواسته بعضی از افراد در وسط اعتراضات نیستم، که در مستند هم نشان دادم.
شخصا ماشینم توسط پلیس شیشه هاس خورد و شکسته شد
و ۷ میلیون ضرر کردم فقط بخاطر اینکه اشتباهی فکر کردن من بوق زدم
خسارت من رو کی داد ؟ هیچکسسسسس
فارغ از افراد عادی پلیس به بیت المال خسارات فراوانی زد
و با این مستند سازی و صداگزاری ها نمیشه روشو پوشوند