![وقتی مهندسان ایرانی زیبایی خلق میکنند](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/11/28/20352809_212.png)
محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر هنر و عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درمورد نقش مقاومت و پایداری در نقاشی به عنوان یک جریان مستمر اظهار کرد: این جریان و تداوم همیشه وجود داشته است و نقاشی مقاومت یک اتفاق مقطعی نیست چراکه گاهی خودش را بیشتر نشان میدهد. مثلاً درجنگ ۳۳ روزه و یا تنشهای اسرائیل و حماس و یا اتفاقهای دیگری که در گوشه و کنار دنیا رخ میدهند.
این پژوهشگر هنر گفت: حتی نقاشی مقاومت خودش را در قالب جشنوارهای نشان میدهد که جریان های همسو در کنار یکدیگر جمع میشوند و این موضوع را در نمایشگاه کارتون و کاریکاتور «آمریکای لاتین» دیدیم که در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد و نشان داد که اشتراکات فرهنگی بسیاری داریم و هنرمندان و هنر مقاومت در آن سرزمین ریشه زیادی دارد؛ به طوری که این برای اولین بار نیست که چنین جشنوارهای برگزار شده و در تدوام جریان مقاومت است.
وحیدزاده تصریح کرد: هنر مقاومت یک جریان پیوسته است. زیرا مقاومت با زندگی ما گره خورده است و یک وجه کاملاً انسانی دارد و از طرفی هم، زندگی ساحتها و وجههای مختلفی دارد. زیرا وقتی زندگی و تمامیت افراد از سوی یک نیروی مهاجم که از بیرون حمله میکند تهدید میشود به گونهای است که آنها با تمام وجوه و ساحتهای خود با چنین اتفاقی روبرو میشوند. چون وقتی یک ملتی موردتهاجم قرار میگیرد همه اقشار و جریانها از نیروهای درمانی گرفته تا نیروهای نظامی و همه آحاد جامعه به چنین اتفاقی واکنش نشان میدهند. بنابراین، در میان آنها هنرمندانی هم هستند که نمیتوانند براحتی و بی تفاوت از کنار چنین واقعهای بگذرند. دلیلش هم این است که هنر نیز با زندگی افراد گره خورده است. در نتیجه، وقتی زندگی تهدید میشود طبیعی است که هنر هم نقش خودش را ایفا میکند.
این عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: ما در جریان انقلاب اسلامی که یک جریان ادامه دار و پایدار بود به هنری به نام هنر انقلاب اسلامی رسیدیم که مولفههای خاص خود را دارد. اما هنر انقلاب اسلامی یک معنایی ذیل معنای وسیع تری به نام هنر مقاومت است و میتواند با آن اشتراکاتی داشته باشد و با اتفاقهایی رخ داده شده در برون مرزها ارتباط برقرار کند و جالب این که این موضوع فقط محتوایی نیست؛ به طوری که حتی میتوان مولفههای فرمی و سبک شناختی را هم، رصد و پیدا کرد. بنده در این سال ها، آثار چند هنرمند مقاومت در فلسطین اشغالی را رصد میکردم و متوجه شدم چه اشتراکاتی میان این دسته از هنرمندان و هنرمندان کشور ما وجود دارد.
او افزود: چند اثر از اسماعیل شموط، نقاش فلسطینی وجود دارد که اگرچه گرایش سوسیالیستی دارد و شاید از نظر فکری و باوری خیلی به هنرمندان ما نزدیک نباشد. اما به خاطر روح مبارزه و ایستادگی، دیگر اجازه نمیدهد فرد فقط به کارهای فرمال و آبستره بپردازد و در انقطاعی از جامعه، خود را منزوی کند چراکه باید وسط میدان باشد و در این صورت، وقتی میخواهد با مردم گفت وگو کند شکل بیانی کارش تغییراتی میکند و این را میتوان در آثار اسماعیل شموط و نسل بعدی، یعنی سلیمان منصور مشاهده کرد؛ به طوری که وقتی کارهای این هنرمندان را نگاه میکنیم با وجود تفاوت گرایشها و مذهب و... چیزی در آثار همه این افراد است که انگار همه اینها را به هم گِره میزند و پیوند میدهد و آن روح مقاومت است و حتی خودش را در فرم هم، نشان میدهد و این را میتوان در نسل اخیر نیز، مشاهده کرد.
وحیدزاده با اشاره به هنر اعتراض یادآور شد: هنر اعتراض هم ذیل معنایی به نام هنر مقاومت میگنجد. یعنی میتوان آنها را تعریف کرد و گفت که هنر اعتراض هم، گونهای است که ذیل عنوان هنر مقاومت قرار میگیرد. هنر اعتراض بسته به شرایط اجتماعی که دارد تا حدی با هنر انقلاب متفاوت است. یعنی این طور نیست که همه جامعه درگیر این موضوع باشند و شاید در قالب یک تک صدا باشد، ولی وقتی آن هنرمند متعهد و بیدار دل احساس کند یک کاستی و اِشکالی وجود دارد ساکت نمینشیند و این را میتوان در خیلی از کشورهای جهان مشاهده کرد. با وجود این که جریان کلی فرهنگ به یک سمت میرود و این موضوع، نه تنها در ایران بلکه در همه دنیا وجود دارد تا جایی که در کشورهای غربی میبینیم نظام سرمایه داری همه مناسبات؛ نظام بازار، نظام مصرف، نظام ذهن مخاطب و نقد را تحت تأثیر قرار میدهد که مورد آخر بسیار مهم و جریان ساز است و در میدان هنر تعیین کننده است. با این وجود، در میان آنها یک نفر تک صدا میشود و به آن چیزی که درست میبیند و یا فکر میکند بی عدالتی در حال اتفاق افتادن است واکنش نشان میدهد.