مهمترین مساله روز، مساله فلسطین و غزه است که شامل موضوعات گستردهای مانند طوفان الاقصی، تجاوزات رژیمصهیونیستی به غزه، مقاومت ۵۰ روزه، فعال شدن افکار عمومی جهانی ضد رژیمصهیونیستی، فعالیتهای جبهه مقاومت در کشورهای مختلف اسلامی، موضعگیری ایران، آتشبس موقت بشردوستانه، تبادل اسرا و احتمال ازسرگیری مجدد تجاوزات رژیمصهیونیستی میشود.
طوفان الاقصی و پیامدهای آن
اکبر اشرفی، دانشیار علوم سیاسی واحد تهران مرکزی: مهمترین مساله روز، مساله فلسطین و غزه است که شامل موضوعات گستردهای مانند طوفان الاقصی، تجاوزات رژیمصهیونیستی به غزه، مقاومت ۵۰ روزه، فعال شدن افکار عمومی جهانی ضد رژیمصهیونیستی، فعالیتهای جبهه مقاومت در کشورهای مختلف اسلامی، موضعگیری ایران، آتشبس موقت بشردوستانه، تبادل اسرا و احتمال ازسرگیری مجدد تجاوزات رژیمصهیونیستی میشود.
چرا طوفان الاقصی بهوجود آمد؟
برای توضیح دلایل مختلف شکلگیری طوفان الاقصی اولین سخنرانی سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان جالب توجه است. ایشان در این زمینه چندین دلیل را مطرح کردند که ازجمله آنها کشتن فرماندهان مقاومت از سوی اسرائیل، اسارت زنان و کودکان فلسطینی، حملات مستمر به اماکن مقدس فلسطین از سوی نظامیان اسرائیلی و تنگتر شدن حلقه محاصره غزه میشود که درواقع فلسطینیها درحال خفه شدن بودند، بنابراین برای تحلیل مسائل فلسطین باید شروع بحث را به تاریخ ۱۹۴۸ میلادی برگردانیم، نه به هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی یا ۱۵ مهر ۱۴۰۲ شمسی، یعنی اینکه طوفان الاقصی پله اول تحولات امروز فلسطین نیست، بلکه درواقع معلول ۷۰ سال اشغال و اشغالگری صهیونیستها در فلسطین است.
اولین پیامد طوفان الاقصی شکست راهبردی اسرائیل از مقاومت فلسطین است. به این معنی که قدرت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل ترک عمیقی برداشت و تصور شکستناپذیری اسرائیل از بین رفت. این موضوع درواقع بدترین نتیجه برای رژیمصهیونیستی و آمریکا و علت اصلی وحشیگری صهیونیستها و حملات دیوانهوار آنها به زنان و کودکان در غزه بوده است. پیامد دوم افزایش اعتمادبهنفس جبهه مقاومت و توانمندی حماس در تقابل با اسرائیل و همراهی مردم غزه با حماس و تحمل تمام هزینههای مربوط به مقاومت دربرابر اشغالگری رژیمصهیونیستی است.
پیامد سوم عملیات طوفان الاقصی شکست عملی پیمان ابراهیم و روند رو به رشد نزدیک شدن کشورهای عربی به رژیمصهیونیستی است. پیمان ابراهیم که با ابتکار دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا برای ایجاد صلح بین کشورهای عربی و اسرائیل ایجاد شده بود عملا با عملیات طوفان الاقصی و تهاجم گسترده صهیونیستها به غزه نقش بر آب شد. پیامد چهارم طوفان الاقصی ضربات متعدد جبهه مقاومت به آمریکا و حمله مستقیم آنها به پایگاههای آمریکایی در عراق سوریه بهمثابه انتقام از حامی اصلی رژیمصهیونیستی بوده است. این حملات مستقیم درواقع ابهت ابرقدرتی آمریکا در منطقه غرب آسیا را شکست.
پیامد پنجم طوفان الاقصی مفتضح شدن شعارهای تبلیغاتی غربیها درباره حقوق بشر است؛ چراکه با شهادت حدود ۱۵ هزار فلسطینی که اکثر آنها کودکان و زنان بودهاند و حمایت صریح آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس و کشورهای مختلف غربی از رژیمصهیونیستی شعارهای بشردوستانه آنها مفتضح و دوگانگی شعار و عمل آنها فاش شد. پیامد ششم طوفان الاقصی تقویت جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیاست.
موضوع تبادل اسرا
صرف تن دادن اسرائیل به آتشبس موقت برای تبادل اسرا، شکستی برای اسرائیل است؛ برای اینکه این رژیم هدف از شروع حملات خود به غزه را نابودی کل حماس و آزاد کردن اسرا از طریق حملات مستمر خود عنوان کرده بود. درحالیکه این رژیم نتوانست به اهداف خود دست پیدا کند و از سوی دیگر مجبور به مذاکره با حماس شد. گرچه این مذاکره بهطور غیرمستقیم انجام گرفت ولی در عمل منجر به شناسایی عملی حماس شد. از سوی دیگر آزاد شدن سهبرابری اسرای فلسطینی در برابر آزادی اسرای صهیونیستی نیز از شکستهای دیگر برای رژیمصهیونیستی است.
خیزش افکار عمومی به نفع حماس
در پی حملات وحشیانه اسرائیل به غزه افکار عمومی جهانی به نفع حماس در کل کشورها مخصوصا در آمریکا، انگلیس، فرانسه و کشورهای دیگر غربی ظهور پیدا کرد و مقبولیت جهانی رژیمصهیونیستی را زیر سوال برد.
موضع حزبالله لبنان
در واقع موضعگیری حزبالله در قبال حملات ددمنشانه رژیمصهیونیستی به غزه بسیار هوشمندانه بود. هوشمندی این موضعگیری بسیار برجسته بوده و عامل اساسی بازدارنده در برابر حملات بیشتر رژیمصهیونیستی به لبنان به شمار میرفت. با این موضعگیری حزبالله لبنان توانست به همراه حملات متعدد خود به مکانهای حساس در اسرائیل عملا از به وجود آمدن یک جنگ تمامعیار بر ضد لبنان جلوگیری کند و هم یکسوم نیروهای صهیونیستی را در شمال فلسطین اشغالی درگیر کند.
موضعگیری جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت سیاسی همهجانبه از غزه بهطور همزمان جبهه مقاومت در عراق، سوریه، یمن و لبنان را فعال کرد. درواقع یک تقابل هوشمندانهای را طراحی کرد و ضمن دفاع تمامعیار خود از غزه در صحنههای بینالمللی، همزمان جبهه مقاومت با حمله به پایگاههای آمریکایی در منطقه بهمثابه حامی اصلی رژیمصهیونیستی، در واقع پاسخ حملات وحشیانه رژیمصهیونیستی از سوی جبهه مقاومت به خود آمریکا داده شد.
البته در باب عکسالعملهای بهوجودآمده بر ضد اسرائیل در ایران یک نکته قابل تامل است و آن عکسالعمل جامعه روشنفکری غربزده نسبت به فلسطین و کشتار زنان و کودکان آن توسط رژیمصهیونیستی است. این قشر مثلا روشنفکر وقتی یک حادثه بسیار کوچکی در داخل ایران به وجود میآید، عکسالعمل بسیار شدیدی بر ضد جمهوری اسلامی تحت عنوان حمایت از حقوق بشر انجام میدهد ولی در موضوع فلسطین و غزه که هزاران زن و کودک به شهادت رسیدند عکسالعمل چندانی از این جامعه به چشم نخورد. انگار که این افراد نسبت به شهادت و کشتار مسلمانان غیرت و حساسیت ندارند ولی دربرابر نظام اسلامی رگ گردنشان کلفت میشود و احساس مسئولیتشان برای مخالفت با نظام اسلامی شکوفا میشود. (قل کل یعمل علی شاکلته)
ازسرگیری تجاوز رژیمصهیونیستی به غزه پس از آتشبس موقت
ازسرگیری تجاوزات رژیمصهیونیستی به غزه پس از آتشبس موقت بشردوستانه عملا به معنی این است که این رژیم نتوانسته به اهداف خود در شکست دادن حماس و آزادسازی اسرای خود برسد. بنابراین مقاومت اسلامی با هوشمندی و توانمندی خود در مقابله با رژیمصهیونیستی توانسته است این رژیم را در سطح منطقه و نیز نظام بینالمللی از رسیدن به اهداف خود باز دارد و آغاز حملات مجدد این رژیم بر ضد غزه همچون حملات سابق آن نتایج مورد نظر رژیمصهیونیستی را به دنبال نخواهد داشت.
منبع: روزنامه جام جم