از تمام کسانی که به چابهار، بهشت گمشده و زیبای ایران اسلامی سفر کردهاند شنیدهایم که دریای چابهار، با سواحل صخرهایِ زیبا و کوههای مریخی، به مراتب زیباتر از دریای شمال است.
جایی که بدون شک، به سرزمین خواب و رویا بیشتر شبیه است! سرزمین عجایب، در دلِ ایران! سرزمین اقیانوسِ شگفت انگیز و سواحل دلفینهای زیبا، جایی که در شب، شنهای جذّاب و رنگیِ ساحلش، همچون ستارههای آسمان میدرخشند و جاذبههای کمنظیرش، خودنمایی میکنند.
بهترین زمان سفر به چابهار برای لذت بردن از دیدن این مناطق جذّاب، فصلِ پاییز و زمستان است. شاید ما بارها در فضای مجازی دیدهایم که بلاگرها و افراد زیادی در این دو فصل، برای سفر به سرزمین شگفتیها یعنی چابهار، بار و بندیل میبندند، تا اعصاب را آرامش ببخشند و خرید و تفریحی داشته باشند، الحق که خوش میگذرد؛ اما عدهای طور دیگری به سرزمین اقیانوس و کویر سفر میکنند؛ آنان میآیند، اما تنها و بدون خانواده؛ به مناطق تفریحی نمیروند بلکه مقصد آنها مناطق حاشیهای کپرنشین و محروم است.
سفری که نه راحتی و آسایش در آن است و نه تفریح و خرید؛ سفری که برای زحمت، سختی و کارگری انجام میشود و باید روزها، بلکه ماهها، زحمت بکشند و به کار و تلاش بپردازند.
آنان نمیتوانند استراحت و خواب کافی داشته باشند و از سفر خود لذّت ببرند؛ اما نه! در مرام یک بسیجی و جهادی، بالاترین لذّت، کمک به خلق است.
به راستی واژهی "بسیج" چقدر سرشار از مظلومیت است! همان زمان که عدهای برای عشق و حال به چابهار سفر میکنند، عدهای دیگر در قالب گروه جهادی، برای خدمت به مردم، سفر میکنند.
همانهایی که با نام مظلوم، اما مقتدر "بسیجی"، حدود دو سال است به دور از خانواده، مشغول ساخت هزار واحد مسکونی برای کپرنشینان جزیره زیبای چابهار هستند؛ همان بسیجیانی که وقتی برای زیارت به سفر اربعین میروند، یا هنگامی که برای مراسمات عزاداری اهل بیت آماده میشوند و یا حتی در ماه رمضان روزه میگیرند، طعنهها و کنایهها نصیبشان میشود و عدهای خطابشان میکنند که: "چرا به فکر فقرا و نیازمندان نیستید".
همان بسیجیانِ مظلومی که بعد از شهادت، دیدن منزل ساده شان، قلب هر انسان آزاده را آتش میزند، حقا که راست گفت پیر مراد ما که: "بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکّل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند" و "در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجیام" همانهایی که در سیل و زلزله و کرونا، پناه و یاور مردم مظلوم کشور بودند و هستند و خواهند بود.
۸ گروه جهادی با ۱۵۰ نفر بسیجیِ جان برکف، دو سالی است که پیگیر ساخت و ساز یک سرپناه، برای کپرنشینان چابهار هستند و غیر از آن، پروژه آبرسانی، فاضلاب شهری، برق رسانی، جدول کشی، آسفالت، ساخت مسجد و مدرسه به کمک خیرین، از دیگر اقدامات آنان در این سرزمین همیشه بهار است.
قرار است با مدیریت گروه جهادی شهید صالحی و همکاری ۸ گروه جهادیِ متخصصِ دیگر، سه هزار کپرنشین، صاحب خانه شوند که فعلا هزار واحد آن، در حال ساخت است و ۶۳۰ واحد آن، قابل تحویل شده است.
در ادامه گفتگو با مدیر یک گروه جهادی و بسیجی را از نظر می گذرانید:
* لطفا خودتان را معرفی کنید
بنده محمد جعفر یکتایی، متولد ۱۳۶۴ و خادم گروه جهادی شهید صالحی هستم که از سال ۱۳۹۵ توفیق خدمت جهادی را به صورت رسمی پیدا کردم و همسو با رشته تحصیلی که ارشد عمران سازه است، فعالیتهای جهادی را شروع کردم.
از گروه جهادی شهید صالحی و فعالیتهای این گروه، برایمان بگویید
این گروه جهادی فعالیتهایش را با همکاری با بسیج سازندگی سپاه استان تهران آغاز کرد و در حال حاضر با بسیج سازندگی کل کشور همکاری دارد؛ البته با توجه به اینکه الان ساکن شهر مقدس قم هستیم، امیدواریم بتوانیم پروژههای جدیدی را با بسیج سازندگی استان قم شروع کنیم.
چه شد که به فکر تاسیس گروه جهادی افتادید؟
مقدمه تشکیل گروه جهادی در قالب یک پروژه رفع حاشیهنشینی در استان تهران که به نام قلعه سیمون و قلعه اردکها معروف بود کلید خورد و اولین شروع ما برای تشکیل گروه جهادی و رفع مشکل حاشیهنشینی، از این پروژه آغاز شد.
در پروژهی قلعه سیمون یا اردکها، گروه جهادی شما، چه اقداماتی داشت؟
پس از ورود به این پروژه، توانستیم در مدت ۴ ماه، یک قلعه حاشیهنشین که حدود ۵۰ خانوار بودند را به یک شهرک تمیز، بِروز و بازسازی شده، با تمام خدمات زیربنایی و روبنایی تبدیل کنیم و تحویل صاحبانش دهیم.
از سایر اقداماتی که گروه جهادی شما بانیِ خیر آن شده بگویید
بعد از قلعه سیمون، پروژه همکاری با کمیته امداد را داشتیم که با هدف اصلاح و ترمیم خانههای فرسودهی مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) در حال اجرا بود، همینطور پروژهی رفع حاشیهنشینی در بومهن، ساخت مزار شهدا در شهرک نسیمشهر در استان تهران و در حال حاضر هم مشغول انجام پروژه هزار واحدی رفع حاشیهنشینی در استان سیستان بلوچستان - شهر چابهار هستیم.
در خصوص پروژه چابهار، خوانندگان این مصاحبه را بیشتر مطلع فرمایید
پروژه چابهار، سنگینترین پروژهای است که گروه جهادی ما پذیرفته تا انجام دهد. البته ما مدیریت پروژه را به عهده داریم و از ظرفیت چندین گروه جهادی دیگر هم به صورت تخصصی، استفاده میکنیم.
در کارهای جهادیِ شما، دستگاههای دولتی هم حضور یا حمایتی دارند؟
بله تعدادی از نهادها مثل: بسیج سازندگی و وزارت راه و شهرسازیهمکاریِ خوب و همه جانبهای از گروههای جهادی دارند.
به نظر شما داشتن روحیهی جهادی، تا چه میزان میتواند در پیشرفت کارها اثرگذار باشد؟
به نظر من اگر گروههای جهادی و حتی ارگانها، علاوه بر اقدامات و عملیات جهادی، تفکّر جهادی هم داشته باشند، به گونهای که این نوع تفکّر، پیش زمینهی شروع عملیات باشد، حتما کار پیشرفت چشمگیرتری خواهد داشت و بنده معتقدم که داشتن روحیه تفکّر جهادی، باعث میشود اثراتش در زندگی روزمرّه انسان محسوس باشد.
بسیاری از فسادها، مشکلات و مسائلی که در کشور وجود دارد، با داشتن روحیه جهادی و تفکر بسیجی، حل شدنی است و زمینه خوبی برای پیشرفت کشور ایجاد میکند.
تا بحال دوستان و آشنایانِ خودتان را به کارهای جهادی، دعوت کردهاید؟
در راستای دعوت دوستان و آشنایان و افراد مختلف برای شرکت در فعالیتهای جهادی، باید بگویم، با توجه به اینکه کارهای عمرانی انجام میدهیم، طبیعتاً نیاز به تخصصهای گوناگون داریم و بر حسب نیاز، از آنها درخواست میکنیم تا در انجام امورات، با ما مشارکت کنند. مشارکت افراد جهادی، یک روی سکّه است و روی دیگر، در نظر گرفتن شرایط زندگیِ این افراد است؛ یعنی باید سعی کنیم مواردی چون: تامین بعضی از خسارتهایِ مالی و تشویق آنان به کار را در نظر بگیریم تا بتوانیم انگیزه و رغبت در آنان ایجاد کنیم.
یکی از بهترین طرحهایی که به نظر خودتان تا حالا اجرا کردهاید را معرفی کنید
یکی از بهترین پروژههایی که تاکنون انجام دادیم، طرح رفع حاشیهنشینی در استان تهران بود؛ این پروژه که به "قلعه سیمون" معروف بود، به صورت متمرکز با همکاری و حمایت بسیار خوب بسیج سازندگی استان و بانیانِ خیر صورت گرفت و با توجه به استقرار واحدهای مسکونی در همان منطقه حاشیه، در مدت ساخت واحدها که حدود ۴ ماه به طول انجامید، خانوادهها داخل چادر و در محوطه مدرسه اسکان پیدا کردند.
یکی از اموراتی که شما سالها توفیق آن را دارید، نشاندن گل لبخند بر لبان خانوادههای نیازمند است که در قالب طرحهای محرومیتزدایی، پیگیر آن هستید؛ سوال من اینجاست که محرومیتزدایی در نگاه شما، چگونه است؟
اعتقاد بنده این است که محرومیتزدایی، نوعی رفع و جبران عقبماندگی و نیز جزو لاینفکِ وظایف نظام اسلامی است و آرزوی بنده این است که به یاری حق تعالی و مدد امام زمان (عج)، پس از رساندن تراز محرومیت به حداقل، فعالیت گروههای جهادی، معطوف به حرکتهای دانشی و کمک به پیشرفتهای علمی کشور شود که البته پیشرفتهای موجود در کشور هم محصول تفکّر جهادی دانشمندانِ جهادی همین مرز و بوم است.
بنده معتقدم ورود ظرفیت بسیج و جهاد به همراه تفکّر بسیجی و جهادی، سرعت پیشرفت کشور را در هر زمینهای چندین برابر خواهد کرد، روحیه بسیجی، با تمام ناملایمات و کم لُطفیهایی که به آن میشود و حتی از طرف برخی از هموطنانمان که دچار سوء تفاهم شدهاند و آن را مورد اتهام قرار میدهند، روحیهای ناب و استثنایی در جهان است که با تمام تفکّرات مادی، یک زاویهی ۱۸۰ درجه دارد و حتی برای این نگاه مادی، قابل باور نیست.
در یک جمله باید بگویم که استفاده نکردن از این ظرفیتهای عظیم، نوعی کوتاهی و سهلانگاری محسوب میشود که چه بسا خسارتهای جبران ناپذیری رقم میزند.
منبع:فارس