کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوپنجمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ مجموعه تلویزیونی «دلنوازان» به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی ایرج محمدی و مهران مهام رفتیم که یک سال قبل از سریال «فاصله ها» پیش روی مخاطبان قرار گرفت و توانست به واسطه انتخاب سوژه، حضور بازیگران پرطرفدار و البته ملودی تیتراژی که انتخاب کرده بود خود را به عنوان یک سریال متفاوت به بینندگان آن سالهای تلویزیون معرفی کند. روایتی متفاوت از زندگی نسل جوان و گرفتاری هایشان در قاب تلویزیون که اگرچه با نقدهایی هم مواجه شد، اما توانست در میان استقبال خوب بینندگان شرایط متفاوتی را در مسیر سریال سازی تلویزیون ایجاد کند. شرایطی که بعدها با چالشهای زیادی هم مواجه شد، اما هرچه بود دربرگیرنده ساخت و تولید مجموعهای بود که میتواند حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشد.
مجموعه تلویزیونی «دلنوازان» به نویسندگی سعید جلالی و علیرضا کاظمی پور با کارگردانی حسین سهیلی زاده در سال ۱۳۸۸ روی آنتن شبکه سه سیما رفت. این مجموعه روایت گر بخشی از زندگی شخصیتی به نام رعنا است که ۲ فرزند به نامهای بهزاد و ستایش از همسر سابق خود اتابک سپهری داشته، اما ۲۴ سال قبل و پس از جدا شدن از اتابک و ازدواج با جهان ملکپور، دخترش ستایش ربوده میشود. او با گذشت سالها همچنان در فراق دخترش غمگین و بارها برای پیدا کردن ستایش تلاش کرده است. در این میان آخرین کسی که ادعای ستایش بودن را کرد فردی به نام یلدا بود که او نیز از آزمایش موفق بیرون نیامد. رعنا برای ازدواج پسرش بهزاد، دختر عمهاش مهتاب را در نظر گرفتهاست. اما پس از مدتی بهزاد، مهتاب را فراموش کرده و با یلدا ازدواج میکند و این تازه آغاز ماجراست.
شاهرخ استخری، فریبا کوثری، پرویز فلاحی پور، سیاوش خیرابی، سحر قریشی، حدیث میرامینی، زهره فکورصبور، سمانه پاکدل، عبدالرضا اکبری، محمد حاتمی، سمیرا حسن پور، فریده صابری، مهدی ماهانی، نیره فراهانی، ایمان موسوی، محمد ساربان، سیروش میمنت، نسرین خسروانی، شهین تسلیمی، پرویز سیرتی، شکوفه هاشمیان، بهشاد شریفیان هم بازیگران این سریال تلویزیونی پرطرفدار بودند.
اما همان گونه که اشاره شد، موسیقی تیتراژ پایانی این سریال پرطرفدار هم یکی از نقاط عطف این مجموعه بود و توانست نقش مهمی در بهتر دیده شدن آن ایفا کند. طبیعتاً وقتی در شناسنامه اثری آرمان موسی پور آهنگساز اصلی سریال، عبدالجبار کاکایی ترانه سرا و محسن یگانه آهنگساز تیتراژش هستند، نمیتوان به راحتی از ارزش و اعتبار موسیقی تولید شده به راحتی عبور کرد. شرایطی که بی تردید موجب ارتقای ارزش و جایگاه موسیقی میشود که متأسفانه در این سالها به شدت از حضور آدمهای معتبر در آن کاسته شده و وارد جریانی شده که خود به تنهایی قصه طولانی دارد. این شرایط زمانی ارزش بیشتری پیدا میکند که در گروه نوازندگان هم نام هنرمندانی به چشم میخورد که چه در آن سالها و چه در این ایام به تنهایی مایه اعتبار بسیاری از پروژههای موسیقایی هستند.
هنرمندانی، چون میثم مروستی نوازنده ویولن، فیروز ویسانلو نوازنده آکاردئون، سامان صمیمی نوازنده کمانچه، فرهاد خانقاهی نوازنده گیتار الکتریک نوازندگانی بودند که در موسیقی تیتراژ پایانی سریال «دلنوازان» نقش مهمی را ایفاد کردند و اکنون نیز هرگاه نامشان در فهرست نوازندگان و دست اندرکاران آثار موسیقایی مختلف قرار میگیرد باعث افزایش اعتبار و جایگاه آن پروژه موسیقایی میشوند.
حضور چنین هنرمندانی در یک اثر بر این نکته تاکید میکند که علاوه بر خواننده باید مؤلفههای دیگری را هم در یک قطعه موسیقایی مد نظر قرار داد. آن چنان که در این سالها تمرکز مخاطبان عمدتاً مبتنی بر ویژگیهای خواننده بوده است در صورتی که علاوه بر این مؤلفه که در اقبال و عدم اقبال شنوندگان به یک اثر موسیقایی، مهم و تأثیرگذار است، باید در نظر داشت که عناصر دیگری همچون نوازندگان، شاعر و آهنگساز نیز در این مسیر میتوانند نقش تأثیرگذاری داشته باشند.
علی لهراسبی در سالهای اولیه فعالیت نسل دهه هشتاد موسیقی پاپ ایران به عنوان یکی از خوانندگان مطرح در میان جامعه مخاطبان معرفی شده بود و از وی میتوان به عنوان یکی از پرطرفدارترین هنرمندان آن سالهای موسیقی پاپ ایران نام برد. لهراسبی در یکی از گفتوگوهایش پیرامون موسیقی تیتراژ «دلنوازان» توضیح داد: بعد از اینکه سفارش ساختعلی لهراسبی: زمانی که تیتراژی با مقبولیت لازم اجرا شود سالها در ذهن مردم میماند این تنها به این بستگی دارد که کار درست و تخصصی انجام شود. این درست انجام گرفتن یعنی روند ساخت موسیقی تیتراژها تخصصی باشد موسیقی تیتراژ را دریافت کردم به جناب عبدالجبار کاکایی پیشنهاد سرودن ترانه را ارائه دادم و به این شکل اولین همکاری ما آغاز شد. البته همان طور که میدانید این کارها نیازمند ویرایشهای متعدد است و زحمت بسیاری میخواهد. یعنی طوری نیست که چند روزه کار تمام و به مرحله نهایی برسد. این پروسه هم یکی دو روزه نبود بلکه یک ماه قبل از شروع ضبط، کار را به من سفارش دادند و من هم این کار را به آقای کاکایی سفارش دادم که ایشان از ترکیب دو ترانه، آن را نوشت و در ادامه کار با ادیتهای مختلفی همراه شد. آهنگساز اثر هم محسن یگانه و تنظیم کننده آن آقای صفاریان بود و من هم آن را خواندم. در کل گروه خوبی داشتیم و سعی کردیم آن را با دقت، طوری که به حال و هوای سریال نزدیک باشد، تولید کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که اعتبار ترانه تا چه حد ارتباط مخاطب با یک اثر موسیقایی را تعیین میکند، توضیح داد: به اعتقاد من لزوماً نمیتوان ترانه معتبر را به ویژه در زمینه ترانههای مربوط به تیتراژ فیلمها و سریالها، به پرطرفدار بودن آن مربوط دانست، زیرا ممکن است مخاطب با آن ارتباط برقرار نکند. از سویی شاید هم ترانهای باشد که اعتباری نداشته باشد، اما مخاطب آن را بشنود. […]در این زمینه، اگر ترانه درست استفاده شود و سرجای خود قرار داشته باشد، میتواند به موفقیت برسد. حتی اگر همه سریالها، از ترانه استفاده کنند. از نظر من، البته شناخت ترانهسرا تعیینکننده است و در حقیقت برای ایجاد همخوانی، آن کس که مینویسد، باید روانشناس خوبی باشد تا بتواند به بهترین وجه، ترانهای همخوان و تأثیرگذار بنویسد.
وی درباره شاخصهای محتوایی موسیقی تیتراژ سریال «دلنوازان» هم بیان کرد: سریال «دلنوازان» یک کار عاشقانه است و درباره اجرای ترانه آن، با آقای سهیلیزاده کارگردان و ایرج محمدی و مهران مهام تهیه کنندگان کار خیلی صحبت کردیم و قرار هم بر این بود که یک کار عاشقانه را اجرا کنیم، اما طوری نباشد که قصه در ترانه لو برود ضمن اینکه خیلی هم از فضای قصه دور نباشد. در کل باید بگویم برای تولید ترانه مؤثر، محتوای شعر و نوع ساختار موسیقی هر دو به هم کمک میکنند.
این خواننده موسیقی پاپ درباره ماندگاری و عدم ماندگاری برخی از موسیقی تیتراژهای سریالهای تلویزیونی که هراز چندگاهی هم از محتوای خود سریال جلو میزنند، گفت: زمانی که تیتراژی با مقبولیت لازم اجرا شود سالها در ذهن مردم میماند این تنها به این بستگی دارد که کار درست و تخصصی انجام شود. این درست انجام گرفتن یعنی روند ساخت موسیقی تیتراژها تخصصی باشد. پس در این چارچوب خواندن موسیقی تیتراژ هم یک کار تخصصی است. ممکن است خواننده مطرحی برای یک سریال بخواند، اما آن تیتراژ اتفاقی را ایجاد نکند. پس یک خواننده باید به روند ساخت تیتراژ آشنا باشد و خط قرمزهای رسانه را به خوبی بشناسد و بداند مردم چه میخواهند. تیتراژ گرچه برای سریال و فیلم ساخته میشود، اما خود هویت مستقلی دارد و باید به حدی تأثیرگذار باشد که در میان مردم ماندگار شود.
موسیقی تیتراژ پایانی سریال «دلنوازان» از جمله ملودیها و آثاری است که در حافظه شنیداری مخاطب دهه هشتاد سریالهای تلویزیونی سیما جا خوش کرده است و طبیعتاً با تمام نظرات منتقدانه و کارشناسانهای که میتوان روی این موسیقی داشت، میتواند در ردیف موسیقی تیتراژهای ماندگار آن سالهای مجموعههای تلویزیونی سیما ثبت شود.
منبع: مهر