چند روز پیش عباس موزون، مجری برنامه «زندگی پس از زندگی» در برنامه «به افق فلسطین» شبکه افق از عموم مردم درخواستی را داشت و آن هم این بود که گمشده مرا پیدا کنید. او از تریبون برنامه استفاده کرد و از مخاطبان داخلی و خارجی کمک خواست تا گمشده موردنظرش را پیدا کنند. به گفته موزون، هنوز برای ما مشخص نیست که آن تجربهگر دختر است یا پسر.
در فیلمی که شبکه الجزیره از یکی از کودکان فلسطینی در زیر آوار منتشر کرده، کودک گفته: «من در ویرانهها بودم و ۴ ساعت زیر آوار گم شدم. از اول که خونه بمباران شد، یک فرشته پیشم آمد. نور بلندی روشن شد. صدای امدادگرها را نشنیدم. اما برگشتم تا ببینمشان. وقتی به سمت دیگر برگشتم، تا ببینمش، نبود، غیب شده بود. آنها ۴ ساعت ماندند، تا من را از زیر آوار نجات دهند. سبحانالله، خدا برای من فرشته فرستاد. اما صورتش را ندیدم. فقط نور صورتش را دیدم و نور خیلی زیادی روی صورتش بود».
موزون در پاسخ به سوال باشگاه خبرنگاران جوان مبنیبر اینکه گمشدهتان را پیدا کردید؟ گفت: هنوز کودک فلسطینی را پیدا نکردیم، ولی خبرنگاری که با کودک صحبت کرده، پیدا شده است. آنقدر آنجا درگیری بالاست، که آن فرد خبرنگار یکبار پاسخ داده و گفته کودک از بیمارستان مرخص شده است. ما از او خواستیم تجربهگر را پیدا کند، که به علت درگیریهای ناشی از جنگ نمیتواند کودک را پیدا کند.
مجری برنامه «زندگی پس از زندگی» از پسر بچه فلسطینی حدود ۱۰ یا ۱۲ ساله دیگر نام برد، که در حالت احتضار پیامبران را دیده. او زنده مانده و آقای موزون به دنبالش است.
وی به تجربهگر دیگری اشاره کرد که مربوط به جنگ تحمیلی دفاع مقدس است. آن فرد در موشکباران دزفول همانند اولین کودک فلسطینی زیر آوار زنده مانده است. او بعد از چند روز از زیر آوار بیرون کشیده شد و امدادگران بهش غذا دادند، که گفته بود سیر است. آن تجربهگر گفته بود فلانی هر روز پیشم بوده و آب و غذا به من میداده است. در حالی که فلانی در همان بمباران شهید شده بود.
به گفته مجری برنامه «زندگی پس از زندگی»، ما میخواهیم فراخوان بدهیم، که اگر آن خانم یا آقا زنده است یا کسانی که از آن زمان خبر دارند، به ما اطلاع بدهند. همان زمان که شهر بمباران شده بود، خبرِ این تجربهگر پیچیده بود. حتی بنده برای اطمینان بیشتر این روایت را از پدرم پرسیدم، که دوباره همین ماجرا را گفت. پدرم به خاطر دارد که بعد از شهید شدن خانوادهاش آن کودک را به مشهد بردند. اما معلوم نیست که برای سرپرستی به مشهد بردنش یا به طور موقت به آن شهر رفت.
به قولِ موزون، اگرچه از دو کودک فلسطینی عکس هم موجود است، ولی از تجربهگر ایرانی مورد سوم اسم و فامیل و عکس در دست نیست. با این حال، مورد سوم در ایران است و میتوانند با یک تماس با ما ارتباط بگیرند.
وی در پاسخ به این سوال که از خبرنگار الجزیره به تجربههای دیگری امثال کودکان فلسطینی رسیدید؟ توضیح داد: در آسیبهای بزرگ مانند زلزله، سیل، جنگهای بزرگ و انفجارها آمار تجربههای نزدیک به مرگ زیاد است؛ چون تعداد نجاتیافتگان، زخمیها و محتضرها زیاد است. مثلاً در زلزله اخیر ترکیه یا افغانستان میتوان دنبال چنین مواردی گشت. من یقین دارم تعداد تجربهگرهای نزدیک به مرگ در غزه بیش از دو سه مورد است. اما چون این شاخه از دانش هنوز غریب و مظلوم است، آنجا فقط به دنبال درمان و نجات افراد هستند. هیچ کس فکر نمیکند گردآوری این تجربهها جزو واجبات بشر است.
به گفته موزون، وقتی هم کسی از این تجربهها صحبت میکند میگویند خواب دیده یا توهم بوده است. کاش شرایط ایدهآلی در غزه بود، تا تجربهگران به آنجا مراجعه میکردند و تجربههاشون را ثبت میکردند. حتی بیان این تجربهها میتواند به مردمان غزه کمک بزرگی کند؛ اینکه فرشتهای با چهره پر از نور کنار دختر بچه یا پسر بچه فلسطینی باشد و دلداریاش بدهد و با آرامش با او صحبت کند، تا امدادگران از راه برسند، رسانهای شدن این موضوع به مردم غزه چقدر کمک خواهد کرد! اینکه مردم دنیا ببینند حقانیت در چه حد است؛ در حدی که فرشتگان خدا به کمک آنها میآیند.
به گفته مجری «زندگی پس از زندگی»، الان کودک در تنهایی خودش به این فرشته فکر میکند. همه در غزه یک حالیاند، آن کودک در حالی دیگر است. چه بسا مثل بعضی از تجربهگران هنوز گهگاه با آن فرشته ارتباط دارد.