دومین روز هفته کتاب و کتابخوانی استان فارس با رونمایی از کتاب متلها و متلکها که به کوشش ابوالقاسم فقیری، هفتمین دارنده نشان مفاخر استان فارس و از پژوهشگران و نویسندگان برجسته استان فارس در سالن غزل تالار حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس آغاز شد.
تئاتر عروسکی خیابانی کتاب، نیز از دیگر رویدادهای دومین روز هفته کتاب و کتابخوانی در شیراز بود که با انگیزه دعوت کودکان و دانشآموزان به کتابخوانی، روبروی تالار حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، به اجرا درآمد.
همچنین آیینه کتاب روزگاران به کوشش مؤسسه فرهنگی و هنری گلواژه از دیگر رویدادهای این روز بود. کارگاه فیلمنامهنویسی و پخش فیلم اقتباسی از سوی انجمن سینمای جوان استان فارس، دیگر رویداد این روز بود.
غلامرضا خوشاقبال، معاون امور فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در رویداد رونمایی از کتاب «متلها و متلکها» گفت: امسال هفته کتاب و کتابخوانی را با همکاری همه کسانی که این سالها در زمینه کتاب و کتابخوانی پویا بودهاند، برگزار شده است.
ابوالقاسم فقیری نیز نخست چکیده از زندگی خود را بیان کرد و گفت: سال ۱۳۱۳در کوی لب آب شیراز، زاده و بزرگ شدم. جایی که هر خانه و کوی به نامی خوانده میشد و خانه ما را خانه معلمها میخواندند؛ در خانه ما شاید خیلی چیزها نبود، با این همه کتاب بود و از ۱۰ سالگی با کتاب پیوند خوردم و خواندم و نوشتم و امروز ۷۰ سال با کتاب دوست بودهام.
فقیری بیان کرد: از سال ۱۳۴۲ به رادیو رفتم و برنامهای در آنجا داشتم که برای مردم قصه میگفتم. قصههایی که خواهان بسیاری داشتند و ۱۵ سال ادامه یافت.
او با اشاره به ایکه از کودکی سرودههایی با خود داشتهام و گاه ترانه میسرودم، ادامه داد: با همهگیری بیماری کرونا و خانهنشین شدنمان، به ترانهگویی روی آوردم.
فقیری، ترانهها و لالاییهای ایرانی را برآمد از اندوه و غم دانست و افزود: بیشتر ترانهها و لالاییها، که بیشترشان هم یک یا دو بیتی هستند، سروده مادرانی است که در اندوه زیستهاند و آهشان از دردها را در سرایش ترانه و لالایی میتوان یافت. اندوهی که برآیند فقر مادی و معنوی بوده است. این را نیز باید گفت که بیشتر این ترانهها و لالاییها از مردم فرودست بوده و نه بالانشینهاست.
هفتمین مفاخر استان فارس متل را گونهای از قصه و داستان کوتاه خواند و افزود: نشستها و دورهمیهایی که پیشتر مردم به بهانههایی همچون حمام و کوچه و مهمانی و مسجد و... داشتند، زمینه را برای شادابی فراهم میکرد که کسانی در آن به بیان متل و متلکهایی میپرداختند؛ داستانهایی کوتاه که گاه همراه با ریتم و بیان تلخ و شیرینهای روزگار بود.
فقیری، ایرانیها را تنها مردمی دانست که قصه را با نام خدا آغاز میکنند و گفت: قصههای کوتاهی همچون خاله سوسکه و شنگول و منگول همان متل هستند که در دو گونه نطم و نثر دستهبندی میشوند.
سیروس رومی، پنجمین دارنده نشان مفاخر استان فارس نیز در این نشست گفت: شناخته شدن امروز ابوالقاسم فقیری، برآیند کتابهاییست که به نگارش در آورده است. این کتابها نیز برآیند خانهای هستند که مرزهایش بالاتر از خانههای دیگر است. این خانه معلمها یک معنای بالا و والایی در خودش دارد؛ معلمهایی که تغییردهنده جامعه هستند؛ همان چیزی که آن را سواد امروزه میدانند.
رومی با اشاره به ۲۷ کتاب ابوالقاسم فقیری، پژوهش فرهنگ عامه را بسیار سخت دانست و افزود: میتوان گفت اندوه همیشه با مردم بوده است و از این رو میبینیم که واسونکها یا سرودههایی برای عروسی و شادی هم با همین آهنگ و ریتم اندوه همراه هستند. اندوهی که برآمده از فقر مادی و معنوی هستند.