۳۰ روز را هم رد کرد، بیشتر از ۳۰ روز است که جهانیان هولناکترین لحظههایی را که خالقش رژیم کودککش اسرائیلی با حمایت و همکاری همه جانبه آمریکا بوده را دیده و شنیدهاند.اینکه وسط آن قیامت هول و هراس، از چشمهای مظلومین کوچک و بزرگ غزه، امید و مقاومت شُره کرده در همان حالی که روی آوارهای خانه بمباران شدهشان ایستاده اند، بر کسی پوشیده نیست.
اما اینکه ما کجای این ماجرای واقعی هستیم را به خوبی میتوان در همین چند خط از «علی صفایی حائری» جستجو کرد: «مهم این نیست که من در نورم یا تاریکی؟مهم این است که نور در راه من افتاده یا در چشم من؟در برابر تاریکی موضعگیریها مطرح است که میتوان تاریکی را پذیرفت و در این تاریکی چراغی روشن کرد که سلمانها در متن تاریکی از حرکت باز نمیمانند و در دل شب، نور را زنده میکنند».
گفتوگو با حجتالاسلام «محمدجواد ابراهیمی» بر همین مبناست. او در این گفتوگوی تفصیلی با بیان راهکارهایی برگرفته از روایات و آیات قرآن، به صورت مصداقی و در پنج گام مشخص، برایمان روشن میکند که چگونه میتوانیم اندوه میلیونی این روزها را به کار میلیونی تبدیل کنیم و مهمترین قدم را برای نجات جهان برداریم.
در شرایط فعلی که میبینیم جامعه اسلامی به شدت تحت ظلم و ستم واقع شده 2 راهبرد کلی وجود دارد یکی راهبرد دیربازده و طولانی مدتتری است که به اصطلاح فرهنگ مقاومت میگوییم و درگیری مستقیم با ظالم تا برچیده شدن بساط ظلم که قطعاً هزینههای سنگینی هم دارد جانی و مالی. یکی دیگر که بعضی از مردم هم به آن معتقد هستند همان راهبرد صلح و سازش است که خیلی نقد و دمدست است و هزینههای خیلی کمتری هم دارد. در واقع تعامل با کمترین هزینه و دردسر. از نظر شما راهکار دینی و نسخهای که دین در این مورد تجویز میکند چیست؟
** آن کسی که الگوریتمهای این عالم را طراحی کرده و صفر و یکش را چیده و رونویسی کرده که خدا تحت عنوان «رَب» از آن یاد میکند، او عالم را اینطور درست نکرده که اگر ما صلح کنیم و کوتاه بیاییم، فرزندانمان برایمان میمانند و ظالم هم دیگر به ما ظلم نمیکند و مثلاً عیسی به راه خودش موسی به راه خودش. اینجوری طراحی نشده است.
خب! سؤال این است که پس با چه کسی باید صلح کرد؟ در سوره «نساء» آمده است با کافری که شرش به شما نرسیده، اذیتتان نمیکند صلح کنید. مثل «چین» که بودایی هستند و بت میپرستند فعلاً برای ما شر ندارند. یا «روسیه» برای ما فعلا شری ندارد. اینطور نیست که مثل «امریکا» قلدری کند، به ما زور بگوید، پولهای ما را بلوکه کند. حالا بعضی میگویند او هم جنس چینی به ما انداخته، خب اینجا تاجر ما بوده که سادگی کرده، بد سلیقگی کرده، ولی اینکه یک دولت و حکومتی قلدری کند و پول تو را ندهد فرق دارد با این کافر که حاضر است جلوی تو حقوق تو را به رسمیت بشناسد. قرآن میگوید: با چنین کافری صلح کن.
ما خشونت طلب نیستیم که با همه دعوا کنیم. با روسیه، هند، چین صلح میکنیم، چون مستکبر نیستند. دقت کنید «استکبار» معنای لطیفی دارد و با «تکبر» فرق دارد. «متکبر» یعنی کسی که میگوید: من از همه بهترم. اما «مستکبر» میگوید: من از حق بالاترم. یعنی مستکبر که استکبار دارد فقط نمیگوید از همه بالاترم، بلکه میگوید از حق بالاترم. متکبر حق را پایمال نمیکند اما مستکبر جلوی حق میایستد.
ابلیس وقتی که خدا به او گفت: من از بهشت اخراجت میکنم به خاطر کاری که کردی، گفت: «رب بما اقویتنی .....»؛ خدایا به خاطر اینکه تو مرا گمراه کردی، من هم میروم همه بندههای تو را گمراه میکنم. اینکه میگوید: تو مرا گمراه کردی در واقع دارد حق را پایمال میکند. در حالی که خدا او را گمراه نکرد. این جریان استکبار از اینجا شکل میگیرد. مثلاً برخی مسؤولان سیاسی ما میگویند فلانی حرفش زیاد برو دارد، به خاطر همین به او احترام میگذاریم. میگوییم: بله! ولی او کسی است که حق را پایمال میکند.
خب! پولهایی که مال ملت ما بوده را روی چه حسابی بلوکه کرده است؟ چون طرف خودش را زیاد بزرگ میبیند و حق را پایمال می کند. بنابراین ما با یک چنین موجودی به نام استکبار طرف هستیم که حق را پایمال میکند. آیا ما میتوانیم با او صلح کنیم و بعد هم توقع داشته باشیم او به حقوق ما احترام بگذارد؟ پاسخ این است که او اصلاً حقی برای ما قائل نیست. تعامل با امثال رژیم صهیونیستی مستکبر و آمریکای مستکبر محال است.یک نوع ساده لوحی و بلاهت است، ابله بودن است که کسی فکر کند با مستکبر میتواند صلح کند.
بیشتربخوانید
مستکبر هیچ حقی برای تو قائل نیست. همه حقوق را برای خودش قائل است. برخی میگویند خب حالا جلو برویم ببینیم چی میشود! ببینید ۷۵ سال گذشته شده و جنایت امروز اسرائیل بدتر است یا در جنگ ۱۱ روزه. آن موقع بیمارستان نزده بود الان زد. چرا؟چون همین جریان حماس آن موقع جلوی رژیم صهیونیستی کوتاه آمد؛ یعنی نتیجه بعضی از کوتاه آمدنها ظلم بیشتر میشود. اگر الان کوتاه بیایید، فردا بدتر می شود.ابلیس می گوید: «ربکما»، آدم و حوا را یاد خدا میاندازد، «او تکونا من الخالدین»، میخواهید همیشه در اوج باشید، بعد شیطان قسم به خدا میدهد «و قاسمهما .... انی لکما من الناصحین...» یعنی این فرآیند مذاکره را اینقدر مذهبی نشان میدهد. اما انتهای مذاکره با مستکبر همان است.
همین که کسی بگوید: به من چه مربوطه است، در واقع دارد جبهه خودش را که به سمت باطل است مشخص میکند، وسط نداریم
راهبردی غیر از راهبرد مقاومت نیست به هر حال طیفی هم هستند که اصلا در تصمیم گیری های بزرگ نقشی ندارند که بخواهند راهکار انتخاب کنند وظیفه این قشر جامعه چیست؟
** خداوند میفرماید: ما قطعاً همه شما را آزمایش میکنیم تا جبهه حق و باطل قشنگ مشخص شود، اینکه کسی بگوید من که یک کارگر سادهام، چه کار میتوانم انجام دهم و به من چه مربوط است، درست نیست. همین که شخص میگوید به من چه مربوطه، در واقع دارد جبهه خودش را مشخص میکند. خدا به هیچ وجه در جدالهای آخرالزمان نمیگذارد کسی نقش خاکستری بازی کند، یا حق است یا باطل، وسط نداریم.
اینکه طرف میگوید به من مربوط نیست قطعاً دارد در جبهه باطلبازی میکند. مثلاً یک وقتی ما روضه حضرت علی اصغر (ع) را میخوانیم، طرف میگوید که ندیدم پس باور نمیکنم. میگوییم باشد، خب! همین ظلمی که در زمان خودت اتفاق افتاد و این را از ماهواره و رسانههای دوست خودت دیدی چطوره؟ چرا در کشور انگلستان ۱۰۰ هزار نفر در خیابان میآیند؟ چرا دارد میآید؟ مگر نماز جمعه بوده؟ آخوند فرستادند، ساندیس دادند؟ چون دارد حق و باطل را میبیند.
خدا در آخرالزمان اصلاً نمیگذارد کسی جایی روستایی باشد و بگوید من نمیدانم. یکی از خصوصیتهای فضای مجازی همین است، دیگر برای همه حق دارد مشخص میشود. در انگلستان طرف بیحجاب است ولی وقتی حق و باطل را میفهمد راهپیمایی میکند، سمت حق میآید. اما در همین جمهوری اسلامی، حتی جایی مثل شهر مقدس قم کسانی هستند که سمت باطل میروند و از اسرائیل دفاع میکنند. ببینید تمایز بین صفها پیش میآید. کسی نمیتواند بیتفاوت باشد. برخی میگویند: خب! اول حماس زد، ماهم میگوییم خب این یک چک زد، تو هم یک چک بزن. خیلی وحشی هستی من یک سیلی زدم، تازه من متجاوز نبودم تو آمدی خانه من را گرفتی، حالا این رفتار را داری؟
البته یک عده هم میگویند که شاید در جریان همین گفتوگوها رژیم صهیونیستی از این موضع استکباریش پایین بیاید؟ نظر قرآن در این زمینه چیست؟
**یک نکته تاریخی بگویم، جالب است، نگاه کنید در جریان قیام امام حسین (ع) وقتی امام میخواست در مقابل مستکبر زمان خودش یعنی «یزید» که حق را پایمال میکرد بایستد، بعضی از مردم مدینه همین حرف را زدند که آقا چرا دنبال تنش سیاسی هستید؟ بنشینید با هم گفتوگو کنید، بگذارید یک مدت موتور و اسب خلافت را اینها هم سوار شوند، یک دوری بزنند، یک مدت هم دست اینها باشد، حالا چه لزومی دارد مدام با هم خصومت و دعوا میکنید؟ یعنی عدهای با این حرفها نزاع بین حق و باطل را، بین مظلومین و مستکبرین را فرو میکاستند در اندازه یک دعوایی که انگار ما میخواهیم برویم از آنها بیشتر بگیریم.این اشتباه محض است.
دعوا سر این است که او هیچ حقی برای من قائل نیست و میخواهد همه حقوق مرا سلب کند، حتی حق حیات مرا. یزید هم همینطور بود. اتفاقی که افتاد این بود امام حسین (ع) با یارانش رفت در مقابل استکبار قیام کرد، مردم مدینه ماندند، بچههایشان را بزرگ کنند، دخترانشان را شوهر دهند و به طور معمول زندگی خوبی داشته باشند. امام حسین (ع) شهید شد. ۲ سال بعد، یعنی در سال ۶۳ هجری همین یزید سراغ مردم مدینه آمد. «مسلم بن عقبه» را به مدینه فرستاد، سه روز به حکم شرع و دستوری که یزید میگفت من جانشین خدا هستم و این هم دستور خداست، جان و مال و ناموس مردم برای اینها حلال شد!
«مسلم بن عقبه» روزی که بساطش را از مدینه جمع میکرد از مردم بیعت رقیت گرفت. یعنی چی؟ یعنی تمام مردم مدینه با زن و دخترشان پیش فرستاده یزید میرفتند و به او میگفتند ما از این به بعد یک انسان آزاد نیستیم. زن من قبل از اینکه زن خودم باشد کنیز یزید است.دخترم همینطور. از همه مردم مدینه این بیعت را گرفت که اگر او بخواهد تصرف کند، مثلاً از لحاظ شرعی درست باشد. و هر کس هم که بیعت نکرد، گردنش را زد. این یعنی استکبار.
همین کاری که الان امریکا دارد مثلاً در سوریه انجام میدهد یا صهیونیستها در فلسطین انجام میدهند. خب! حالا اگر یک عده حرف قرآن و دین را قبول نمیکنند، تجربه را ببینند. نگاه کنند به کشورهایی که با آنها گفتوگو کردند. در جریان اخیر که همه ما تجربه کردیم، کره شمالی یک نمونه است، ترامپ رفت دیدار و گفتوگو کرد. چی شد؟ هیچ کدام از پیمانها و عهدهایشان را عمل نکردند. در برجام چه اتفاقی افتاد؟ امضا کردند، اما هیچ کدام را عمل نکردند. اصلاً استکبار برای تو هیچ حقی قائل نیست. این نتیجه تعامل با استکبار است.
استقامت و مقاومت هزینه دارد، اما به نسبت هزینههایش از سازش کمتر است. ما مقاومت کردیم و به واسطه همین مقاومت الان در کجای منطقه ایستادیم؟ مصر دوشادوش ما جلو میآمد، الان اتفاقی که افتاده این است. آمریکا به او میگوید اگر گذرگاه را باز نکنی و همراه اسرائیل شوی، من بدهیهای تو را صفر میکنم. ذلت از این بالاتر؟ باز هم کمی عقبتر بیاییم. اولین مذاکره ای که در عالم اتفاق افتاد مذاکرهای بود که بین ابلیس و حضرت آدم (ع) انجام شد. خدا در سوره مبارکه «اعراف» این موضوع را مطرح میکند، به عنوان اینکه این داستان جاری و ادامه دار است و قصه نیست. همین توهماتی که الان بعضی میزنند را خدا اینجا پنبهاش را زده است. در آیه ۱۹ سوره اعراف میفرماید: وقتی حضرت ادم و حوا را در بهشت جا دادیم و به ایشان گفتیم که هر چی خواستید بخورید و نزدیک این شجره نشوید، شیطان آمد و با آدم و حوا وارد مذاکره شد.
خیلی جالب است، وقتی وارد مذاکره شد، حرفهایی که میزند اصلاً این نیست مستقیم بگوید که بیایید نزدیک این درخت بشوید. حرفها یک چیز دیگری است. شیطان آنها را وسوسه کرد تا پنهانهای آنها را از زشتیها آشکار کند. حالا خدا گفتوگوها را آورده و میفرماید: «و قال ما نهاکما ..... ربکما»؛ شیطان وقتی میخواست حضرت آدم را فریب بدهد، او را یاد خدا انداخت. ما غالباً میگوییم شیطان میخواهد ما را فریب بدهد از یاد خدا غافلمان کند، ولی این برای من است. برای کسی مثل حضرت آدم (ع) نیست. او را نمیتواند از یاد خدا غافل کند. اگر میخواهد اعتمادش را جلب کند اتفاقاً میگوید، ببین من تو را یاد خدا انداختم. حالا خوب دقت کنید، اینکه شهید صدر میفرماید اگر اسرائیل یک طرف بایستد و ابلیس یک طرف دیگر ، ما میرویم طرف ابلیس میایستیم یعنی اینقدر ذات «اسرائیل» نجس و پلید است.
بفرمایید آنهایی که بیتفاوت نیستند و دلشان از جنایات رژیم صهیونیستی به درد میآید، در قبال این بغض چه کاری را باید انجام دهند؟ آیا همین بغض و نفرت نسبت به صهیونیستها کافی است؟
** به صورت خیلی جزیی و مصداقی عرض میکنم که در شرایطی که راه جهاد بسته است چه کارهایی باید انجام دهیم. خود این محزون شدن و بغض داشتن نسبت به اسرائیل، اولین گام است. ما از مظلومیت مردم فلسطین واقعاً محزون میشویم و بغض، کینه و نفرت اسرائیل در دلمان است. اگر بگویی به من چه مربوط است، خب! تو در آزمون الهی رفوزه شدی و به سمت اسرائیل رفتی. «لعنی» که در زیارت عاشورا میخوانیم همین است «و شایعت و بایعت و تابعت». پس گام اول بغض و نفرت نسبت به اسرائیل است. مثل آن بنده خدایی نباشیم که پا روی پرچم اسرائیل نمیگذارد. این میشود تنظیم حُب و بغض.
گام دوم این است که این نفرت را وارد عمل و صحنه کنش کنیم. سادهترین راه این است که دعا کنیم. دعا خیلی نقش اساسی و مهمی در زندگی انسان و تغییر سرنوشتها دارد، روایتهای متعددی است که به بیانهای مختلف میفرماید: «اَلدُّعا یَرُدُّ القَضاءُ المُبرَم»؛ دعا سرنوشت محتوم را تغییر میدهد و عوض میکند، «دعا» یعنی درخواست کنشگری خداوند در عالم هستی! به خدا بگوییم: خدایا ما از تو میخواهیم که ظلم و ظالم را از بین ببری. سادهترین شکلش آن است که من بعد از نمازهایم یک صلوات بفرستم، هفت مرتبه «یا ارحم الراحمین» بگویم و سپس از خدا بخواهم مردم مظلوم غزه را یاری کند و دشمنان و کفار را نفرین کنم و پس از آن نیز دوباره صلوات بفرستم.
کمی بهتر از این کار، آن است که بعد از یک نماز واجبم دعای ۲۷ صحیفه سجادیه را با توجه به معانی و مفاهیم آن بخوانم. امام سجاد (ع) در این دعا مرزداران سرزمینهای اسلامی که اتفاقاً اکثرا سنی بودهاند را دعا میکنند و چه مضامین بلند و دقیقی دارد این دعا. «دعا» برای کسانی است که دارند از مرزهای جامعه اسلامی دفاع میکنند. ببینید یکی از مرزهای مهم ما شعائر ماست مانند مسجد الحرام و مسجدالاقصی. یکی از دلایلی که حماس به رژیم صهیونیستی حمله کرد، به خاطر توهینهایی است که اسرائیلیها به مسجدالاقصی داشتند. یعنی او مرزدار ما است. مرزدار شعائر معنوی ما است، من برای او دعایی میکنم که از زبان امام سجاد (ع) جاری شده است.
نفرت و بغض نسبت به اسرائیل را باید وارد عمل و صحنه کنش کرد
امام سجاد (ع) در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه برای مرزداران اهل سنت زمان خودش دعا کرده است. یکی از چیزهایی که بسیار موثر در جنگ ۳۳ روزه حزب الله بود، توسل آنها با دعای «جوشن صغیر» بود که از طریق دفتر حضرت آیت الله بهجت و حضرت آقا حفظه الله تعالی به رزمندگان توصیه شده بود. اگر خواستیم بیشتر از این کنشگری داشته باشیم، نمازی در کتاب شریف مفاتیح الجنان است که مخصوص شبهای جمعه است و آداب خاص خود را دارد. این نماز جهت استغاثه به حضرت ولی عصر(عج) است.
یادمان باشد که جامعه اسلامی یله و رها نیست، امت اسلام، امام دارد و میتواند به امام خود پناه ببرد و این دعا برای توسل به امام و نفرین کردن و خلاص شدن از شر ظالم تجویز شده و کیفیت آن در مفاتیح الجنان، قسمت باقیات الصالحات، بخش نمازهای مستحبه تحت عنوان نماز حضرت حجت (عج) در شب جمعه آمده است. این خواستن ما خیلی مهم است، امام زمان (عج) امام زنده ما است، به ما کمک میکنند.
حالا در پرانتز میگویم امام سجاد (ع) تاریکترین دوران بشریت برای امامت را داشتند. از دوران ایشان تاریکتر نداریم، یکی از دلایل هم این هست که اینها کسانی هستند که امام حسین (ع) را آن طور کشتند. امام با اینها زندگی میکند.خب!، حالا چی میشود که بعد از امام سجاد (ع) در دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در همان مدینه چند هزار تا شاگرد دارند؟ امام سجاد (ع) چند تا راهبرد داشتند، یکی از راهبردهایش که مهم بود صحیفه سجادیه و دعا بود. «دعا» توانست شرایط دوران امام سجاد (ع) را تغییر دهد و به سمت شرایط خوب در دوران امام باقر (ع) ببرد. حضرت (ع) مانند امیرالمؤمنین (ع) خیلی برده آزاد میکردند، هر برده را هم یک سال بیشتر نگه نمیداشتند و آزاد میکردند، این برده وقتی میرفت، کلی دعا یاد گرفته بود.
گام سوم خرج کردن برای کمک به مردم غزه است.انفاق و صدقه که قرآن سفارش کرده و فوقالعاده تأثیر دارد. در حد توانمان کمک کنیم و قطعاً خدا به این کمکها برکت می دهد.
گام چهارم حضور اجتماعی است. اگر زمانی شرایط فراهم میشود که مثلاً راهپیمایی کنیم، شرکت کنیم و از این کار خسته نشویم. این حضور خیلی مهم است! اگر این جمعه رفتیم، جمعه بعد هم شرکت میکنیم، چرا که دشمن خسته نشده و همچنان دارد ظلم میکند. همانطور که آمریکا پشت اسرائیل در آمده، ما هم پشت فلسطین در میآییم و حمایت میکنیم و کمک میکنیم. از جیب و از نان خودمان در مقابل استکبار میزنیم.
گام پنجم تبیین و روشنگری است، باید در بین دوستان و آشنایان تبیین کنیم که اسرائیل ذاتاً پلید است و تنها چاره آن نابودی است و به بیان قرآن در جهاد با اینها، گردنشان را باید بزنیم. قرآن حتی نمیگوید دست یا پایشان را قطع کنید، میگوید گردنشان را بزنید. تاریخ اسرائیل را بیان کنیم و توضیح دهیم غاصب بودن اسرائیل را. این آیه را برایشان بخوانیم که قرآن میفرماید: «لتجدن اشد الناس عداوه علی المومنین، الیهود» (آیه ۸۲ سوره مائده)؛ ای پیامبر، سرسختترین انسانها در دشمنی، یهود و مشرکان هستند.
منبع: فارس