عجایب هفتگانه اصلی جهان در اطراف دریای مدیترانه و در غرب آسیا در طول ۳۰۰۰ سال ساخته شدهاند. از هرم بزرگ جیزه در مصر تا کلوسوس در رودس، هر شگفتی نمایانگر جنبه متفاوتی از جاهطلبی و نبوغ انسان است. در این مطلب میخواهیم به قرنها پیش سفر کنیم و ببینیم عجایب هفتگانه دنیای باستان در گذشته چه شکلی بودند.
هرم بزرگ جیزه – مصر
عظمت و شکوه هرم بزرگ جیزه را تصور کنید که همچون پلکانی غولآسا به سوی آسمان بر بالای تپههای طلاییرنگ مصر برافراشته بود و نمای آهکی آن در زیر خورشید سوزان میدرخشید. مصریان باستان با ذهن مبتکر و اراده تزلزلناپذیرشان با این سازه شگفتانگیز را بنا کردند که گواهی بر نبوغ انسان است.
بیشتربخوانید
فانوس دریایی اسکندریه – مصر
فانوس دریایی اسکندریه که در سواحل آفتابی شهر اسکندریه قرار داشت، ملوانهای زیادی را با چراغ پرنور خود به بندرهای امن رساند. این برج که از شگفتیهای مهندسی باستان محسوب میشود همچون یک نگهبان، با شعله خود آسمان شب را روشن میکرد و کشتیها را از میان آبهای پرخطر عبور میداد. این فانوس دریایی نهتنها راهنمایی برای جهتیابی بود، بلکه گواهی بر بیباکی انسان برای غلبه بر دریاهای بدون مرز بود. این فانوس عظیمالجثه بر اثر زمین لرزه شدیدی در سال ۱۳۷۵ میلادی ویران شد.
تندیس غول رودس – یونان
در ورودی بندر شهر رودس، یک تندیس غولپیکر برنزی وجود داشت که پاهای خود را در دو سوی آن گسترانیده بود و همچون یک نگهبان، عبور و مرور دریانوردان و تاجران را زیرنظر داشت. این تندیس شگفتانگیز ادای احترامی به هلیوس، خدای خورشید در یونان باستان و نماد تاب آوری و پیروزی بود. کشتیهایی که از زیر این تندیس غولپیکر عبور میکردند، از جاهطلبی بیحد و مرز انسان حیرت زده میشدند. زمین لرزه شدیدی در سال ۲۲۶ قبل از میلاد، زمینهساز نابودی این تندیس شد.
باغهای معلق بابل – عراق
باغهای معلق بابل در امتداد آبهای نیلگون دریای اژه، با شکوه هرچه تمام بنا شد. ایوانهای آبشاری آن به گلها و گیاهان خاصی مزین بودند. در افسانهها آمده که این سازه حیرتانگیز سند یک عشق بود و به دستور بوکدنزر دوم، دومین پاشاه بابلی برای شاد کردن ملکه خود بود که دلتنگ سرزمین سرسبز خود بود ساخته شد، سمفونی از گلها و گیاهان در میان شنهای روان بیابان.
تندیس زئوس – یونان
تندیس زئوس بهعنوان تجسمی از قدرت الهی در شهر المپیا بنا شد. این سازه حیرتانگیز که از عاج فیل و طلا ساخته شده بود، گویی روح زئوس، پادشاه خدایان را در خود داشت. چشمانش که دو گوی مرمرین بودند، با نگاهی خیرخواهانه به انسانهای فانی خیره میشدند و یک دستش برای نگهداشتن رعد مقدس بالا آمده بود – یادآوری ای برای قدرت نامحدودی که جهان هستی را شکل داده بود. این تندیس در یک آتشسوزی از میان رفت.
آرامگاه هالیکارناس – ترکیه
آرامگاه هالیکارناس که در قلب بینالنهرین واقع شده بود، سند یک عشق بود. ملکه آرتمیس دوم که سوگوار مرگ شوهرش، ماسول بود، دستور ساخت این آرامگاه عظیم را داد. دیوارهای مرمری آن و تزئینات ظریفش گویای وفاداری ای بودند که از مرگ فراتر رفت، یادبودی از یک عشق که مرزهای زندگی و مرگ را به چالش کشید. این آرامگاه به دست مسیحیان متعصب ویران شد.
معبد آرتمیس – یونان
معبد آرتمیس که در شهر پر رمز و راز اِفسوس قرار داست، گواهی بر زیبایی و شکوه معماری باستان بود. این نیایشگاه که مزین به مجسمههایی کار شده و ستونهایی زیبا بود، به آرتمیس، الهه شکار در یونان باستان اختصاص داشت. شکوه این معبد بینظیر بود و زائران و فیلسوفان را از تمام نقاط دنیای باستان به سوی خود میکشاند. معبد آرتمیس در یک آتشسوزی ویران شد.
منبع: روزیاتو