انگلیسی‌ها سید ضیاءالدین طباطبایی را به فلسطین بردند. فلسطینی‌ها به واسطه سید و مسلمان بودن سید ضیاء مقداری از زمین‌ها را به او فروختند.

سید ضیاء الدین طباطبایی، شریک رضاخان در جریان کودتای اسفند ۱۲۹۹ است. وی پس از کودتا با پیشنهاد انگلیس مدت کوتاهی نخست وزیر دولت شد.

پس از چندی سید ضیاء با رضاخان اختلاف نظر پیدا کرد و از دولت خارج شده و به اروپا رفت. انگلیس شرایط نفوذ سیدضیاء در فلسطین آن روز که تحت قیومیت انگلستان بود را فراهم کرد. سید ضیاء تا سقوط رضاخان در فلسطین بود و بعد از آن به ایران بازگشت.

از طرفی یهودیان صهیونیسم که وارد فلسطین شده بودند و بدنبال ایجاد کشوری برای خود بودند؛ خواهان خرید زمین‌های فلسطینی‌ها بودند، اما فلسطینی‌ها اصلا قصد فروش به آن‌ها را نداشتند.

در پائیز سال ۱۳۱۰ حاج امین الحسینی مفتی اعظم فلسطین که در تدارک برگزاری کنگره‌ای جهت مقابله با افزایش موج مهاجرت یهودیان به فلسطین بود، دعوتنامه‌هایی برای بسیاری از رجال دولتی و غیردولتی جهان فرستاد. اما از ایران هیچ مقام دولتی در این کنگره شرکت نکرد، ولی دعوتنامه‌ای برای سیدضیاءالدین طباطبائی که در آن زمان در ژنو به سر می‌برد، ارسال شد. سید نیز این دعوتنامه را پذیرفت و در کنگره شرکت کرد و به سرعت ریاست دبیرخانه کنگره را به عهده گرفت.


بیشتربخوانید


سید ضیاء قطعه‌قطعه زمین‌ها را می‌خرید و فلسطینی‌ها به گمان این که به سید ضیاء مسلمان که ریاست دبیرخانه کنگره مقابله با افزایش موج مهاجرت یهودیان را بر عهده دارد؛ زمین‌های خود را می‌فروختند.

سید ضیاء در سال ۱۳۱۱ به فلسطین بازگشت و ۸ ماه در آنجا توقف داشت و اقداماتی برای تأسیس کمیته‌های ملی کنگره و ایجاد شعب آن در برخی کشور‌های عربی انجام داد و اعتماد فلسطینی‌ها را بدست آورد. سپس به اروپا بازگشت تا سال ۱۳۱۴ که دوباره به فلسطین برگشت و قطعه زمینی در دره بیت‌حون در نزدیکی غزه را خریداری کرد.

او هشت سال تا ۱۳۲۲ در فلسطین ماند، و ظاهراً به کار کشاورزی مشغول بود. اما وی به خواست انگلیس و برای گسترش قدرت یهودیان صهیونیست در آنجا اراضی مسلمانان فلسطینی را خریداری می‌کرد و به یهودیان صهیونیسم‌ می‌فروخت. چون فلسطینی‌ها به هیچ وجه خواستار فروش زمین‌ها به صهیونیست‌ها نبودند. (سیدضیاءالدین طباطبایی به روایت اسناد ساواک، ص۲۶)

سید ضیاء پس از بازگشت به ایران از سوی جرائد حزب توده توبیخ شد که وی با اقدامی غیراخلاقی یعنی با ابراز دوستی و جلب اعتماد فلسطینی‌ها، زمین‌های آنان را خریداری می‌کرد و به یهودیان‌ می‌فروخت. (سیدضیاءالدین طباطبائی و فلسطین، همان، ص۲۷)

‌همچنین نورالدین کیانوری در کتاب خاطرات خود می‌نویسد: سیدضیاء در فلسطین برای یهودی‌ها کار می‌کرد بدینگونه که یهودی‌ها از ظاهر اسلامی او استفاده می‌کردند و او زمین‌ها را از مسلمانان می‌خرید و به یهودیان انتقال می‌داد. (خاطرات کیانوری، انتشارات اطلاعات، ص۱۴۲)

مسلمانان فلسطینی به علت اعتماد به وی، به راحتی اراضی خود را به وی می‌فروختند. پول این زمین‌ها مستقیماً از صندوق آژانس یهود پرداخت می‌شد و سیدضیاء پس از خرید زمین، آن را به صهیونیست‌ها واگذار می‌کرد و حق دلالی خوبی می‌گرفت. مدتی بعد از آغاز این اقدام شوم، دست او رو شد و حجم معاملات زمین وی به شدت کاهش یافت. (جواد نوائیان، مشاور املاک صهیونیست‌ها در فلسطین، روزنامه خراسان،۳ اسفند ۱۳۹۸)

سال‌های دهه ۱۳۲۰، سال‌های تشدید مهاجرت یهودیان از سراسر جهان به فلسطین از یک سو و اقتدار آژانس‌های ثروت صهیونیستی از جانب دیگر بود. در این سال‌ها و بخصوص در خلال جنگ جهانی دوم که سیدضیاءالدین طباطبایی نیز در فلسطین بود، این جریان تشدید فوق‌العاده‌ای یافت.

از طرفی در میان اسناد موجود و آثار مورخین هیچ مدرکی که سیدضیاء موضعی علیه جنایات رژیم صهیونیستی گرفته باشد، وجود ندارد. برعکس، گویا سیدضیاء از توسعه روابط سیاسی رژیم پهلوی با اسرائیل استقبال می‌کرده است. یکی از دوستان سیدضیاءالدین می‌گوید که مقامات اسرائیل با نامبرده مدتی است مکاتبه دارند و منظور از این ارتباط جلب موافقت مقامات عالیه ایران برای بسط روابط با اسرائیل است. طباطبائی نیز قبول کرده که در صورت اطمینان به پنهان ماندن فعالیت‌هایش در این زمینه، از کمک کوتاهی ننماید و منظورش از محرمانه ماندن این ارتباط، جلوگیری از رنجش دوستان عرب او می‌باشد. (سیدضیاء الدین طباطبائی به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲)

شواهد تاریخی نشان می‌دهد قیمومت انگلستان بر فلسطین، بهانه‌ای برای مقدمه‌چینی و زمینه‌سازی تشکیل رژیم صهیونیستی بوده است. در تمام دوره حضور انگلیسی‌ها اقدامات فلسطینی‌ها سرکوب می‌شد و امتیازات فراوانی به صهیونیست‌ها داده می‌شد. میزان مهاجرت یهودیان و امتیازاتی که انگلیسی‌ها به یهودیان می‌دانند سبب قیام‌ها و اعتراضات مردمی بسیاری شد. قیام موسای نبی یا بیست، قیام یافا، قیام دیوار براق، قیام نخل سبز، انتفاضه اکتبر ۱۹۳۳، جنبش عزالدین قسام، انقلاب بزرگ ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، جنگ قسطل بخشی از این قیام‌ها بودند.

در این مسیر رهبران بزرگی، چون سیدکاظم الحسینی، الحاج امین الحسینی، عبدالقادر الحسینی و شیخ عزالدین قسام به شهادت رسیدند.

براساس اسناد رسیده از دوره قیمومیت انگلستان بر فلسطین که تا یک شب قبل از اعلام تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی پایان یافت، تمامی زمین‌هایی که مباشران خیانتکار از مسلمانان خریداری کرده بودند را به یهودیان فروختند به اضافه زمین‌هایی که در اختیار انگلستان بود که آن‌ها را به یهودیان واگذار کردند بدون هیچ خرید و فروشی.

از طرفی دیگر جریان فراماسونی موجود در فلسطین که توسط دولت اتحاد و ترقی در ترکیه هدایت می‌شد اقدام به خرید زمین‌های فلسطین کرده، سپس به یهودیان صهیونیسم انتقال می‌دادند.

بنابر ارائه اسناد تاریخی مشخص شد که درصد بالایی از زمین‌های فروخته شده به یهودیان غاصب اسراییلی، از راه فریبکاری و تدلیس منتقل شده است. بر اساس قاعده فقهی، تدلیس و فریبکاری در عقد قرارداد باطل است.  

تدلیس در لغت به معنای کتمان و پوشاندن است. تدلیس یعنی یکی از دو طرف قرارداد،  کار‌های فریبنده و نیرنگ‌آمیز انجام دهد که بواسطه این کار، عقد قرارداد باطل می‌شود. (الروضه‌البهیه فی شرح اللمعه المشقیه، ج ۳، ص ۵۰۰/جواهرالکلام، ج ۱۰، ص ۸۴۵)

همچنین بر اساس قواعد بین‌الملل اگر محرز و مشخص شود که در یک قراردادی از جهت قصد و نیت، فریب در کار بوده، معامله فسخ و باطل است.

منبع: تبیان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار