حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم کلانتری در سلسله جلسات ولایت فقیه ضمن گرامیداشت ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار و روز دانشآموز گفت: دومین روایتی که در مبحث ادلّه روایی مورد بحث قرار میدهیم، توقیع شریفی است که از امام مهدی (عج) در پاسخ به پرسشهای اسحاق بن یعقوب از آن حضرت، رسیده است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی به بیان متن این روایت پرداخت و گفت: شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» آورده است: «.. حَدَّثَنا مُحَمَّدبْن مُحَمَّدِبْنِ عِصَامٍ الکلینی، قال: حدثَّنا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوب الکلینی، عَنْ إِسْحَاق بْنِ یَعْقُوبَ، قَالَ: سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِیَّ أَنْ یُوصِلَ لِی کِتَاباً قَدْ سَأَلْتُ فِیهِ عَنْ مَسَائِلَ اُشْکِلَتْ عَلَیَّ؛ فَوَرَدَ التَّوْقِیعُ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ (ع): «أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ أَرْشَدَکَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَکَ ... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِم....».
او در ادامه درباره تشریح ترجمه این روایت گفت: «.. خبر داد ما را محمدبن محمدبن عصام کلینی، اظهار کرد: خبر داد ما را محمدبن یعقوب کلینی از اسحاق بن یعقوب، گفت: درخواست کردم از محمد بن عثمان عمری «دومین نائب خاص امام عصر (عج)» که نامهای حاوی سئوالاتی از آنچه بر من دشوار شده بود حضور امام بفرستد. پس از فرستادن نامه نوشتهای به خط مولای ما صاحبالزمان (عج) بدینقرار صادر شد:، اما آنچه پرسیدهای (خداوند تو را ارشاد کند و پایدار بدارد) ...، اما سئوال تو درباره رویدادهایی که به وقوع میپیوندد، پس باید در این گونه حوادث به راویان حدیث ما مراجعه نمائید، زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشانم.»
استاد دانشگاه تهران در ادامه به بیان چهار نکته پیرامون توقیع شریف امام عصر (عج) پرداخت و گفت: نخستین نکته در مورد معنا و مفهوم «توقیع» است؛ «توقیع» در لغت به معنای نشان گذاشتن به نامه بوده، ولی از باب مجاز به نامهای که به مهر یا امضای حاکم رسیده نیز توقیع میگویند. در تاریخ شیعه، توقیع به نامههایی اطلاق میگردد که از سوی معصومین (ع) به خصوص از حضرت امام جواد (ع) تا امام مهدی (عج) به یکی از شخصیتهای شیعه در آن عصر درباره امر مهمی صادر شده باشد.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) با بیان اینکه شیخ صدوق در کتاب شریف کمالالدین و تمام النعمه، ۴۳ توقیع از امام عصر (عج) نقل کرده است، گفت: شیخ طوسی در کتاب «الغیبه للحجه» و علامه مجلسی در «بحارالانوار»، هر کدام بابی را به نقل توقیعات آن حضرت اختصاص دادهاند.
کلانتری اظهار کرد: بنابر آنچه شیخ طوسی در کتاب «الغیبه للحجه» آوردهاند توقیعاتی که از امام عصر (عج) صادر میشده توسط نوّاب امام به اشخاص مورد نظر داده میشده و آنان پس از استنساخ، اصل توقیع را به همان نائب خاص بر میگرداندند به همین سبب دستخطی از امام (ع) در دسترس دیگران وجود ندارد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح دومین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: این روایت را افزون بر شیخ صدوق، شیخ طوسی در کتاب «الغیبه للحجه» با سندی محکم (بنگرید به: محمد بن حسن طوسی، و طبرسی در کتاب «الاحتجاج» آوردهاند همچنین ابن حجر عسقلانی از عالمان اهل سنت از این روایت که از طریق سعدبن عبدالله اشعری قمی نقل شده یاد میکند. در جوامع روایی نیز علامه مجلسی در «بحارالانوار و شیخ حر عاملی در «وسایل الشیعه») این روایت را آوردهاند.
این استاد دانشگاه در رد نظر برخی که این روایت را به خاطر مجهول بودن اسحاق بن یعقوب، تضعیف کردهاند؛ گفت: نقل و قبول این حدیث توسط صدوق، شیخ طوسی و طبرسی جایی برای توجه به این تضعیف باقی نمیگذارد. افزون بر این، طبق گزارش علامه تُستری، اسحاق بن یعقوب، برادر بزرگتر کلینی و از آن جهت که فرزند ارشد خانواده بوده، نام جدّ را به خود اختصاص داده است. حسین علی محفوظ در مقدمه کتاب کافی، اسحاق بن یعقوب را از مشایخ کلینی شمرده که معمولا برادر بزرگتر را شیخ میشمرند.
او تصریح کرد: باید توجه داشت که این روایت از جمله روایاتی است که در میان اصحاب امامیه هم شهرت روایی یافته و هم شهرت فتوایی، به همین سبب همواره مورد استناد فقیهان و اندیشمندان دینی قرار گرفته است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه ضمن طرح یک سوال، به بیان سومین نکته پیرامون این توقیع شریف پرداخت و گفت: با اینکه محمدبن یعقوب کلینی از جمله راویان موجود در سلسله سند این روایت است، اما وی این روایت را در کتاب کافی نیاورده است. شیخ صدوق این روایت را در کتاب «کمال الدین و تمام النعمه» با یک واسطه از کلینی نقل کرده است و عدم نقل این روایت توسط کلینی در کافی ممکن است برای برخی سئوال برانگیز بشود که چرا کلینی که خود راوی این توقیع است خودش آن را در کافی نیاورده است؟
کلانتری در پاسخ به این سئوال گفت: کتاب کافی از جمله تألیفات کلینی است که طی ۲۰ سال و در پاسخ به درخواست برخی از محبّان اهل بیت (ع) تألیف شده است. کلینی این کتاب را در سنین ۴۰ تا ۵۰ سالگی تألیف کرده و ممکن است در زمان نگارش کتاب کافی، این روایت هنوز به دست کلینی نرسیده باشد تا ایشان آن را در کافی بیاورد. بسیاری از روایاتی نیز که شیخ طوسی در تهذیب و استبصار آورده است در کتاب کافی نیست؛ همانگونه که بسیاری از روایات موجود در «من لایحضره الفقیه» صدوق نیز در کافی وجود ندارد. نیاوردن این روایت در کافی به هیچ وجه دلیل بر عدم اعتبار این روایت در نگاه کلینی نمیباشد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح نکته چهارم پیرامون این توقیع شریف گفت: گرچه نامه اسحاق بن یعقوب به امام عصر (عج) در دست نیست، اما از پاسخ امام (عج) میتوان به مفاد اصلی سئوالات او و از جمله منظور وی از «حوادث واقعه» دست یافت.
او در ادامه به بیان اموری پرداخت که امام عصر (عج) در پاسخ به نامه اسحاق بن یعقوب به گره گشایی از آنها پرداختند: ۱_ وضعیت خویشاوندان امام (عج) که منکر امامت او هستند (مانند جعفر عموی امام و فرزندان او)، ۲_ حکم نوشیدن فقاع [=آبجو]و شلماب [= نوعی نوشیدنی]، ۳_ فلسفه اخذ وجوه شرعی مومنان توسط ائمه (ع)، ۴_ زمان ظهور فرج، ۵_ حکم کسانی که شهادت امام حسین (ع) را انکار میکنند، ۶- چگونگی عمل مومنان در حوادث واقعه در غیبت امام (عج)، ۷_ وثاقت محمد بن عثمان عمری [= دومین نائب خاص امام عصر (عج)]، ۸- وضعیت محمد بن علی بن مهزیار، ۹- اموالی که اسحاق بن یعقوب برای امام فرستاده اند، ۱۰- بهای کنیزی که به شغل خوانندگی اشتغال دارد، ۱۱ - وضعیت محمد بن شاذان بن نعیم ۱۲- وضعیت ابوخطاب محمد بن ابی زینب اجدع، ۱۳- افرادی که اموال امام (ع) را با اموال خود مخلوط میکنند، ۱۴- خمس، ۱۵- افرادی که در دین خدا به خاطر مقام اهل بیت (ع) شک کردهاند، ۱۶- علت وقوع غیبت امام عصر (عج)، ۱۷- چگونگی بهرهگیری از امام (عج) در زمان غیبت.