روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی به چهار فرضیه سران رژیم اشغالگر اسرائیل در مورد فلسطین اشاره کرد که عملیات طوفان الاقصی موفق به از بین بردن آن شده است.

۱- احتمال مهار حماس

فرضیه اول امکان مهار جنبش حماس در نوار غزه و مدیریت نزاع با آن توسط اسرائیل از طریق راهبردی که توسط شخص بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر دنبال شده و هدف آن تقسیم فلسطینیان بین کرانه باختری و نوار غزه بود.

اسرائیل بر این باور بود که حماس تا حد زیادی بر روی اداره نوار غزه تمرکز خواهد کرد و خود را با اسرائیل وارد درگیری نخواهد کرد و در نتیجه این امر توانایی‌های نظامی حماس را تضعیف می‌کند.

نوآ شوسترمن دویر، محقق اسرائیلی می‌گوید که مفهوم مدیریت نزاع پس از طوفان الاقصی کارآمدی خود را از دست داد.

۲- برتری نظامی صهیونیست‌ها

به نوشته نیویورک تایمز، دومین فرضیه متوهمانه‌ای که به واسطه عملیات طوفان الاقصی از بین رفت این بود که اسرائیل شکست ناپذیر است و برتری نظامی خود را حفظ خواهد کرد، اما این فرضیه نیز علیرغم اینکه ادعا می‌شود اسرائیل بهترین و پیشرفته‌ترین ارتش را در خاورمیانه دارد و آمریکا به حفظ برتری نظامی آن متعهد است، از بین رفت.

به نوشته این روزنامه، اگرچه اسرائیل اطلاعات خوبی درباره حماس دارد، اما این جنبش که منابع بسیار کمتری نسبت به واشنگتن دارد، حمله‌ای را انجام داد که کاملاً غیرقابل تصور بود و در نتیجه یک غافلگیری استراتژیک بزرگ را محقق کرد و حیثیت ارتش اسرائیل را در ۷ اکتبر درهم شکست و باعث ایجاد بی اعتمادی اسرائیلی‌ها به سران این رژیم شد.

۳- جهان عرب دیگر از مسئله فلسطین حمایت نمی‌کند

روزنامه نیویورک توضیح داد فرضیه سوم این بود که دنیای عرب مسئله فلسطین را نادیده می‌گیرد، زیرا اسرائیل خیال می‌کرد کشور‌های عربی این رژیم را به عنوان یک واقعیت غیرقابل حذف پذیرفته اند، اما این فرضیه اسرائیل نادرست بود، به ویژه که ایران به همراه متحدان خود اعم از حزب الله، حماس و جهاد اسلامی، محور مقاومت را تشکیل داده اند که به طور ویژه از مسئله فلسطین دفاع می‌کنند.

حماس با عملیات خود خواست تا موضوع فلسطین را احیا کند و این کار را با تمام قوا انجام داد و حمایت‌های گسترده‌ای برای مسئله فلسطین بدست آورد.

۴- خلاصی آمریکا از مشکلات خاورمیانه

طبق گزارش نیویورک تایمز، چهارمین و آخرین فرضیه این بود که ایالات متحده می‌تواند خاورمیانه را نادیده بگیرد. گرشوم گورنبرگ، مورخ اسرائیلی، می‌گوید که یکی از روایت‌های از بین رفته این است که آمریکا می‌تواند توجه خود را به مسائل واقعی در جای دیگر معطوف کند و خاورمیانه را رها کند.

وی افزود: آمریکا باید بداند متأسفانه مسائل خاورمیانه هنوز تمام نشده است و نمی‌توان واقعیت‌های ژئوپلیتیکی را نادیده گرفت، ایران، روسیه و مصر قرن هاست که منافعی در دریای مدیترانه دارند.

آکیوا الدار، تحلیلگر اسرائیلی نیز معتقد است: نتانیاهو به ایالات متحده برای رهبری و هدایت اسرائیل و حمایت از آن نیاز دارد.