این روزها بزرگ مردانی در کوچه پس کوچههای این شهر در گمنامی زندگی میکنند که وجودشان برای همگان به خصوص همسایگان و هم محله ایها بسی ارزشمند و مایه مباهات و افتخار است.
مردان بلند همتی که برای دفاع از میهن تا پای جان آمدند و هرچه داشتند را با اخلاص تمام تقدیم این نظام و انقلاب کردند. یکی از این عزیزان که یک قرن از زندگی او میگذرد و حالا ۱۰۰ سالگی اش را جشن گرفته اند کسی نیست جز پدر شهید علی عباسی.
مردی خوش قلب، مهربان و ساده زیست که تنها پسرش را راهی جبهه و جنگ کرد و به عنوان یکی از همرزمان شهید چمران به فیض شهادت نائل شد.به بهانه ۱۰۰ سالگی آقای عباسی به منزل او رفتیم تا از خودش و پسر شهیدش برایمان بگوید، لیلا امینی نویسنده کتاب نادیدهها برای این پدر شهید تدارک دیده بود.
«غلامعباس عباسی» پدر شهید علی عباسی خاطرهای از تولد پسرش گفت: در سفری که به مشهد و مصادف با عید غدیر بود داشتیم شبش را در حرم علی بن موسی الرضا (ع) خوابیدیم، من در آن شب خواب دیدم خدا دو پسر به من داده است و چند روز پس از بازگشت به منزل درتهران، مژدگانی دادند که صاحب دو پسر شدهام. وقتی پرسیدم کی به دنیا آمدهاند؟ گفتند شب عید غدیر، از شنیدن این خبر شوکه شده بودم. اسم بچهها را محمد و علی گذاشتیم. ۲ سال بیشتر نداشتند که به بیماری سرخک مبتلا شدند و متاسفانه محمد فوت کرد.
وی ادامه داد: علی از همان دوران نوجوانی فعالیتش را از همین مساجد محل و با دوستان و بچههای محل شروع کرد. بعد از مدتی به مساجد دیگری هم میرفت و با افرادی همچون آقایان الهیان و حجازی آشنا شده بود او گاهی به مسجد امام جعفر صادق (ع) آریاشهر میرفت و در آنجا فعالیت میکرد. کمکم فعالیتهای سیاسی علی آنقدر گسترده شده بود که گاهی به شهرهای مختلف از جمله مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و... میرفت.
پدر شهید عنوان کرد: تا اینکه شهریور ۵۷ رسید، فرماندهان نظامی به شاه فشار آوردند که هر چه زودتر در تهران حکومت نظامی اعلام کند.
وی عنوان کرد: با اینکه علی عضو ثابت ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران بود، ولی کمتر فیلمی از او در کنار شهید چمران میبینید. واقعا علی از دوربین فراری بود و دوست هم نداشت چهره اش در تلویزیون نشان داده شود.
در ادامه میتوانید گزارشی از جشن تولد «غلامعباس عباسی» پدر شهید علی عباسی را مشاهده کنید.
گزارش از الهام قبادی