کشتار مردم فلسطین داستان دیروز و امروز، هفتهی گذشته یا ماههای اخیر نیست. ۷۵ سال از تاسیس رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین میگذرد و مردم فلسطین طی این دههها همیشه مورد ظلم صهیونیستها و کشورهای حامی آن بودند. نهم مهر ماه سال ۲۰۰۰ میلادی پدری همراه پسر ۱۱ سالهاش به نام جمال الدره از دست صهیونیستها فرار کرده و پشت بشکهای سنگر گرفتند.
«محمد الدره» پسری که از ترس صهیونیستها پشت پدر خود پنهان شده بود و گریه میکرد، دید که پدرش دستمالی سفید به معنای تسلیم بلند کرده تا شاید بتواند جان خود و پسرش را بخرد اما صهیونیستها با شلیک مستقیم گلوله محمد را به شهادت رساندند تا جهان بار دیگر ببیند که رژیم کودککش صهیونیستی برایش فرقی نمیکند مقابلش کودک است یا رزمنده، همه فلسطینیان را خواهد کشت.
۲۳ سال از زمان شهادت تکان دهنده محمد الدره گذشته است. پدر شهید الدره زنده ماند تا دوباره امروز پیکر دو تن از اعضای خانوادهاش را که براثر بمباران رژیم صهیونیستی در غزه شهید شدند در آغوش بگیرد و خودش برای آنها آخرین نمازشان را بخواند.
جمال امروز ۱۶ اکتبر ۲۰۲۳ (۲۴ مهر ۱۴۰۲) هنگامی خداحافظی با اعضای خانوادهاش با چشمانی گریان خطاب به پیکرهای آنان گفت: «جایی را برای من نگه دارید. خدا شما را بیامرزد و همه شهدای ما را بیامرزد و خدا به ما صبر بدهد». او به خبرنگار خبرگزاری آناتولی گفت: اسرائیل خانههای برادرانم را بمباران کرد، دو برادرم، همسر برادرم و تنها دخترش را شهید کرد و دهها همسایهام را که بیشترشان بچه بودند، در این بمباران شهید شدند.
او که هچنان خاطرات روز شهادت محمد را به دوش میکشد در ادامه گفت: اشغالگران عمدی کودکان را میکشند، هر روز کودکان کشته میشوند. صحنه کشتن محمد ۲۳ سال است که تکرار میشود، خون محمد همچنان جاری است. اسرائیل اهداف نظامی را بمباران نمیکند آنها با سلاحهای غربی غیرنظامیان را میکشند.
پس از ۲۳ سال، کودک شهید محمد الدره، تصویری نمادین و خلاصهای از درد و رنج یک ملت و جنایات یک رژیم اشغالگر است که همچنان جوانان و پیر فلسطینی را هدف قرار میدهد. بر اساس اطلاعات رسمی فلسطین، از زمان شهادت فرزند محمد الدره، ۲۲۷۶ کودک فلسطینی به شهادت رسیدهاند که ۷۲۷ کودک در جریان انتفاضه الاقصی به دست صهیونیستها کشته شدند. سال ۲۰۱۴ خونینترین سال برای کودکان فلسطینی بود و ۵۴۶ کودک توسط ماشین کشتار رژیم صهیونیستی شهید شدند.
بعدها جمال الدره ماجرای روز شهادت کودک ۱۱ ساله اش را اینگونه بازگو کرد که روز بیست و نهم همان ماه با پسرش قرار گذاشت روز بعدش برای خرید به بازار برود. در حالی که اوضاع در خیابان صلاح الدین عادی بود، در راه بازگشت، تیراندازی شدیدی رخ داد. او و پسرش را برای اینکه در امان باشد پشت یک بشکه سیمان رفتند. جمال میگوید محمد ابتدا از ناحیه زانوی راستش مجروح شد، به همین دلیل سعی کردم به او اطمینان دهم که آمبولانسی برای انتقال ما از این مکان خواهد آمد، او به من گفت: نترس، منم نمیترسم و میتوانم آن را تحمل کنم.
جمال الدره خاطرنشان میکند که تیراندازی زمانی متوقف شد که سربازان اشغالگر متوجه شدند پسرش شهید شده به همین دلیل آمبولانسی به سمت آنها حرکت کرد. او پس از آن دیگر محمد را زنده ندید و از اینکه نتوانسته است با او خداحافظی کند هنوز هم ناراحت است.
جمال الدره اعلام کرد که صهیونیستها پس از شهادت محمد اعتراف کردند که آنها بودند که او را کشتند و پدرش را زخمی کردند، اما پس از اینکه شهادت محمد دنیا را تکان داد، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند تا از موضوع شهادت محمد الدره فرار کنند.
تهیه و تنظیم: مینا عظیمی