غافلگیرکننده»، «سهمگین» و «بیسابقه»؛ این سه واژه اصلیترین توصیفهایی است که میشود از عملیات نیروهای مقاومت علیه اسرائیلیها در اراضی اشغالی داشت. دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که برای نمایش قدرت و عمق نفوذشان گاهی اطلاعاتی از شرکایشان هم درز میدهند، پس از آغاز حملات ترکیبی نیروهای مقاومت که قاعدتا نیازمند لجستیکی چندماهه و تحرکاتی گسترده در نزدیکترین فاصله به اسرائیلیها بوده، اعتراف کردند فکرش را هم نمیکردند با چنین عملیاتی مواجه شوند.
ژوئیه ۲۰۲۱ (تیرماه ۱۴۰۰) یعنی زمان آغاز افشای ابعاد پرونده «پگاسوس» که طیف گستردهای از دوستان و دشمنان رژیم صهیونیستی را گرفتار بدافزاری مرموز کرده بود، برای بسیاری این تصور شکل گرفت که سرنخ همه اطلاعاتی که مستقیم یا غیرمستقیم با امنیت این رژیم ارتباط دارد به تلآویو ختم خواهد شد؛ هیمنهای اطلاعاتی _ تبلیغاتی که از صبح شنبه و از بنیان دچار فروپاشی شد.
با آغاز عملیات و فقط در ۲۰ دقیقه، ۵ هزار راکت به سمت مواضع صهیونیستها روانه شد و همزمان با آن پاراگلایدرهای حماس بر فراز سرزمینهای اشغالی به پرواز درآمدند تا آسمان برای اشغالگران ناامنتر از همیشه شود. در این حمله ترکیبی علاوه بر هوا و دریا، تفنگداران حماس با پیشروی در اراضی اشغالشده تلفاتی بیسابقه را بر صهیونیستها وارد آوردند که در مدت ۲۴ ساعت، شمار رسمی آن از ۳۵۰ نفر فراتر رفت. (بیش از ۷۰۰ نفر تا نیمروز دوشنبه)
صهیونیستها پس از برآورد اسارت نزدیک به ۱۰۰ نفر در نخستین ساعات عملیات، تصاویر و نام ۷۵۰ مفقودشده اسرائیلی را انتشار دادند، اما سخنگوی «گردانهای عزالدین قسام» اعلام کرد، اعدام و ارقام واقعی چند برابر چیزی است که رهبران تلآویو تصور میکنند.
با این اوصاف و بیتردید میتوان گفت بعد از «جنگ رمضان» در اکتبر ۱۹۷۳ (مهرماه ۱۳۵۲) که بسیاری آن را به «یوم کیپور» میشناسند و در جریان آن مصر و سوریه در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان علیه مواضع اسرائیل دست به حملهای غافلگیرکننده زدند، طوفان الاقصی بزرگترین ضربهای بوده که در ۵۰ سال اخیر صهیونیستها در اراضی اشغالی خوردهاند.
آغاز عملیات نظامی ترکیبی حماس علیه مواضع اسرائیلیها همچنان که اشاره شد به دلیل بهرهگیری از ویژگی برقآسا و غیرقابل انتظار بودن، وضعیت مصیبتباری را برای رهبران تلآویو به دنبال داشته تا جایی که بلافاصله بعد از آن برای تلافی، ریختن دهتا تُن بمب بر سر غیرنظامیان ساکن غزه را شروع کردند که بنا بر اعلان وزارت بهداشت دولت حماس تا نیمروز دوشنبه نزدیک به ۵۰۰ قربانی برجای گذاشته است.
با وجود این غافلگیری صهیونیستها و پیشبینی اقدامات تلافیجویانه آنان علیه ملت فلسطین، این واقعیتی انکارناپذیر است که حماس راهی جز انجام عملیات طوفانالاقصی پیشِ رو نداشت و به عبارتی وقایعی که این روزها شاهد آن هستیم چیزی جز باد کاشتن و طوفان درو کردن صهیونیستها نیست.
برای درک این واقعیت، یادآوری تحولات منطقه و رویکرد بازیگران آن ضرورت مییابد. در ابتدا باید گفت فلسطینیها در غزه سالها حلقهای از محاصره همهجانبه را پیرامون خود دیدهاند که روزبهروز تنگتر و گاه حتی مانع ورود دارو به این منطقه شده است.
کابینه افراطی اسرائیل در سالهای اخیر همزمان با تشدید فشار بر فلسطینیها در کرانه باختری و نوار غزه، تعداد اسرا را در زندانهای خود به حد انفجار رسانده و هیچ نرمشی برای تعیین تکلیف هفت هزار اسیر دربند این رژیم از خود نشان نمیدهد.
با وجود تبلیغات گسترده پیرامون مزایای تقسیم مسجدالاقصی در چارچوب راهکارهایی مانند «راهحل دو دولت»، ضربوشتم زنان و کودکان و سالخوردگان فلسطینی در این مکان، به اقدام متداول شهرکنشینان و نظامیان صهیونیست تبدیلشده و ممنوعیتهایی مانند جلوگیری از ورود مردان ۱۲ تا ۴۰ سال وضع میشود.
از سوی دیگر باید گفت مقابله با شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی محدود به محکومیتهای بیفایده سازمان ملل شده و اگر زمانی اروپاییها برای توقف این روند، تشریفاتی مانند ممنوعیت قانونی فروش محصولات تولیدی این مناطق اشغالی را به جای میآورند، اکنون غرب تبدیل به تماشاچیِ بیچون و چرای انواع و اقسام جنایات و تشدید اشغالگری شده است. ضمن اینکه باید گفت پیگیری مسائلی اساسی مانند بازگشت آوارگان به عنوان یکی از اصلیترین مطالبات در عمل به خاطرهها پیوسته است.
از سوی دیگر در آمریکا، دولت دموکرات همه هم و غم خود را ورود بیدردسر به مبارزات انتخاباتی قرار داده و در سوی مقابل نیز، تامین نظر لابیهای صهیونیستی واشنگتن و سرکردگان راستگرای افراطی تلآویو بیش از هر زمانی در دستورکار پویشهای سیاسی و نامزدهای جمهوریخواه قرار گرفته است.
هزاران کیلومتر دورتر از مسابقه آمریکایی بر سر تاراج حقوق ملت فلسطین، مساله قدس برای بازیگران منطقهای مدعی حمایت از حقوق فلسطینیها آشکارا تغییر ماهیت داده و روند سازش با سرعتی باورنکردنی میان برخی دولتهای عربی با اسرائیل پیش میرود؛ روندی که مصر در سال ۱۹۷۹ و در «کمپ دیوید» آن را آغاز کرد و بعد از عبور از ایستگاه کشورهایی مانند بحرین و امارات، قطار شوم عادیسازی به روابط به عربستان رسیده است؛ هر چند بعد از انتشار اخبار پیاپی از مناسبات ریاض با تل آویو، وزارت امور خارجه عربستان سعودی طوفان الاقصی را نتیجه ادامه اشغالگری اسرائیل و تضییع حق مردم فلسطین دانسته است.
حتی ترکها که خود را حامی اصلی گروههایی، چون حماس و حقوق مردم فلسطین میخوانند، در عمل نشان دادهاند که میخواهند از رقبای عرب خود برای معامله و امتیازگرفتن از صهیونیستها عقب نمانند. اواخر ماه گذشته بود که رئیس جمهوری ترکیه در دیدار با اصحاب رسانه در خانه ترک در نیویورک با اشاره به اینکه آنکارا کار حفاری و اکتشاف انرژی را با اسرائیل آغاز خواهد کرد، از توافق با نخستوزیر این رژیم برای سفر به سرزمینهای اشغالی خبر داد.
بیعملی بسیاری از رهبران جهان اسلام برابر صهیونیستها به جایی رسیده که گاهی برخی چهرههای سیاسی غربی کیلومترها جلوتر از آنان در مسیر دفاع از حقوق فلسطین گام برمیدارند تا جایی که نماینده ایرلندی پارلمان اروپا در این نهاد غربی یادآور میشود از سال ۲۰۰۸ تاکنون ۱۵۰ هزار غیر نظامی فلسطینی در غزه و کرانه باختری کشته و زخمی شدهاند که ۳۳ هزار نفر از آنها کودک بودهاند.
در زمانی که فشارها از سوی افراطیون صهیونیست بر فلسطین به نقطه تحملناپذیری رسیده و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مساله فلسطین نیز رقابتی سخت را برای دستیابی به معاملهای پرسود با رژیم صهیونیستی را پیش میبرند، زمینههای وقوع آنچه را در اراضی اشغالی میگذرد میتوان قابل درک دانست و اقدام حماس در عملیات طوفان الاقصی را اجتنابناپذیر توصیف کرد.
منبع: ایرنا