برنامه امواج شبهه در گفتگو با دکتر علیرضا داودی، کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه و دکتر علیرضا بهشتی، کارشناس حقوقی و پژوهشگر حوزه رسانه به بررسی مدلهای بهرهکشی از سلبریتیها در زمان اغتشاشات با تأکید بر روشهای تحریک و بهرهگیری از رفتارهای آنان و گزارهسازیهای رسانههای بیگانه در زمینه اقدامات و عملیات سلبریتیها پرداخت.
رسانههای بیگانه یک سلبریتی خوب را یک سلبریتی یک طرفه میداند
داودی، کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه در پاسخ به این سؤال که فلسفه بهره گیری رسانههای بیگانه از سلبریتیها چیست، گفت: در خصوص سلبریتیها یا افراد چهره شده ۳ اصل قابل مطرح است. اصل اول؛ سلبریتیها در هر سطحی که باشند دارای یک شبکه اجتماعی با قابلیت پیوند خوردن است. بنابراین؛ عمق انتقال قاعده وجود دارد. اصل دوم؛ شبکههایی هستند که یونیک هستند و قابلیت انتقال، اتصال یا استمرار ندارند و برد تبلیغاتی آنها محدودتر است. بنابراین؛ عمدتا سلبریتیها کسانی هستند که شبکهای با قابلیت انتقال دارند. جنس ارتفاع چهره سلبریتیها علی الخصوص در حوزه هنری و به طور خاص در سینما، تلویزیون، موسیقی یا بلاگرهای مطرح در حوزه فضای رسانهای بیش از سایرین است و ارتفاع صدای آنان بالاتر از ارتفاع صدای حاکمیت تلقی میشود. اصل سوم؛ اساسا سلبریتی کسی است که قابلیت تحریک و تهییج شدن او بیش از سایر آحاد جامعه است.
وی ادامه داد: بنابراین؛ رسانههای بیگانه مکانیزمی فراهم میکنند که در قبال این سه پیش فرض، سه اتفاق رخ دهد. رسانههای بیگانه افرادی را در شبکه اتصال سلبریتی جایگیری میکنند که نقطه تحریک پژواک عملکرد یک سلبریتی را افزایش دهد. رسانههای بیگانه یک سلبریتی خوب را یک سلبریتی یک طرفه میداند، سلبریتی که با فرمت رسانههای بیگانه اعلام کند، اعتراض کند و وارد مسیر هنجارشکنی و تبلیغ خشونت شود و بازگشتی برای او وجود نداشته باشد و بر مسیر خود استمرار داشته باشد. بنابراین؛ مفهومی تحت عنوان "مدل بهرهکشی رسانههای بیگانه از افراد دارای این سه خاصیت" خلق میشود که این سه خاصیت کمک میکند تا نقطه دال مرکزی یا منتقل شود یا مدلولهای جدید دالهای موجود را به انحراف ببرند که از این مرحله جامعه وارد فرآیند دیگری میشود.
وقتی رسانههای بیگانه بر دوش سلبریتی مسئولیت روانی میگذارند
وی درباره مرز رفتاری سلبریتیها گفت: در مرزبندی رفتار سلبریتیها باید سه مرز را مورد نظر داشته باشیم. مرز اول؛ یک سلبریتی اساسا نمیتواند یک هویت مجزا یا هویت مستقل از سیستم داشته باشد. به این دلیل که اگر آن سیستم وجود نداشته باشد، آن فرد نیز به عنوان یک سلبریتی معنا نخواهد داشت. هر سیستم دارای قواعد مکتوب و عرفی خاص خود است و میتواند یک فرهنگ عامه تلقی شود. بنابراین؛ سلبریتیها به سه دسته تقسیم میشوند: سلبریتیهای با فرهنگ، سلبریتیهای بیفرهنگ و سلبریتیهای میانه. هر سیستمی سلبریتی خود را با فرهنگ چگونگی رشد یافتگی و شبکه وند شدن آشنا میکند. پس به تعبیری سلبریتی با فرهنگ کسی است که قواعد، قوانین و حدود و ثغور سیستمی را که در آن سلبریتی شده است را فهم میکند. مرز دوم؛ مربوط به سطح مخاطب است. رسانههای بیگانه بر دوش سلبریتیها مسؤولیتهای روانی میگذارند تا سلبریتی حس کند که اگر آن مسؤولیت را انجام ندهد، از جامعه طرد میشود. به همین دلیل بسیاری از آنها دست به اعمال و گفتاری میزنند که فقط مطرح باشند.
این کارشناس همچنین عنوان کرد: این مطرح بودن همان مسئولیت روانی است که رسانههای بیگانه به واسطه برهم زدن انضباط جامعه و انسجام ذهنی مخاطب بر دوش سلبریتی میگذارد. مرز سوم؛ مکانیزم نظارت و بازخوانی فرآیند سلبریتیهاست و، چون معمولا این فرآیند در جامعه ما وجود ندارد، برعهده عام گذاشته میشود و قاعدتا حوزه عام جامعه نیز حوزه انگاره تخصصی در مرزبندی رفتار سلبریتیها نیست. بنابراین؛ رسانههای بیگانه از افراد جامعه، طلب نظارت و مسؤولیت و آن را تبدیل به گزاره اجباری و گزاره غیرقابل تخطی میکند و آن قاعده را خود میسازد و سعی بر ترویج آن میکند.
یک سلبریتی بیشتر از یک فرد نظامی میتواند، خسارت وارد کند
این کارشناس رسانه افزود: رسانههای بیگانه با هدف تحریک مخاطب آنها را از شبکههای مجازی به سمت میدان هدایت میکنند و باعث میشود تا سلبریتی نیز بر اساس اینکه با مردم همراه باشد به اقدامات مجرمانه بر علیه سیستم دست زند و آن سلبریتی خواه یا ناخواه به مسیری تبدیل میشود که رسانههای بیگانه از آن طریق پیام خود را منتقل و منتشر میکنند. فراموش نکنیم که تعداد کشتهها و خسارتهایی که کلمات به جا میگذارند، بدون شک بیشتر از تلفاتی است که ادوات نظامی بر جای میگذارند. یک سلبریتی به واسطه شبکه متصل در جامعه بیشتر از یک فرد نظامی میتواند، خسارت وارد کند. البته فراموش نکنیم که یک سلبریتی خوب نیز به همان نسبت میتواند از خسارت و موضوعات موازی آن جلوگیری کند.
سلبریتیها برای رسانههای بیگانه تاریخ مصرف دارند
وی با بیان اینکه سه نوع رابطه میان رسانه و مخاطب وجود دارد، گفت: رابطه اول؛ رابطه بین رسانه و مخاطب که یک رابطه قدیمی محسوب میشود. رابطه دوم؛ رابطه بین مخاطب و رسانه است که خط برگشتی است به صورت طبیعی و فرکانسی از رابطه اول و رابطه سوم را میتوان از آن تحت عنوان رابطه لوس قلمداد کرد. این مرحلهای است که مخاطب به رسانه اعلام نیاز و کشش میکند؛ که در این رابطه باید به این نکات اشاره کرد. یک؛ مخاطب تبدیل به یک عنصر مطیع میشود. دو؛ این رابطه یک سویه و استعماری است. اینجاست که سلبریتیهای بیفرهنگ در اختیار رسانههای بیگانه برای به استحمار کشیدن یک ملت قرار میگیرند و ملتی که به سوی استحمار پیش رود، جنس استضعاف او به طور کل متفاوت خواهد بود و قابلیت خروج از زیر بار استعمار را نخواهد داشت و این همان چیزی است که سفارت انگلستان در تهران و رسانههای بیگانه از جمله بی بی سی فارسی، اینترنشنال، من و تو و رادیو فردا میخواهند، رخ دهد. سه؛ شک نکنید که هر سلبریتی که عامل استحمار برای افزایش استضعاف منفی و عدم خروج از استعمار بشود، دارای تاریخ مصرف خواهد بود.
یک سلبریتی باید بداند تعیین تاریخ انقضا به معنای برده شدن است
داودی همچنین گفت: معمولا رسانههای بیگانه در سه حالت بهرهکشی خود را از سلبریتیها انجام میدهند. حالت اول؛ مطمئن باشند که خلأ قانونی، حقوقی و ارتباطاتی و سیاستگذاری نسبت به چگونگی ادامه رشد و پرورش سلبریتیها در کشور هدف خود وجود دارد. حالت دوم؛ فرم و توازن در سلبریتی سازی است. حالت سوم؛ وقتی سلبریتیها تاریخ انقضای خود را تعیین میکنند. یک سلبریتی با سواد و فهیم کسی است که بداند پس از مرگش نیز استمرار خواهد داشت. یک سلبریتی باید بداند تعیین تاریخ انقضاء به معنای برده شدن است.
نیاز به قانون مدون برای کنترل رفتار سلبریتیها
بهشتی، کارشناس حقوقی و پژوهشگر حوزه رسانه در ادامه این گفتگو در برنامه امواج شبهه گفت: اساسا زندگی اجتماعی سلبریتیها در مدار شهرت میچرخد و فعالیت خود را از تیپ کاری خود خارج ساخته و برای دیده شدن بیشتر در حوزههایی که تخصصی در آن ندارند، ورود پیدا میکنند. در کشورهای مختلف دنیا، قوانینی در خصوص کنترل رفتار اجتماعی سلبریتیها به روشنی و به طور مشخص وضع شده است. از این رو سلبریتیها به راحتی نمیتوانند آزادانه در هر حوزهای اظهارنظر کنند. اما در ایران، به طور خاص در قانون مجازات صراحتا در خصوص کسانی که شهرت این چنینی دارند، قانون مدونی وضع نشده است و میبایست معاونت حقوقی مجلس به این موضوع ورود کند.
وی با تأکید بر اینکه در خصوص نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی خلأ قانونی نداریم، افزود: به صورت کلی در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عناوین مجرمانهای مانند نشر اکاذیب یا تشویش اذهان عمومی روبه رو هستیم. در تعریف جرم اکاذیب، آمده: "هر کس به قصد ضرر زدن به دیگران یا تشویش اذهان عمومی اقدام به بیان اکاذیب کند، مجرم محسوب میشود. " اگر چه مدیران قضایی در برخورد قضایی با تخلفات عموم مردم و سلبریتیها تفاوتی قائل نمیشوند، اما باید این مهم را به یاد داشته باشیم که سلبریتیهایی که دارای مخاطبین بسیاری هستند، پژواک صدای بیشتری نسبت به افراد عادی دارند.
پیشگیری قبل از درمان با افزایش سواد رسانهای
بهشتی افزود: با توجه به فراگیر شدن رسانه و اقبال گستردهی مردم به رسانههای جدید، ضرورت آموزش سواد رسانهای به عنوان یکی از دروس مهم آموزش در مدارس و دانشگاهها بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. در کشورهای مختلف دنیا از جمله آمریکا در برخورد با سلبریتیها بسیار محکم عمل میکنند و سیاستهای مدونی دارد. رویکرد حاکمیتی ما نسبت به سلبریتیهایی که رفتارهای عنادگونه با دولت متخاصم بر علیه کشور خود دارند، استفاده از روشهای پیشگیری قبل از وقوع جرم است تا قبل از اینکه فرد وارد عملیات مجرمانه شود، با روشهای آموزشی و افزایش سواد رسانهای از آن جلوگیری شود.
سیاست یک بام و دو هوای سلبریتیها
این کارشناس حقوقی و پژوهشگر حوزه رسانه با بیان اینکه محبوبیت سلبریتیها همیشه پایدار نیست، بیان کرد: سلبریتیها برای اینکه همیشه در اوج و معروف و محبوب در دل هواداران باقی بمانند، معمولا مواضع و عملکردهایی خارج از اعتقادات و باورهای شخصی خود دارند. گاهی یک سلبریتی سیاستی در پیش میگیرد که به آن سیاست یک بام و دو هوا تلقی میشود. سلبریتیها در بسیاری مواقع، به جای اینکه در فعالیتهای بشردوستانه از جمله تحریمهای دارویی، ترور دانشمندان و مدافعان امنیت کشور و... شرکت کنند، سکوت اختیار میکند. این سکوت معنادار سلبریتیها در کنار محکومیت سریع حوادث تروریستی در کشورهای غربی نشان از همان سیاستهای یک بام ودو هواست.
بهشتی در پایان یادآور شد: متأسفانه گاهی برخی از سلبریتیها برای تأمین پیش شرط کشورهای مقابل وارد بستر جرم میشوند، این در حالی است که پس از اتمام تاریخ مصرف آن سلبریتی، دیگر سراغی از او نخواهند گرفت.
گفتنی است؛ برنامه «امواج شبهه» گفتوگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش میشود.
منبع: فارس
با وجود دروغ بافی هاش دولت کاری بهش نداشت
به این می گن حروم لقمه
به این می گن بی چشم و رو