اوایل شهریور ماه زن میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی دختر ۲۵ سالهاش به نام ساناز شکایت کرد.
وی گفت: «دخترم بیماری دو قطبی دارد و به همین دلیل همیشه همراه خودم است تا مشکلی برای او پیش نیاید. چند روز قبل شوهرم برای کاری به شهرستان رفت و من و دخترم در خانه بودیم. امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم ساناز در خانه نیست و با طلاهای من و طلاهای خودش خانه را ترک کردهاست. الان نگرانم اتفاقی برای او رخ دادهباشد و درخواست کمک دارم.»
با طرح این شکایت، تیمی از مأموران پلیس برای پیدا کردن دختر جوان وارد عمل شدند تا اینکه دو روز قبل رد او را در خانهای در جنوب تهران به دست آوردند و راهی آنجا شدند. مأموران در خانه اجارهای دختر جوان را پیدا کردند و در بررسی خانه سند ازدواجی را هم کشف کردند که حکایت از آن داشت وی دو هفته قبل با مرد جوانی عقد کردهاست.
بررسیها نشان داد مرد جوان دختر بیمار را فریب داده و پس از عقد او تمامی طلاهایش را سرقت و فرار کردهاست. دختر جوان گفت: «من بیماری روحی دارم تا اینکه با مرد جوانی به نام فرزاد در اینستاگرام آشنا شدم. او مرا فریب داد و خواست طلاهای مادرم و خودم را سرقت و از خانه فرار کنم. پس از اینکه فرار کردم، او مرا به دفتر ازدواجی برد و مرا عقد کرد. چند روز بعد وقتی فهمید من بیماری روحی دارم، تمامی طلاها را سرقت کرد و مرا در خانه تنها گذاشت.»
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران فرزاد را شناسایی و بازداشت کردند. متهم در بازجوییها گفت: «وقتی با ساناز در اینستاگرام آشنا شدم و ازدواج کردم به من نگفت بیمار است. من عاشق او شدم، اما او گفت خانوادهاش با ازدواج با من مخالفت میکنند و بعد هم خودش پیشنهاد فرار داد. وقتی فرار کرد، او را عقد کردم و بعد از چند روز فهمیدم او دارو مصرف میکند و بیماری روحی دارد. به همین دلیل طلاهایش را سرقت و فرار کردم.» تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.