مخاطب شناسی در گفتگو با جوان نکتهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و متأسفانه بسیاری از مشکلاتی که در نحوه ارتباط گیری با جوان وجود دارد از آن سرچشمه میگیرد، بنابراین لازم است برای پرداختن به موضوع مخاطب شناسی در ابتدا تعریفی از «ارتباط» و «جوان» داشته باشیم.
در هر «ارتباط» ۴ جزء وجود دارد که عبارتند از: پیام، پیام رسان، پیام گیر و واکنش. به نظر میرسد در بین این اجزاء، «پیام رسان» از اهمیت ویژهای برخوردار است و یکی از وظایف و مسئولیتهای سنگین آن، شناخت روحیات و ویژگیهای «پیام گیر» یا «جوان» است.
در نحوه و نوع ارتباط با جوان معمولاً دو مشکل عمده وجود دارد، عدم شناخت کافی و لازم از جوان و فاصله گرفتن از او به بهانه تفاوت بسیار زیادی که این نسل با نسل قبلی خود دارد.
جوانی دوران تربیت پذیری است و فرصتی که در آن عقیده و اخلاق ریشه دار شده و فضایل و ملکات انسانی در جوان تثبیت میشود.
در ذیل به برخی از ویژگیهای این دوران اشاره میشود:
۱- مهمترین تعبیری که برای این مرحله به کار میرود تعبیر «شباب» است. شباب در لغت به معنای برافروختگی و زبانه کشیدن است و همه حالات و رفتار جوانان حکایت از برافروختگی و هیجان دارد. جسم، روان، عواطف، احساسات و افکار جوان در کمال رشد و برافروختگی است که البته این ویژگیها در صورت عدم کنترل، میتواند خطرآفرین باشد.
۲- کنجاوی طبیعی در این دوران به چراجویی مبدل گشته و جوان را به سوی منطقی روشن و استدلالی قانع کننده میکشاند.
ایجاد شادی معقول و منطقی در این افراد مانع از افسردگی و انواع ناهنجاریهای اجتماعی و در نتیجه باعث افزایش کارآیی میشود.
۳- «جوان» رقیق القلب و فردی پیشتاز است. شور، شوق، عشق و شیدایی او در مرحلهای از توان و رشد است که برای اقدام در دشوارترین امور حاضر به سرمایه گذاری است.
۴- جوانی مرحلهای است که فطرت انسان بیدار است و میتواند بسنجد و راه و رسم انسانیت و اخلاق را در پیش گیرد.
آنچه در بالا به آنها اشاره شد، تنها بخشی از ویژگیهای دوران جوانی است که برای برقراری یک ارتباط موفق با جوان باید مدنظر قرار گیرد.
حال با توجه به این خصوصیات، نحوه برقراری یک ارتباط موفق با جوان به چه صورت است؟
به نظر اندیشمندان، بی تفاوتی و سهل انگاری والدین همانقدر آرامش جوان را بر هم میزند که دخالتها و امر و نهیهای بیش از اندازه و نابجا. اگر کسی بخواهد جوان را از راه تربیت صحیح و آگاهانه به آزادی، تفکر، استقلال رأی و احساس مسئولیت فردی و اجتماعی هدایت کند، لازم است در نهایت متانت، بدون دخالت مستقیم و احیاناً تحمیل، او را در راه ناهمواری که در پیش رو دارد همراهی کند.
نگرانی از آینده سبب یأس و نا امیدی در جوانان میشود و احساس نا امنی اجتماعی و روانی به وجود میآورد و به این ترتیب ممکن است جوان دچار افسردگی شود. فرد افسرده جامعه پذیر نیست و گرایش به آسیبهای اجتماعی دارد، بنابراین ایجاد شادی معقول و منطقی در این افراد مانع از افسردگی و انواع ناهنجاریهای اجتماعی و در نتیجه باعث افزایش کارآیی میشود.
بسیاری از جوانها در زندگی خود هدف مشخصی ندارند، باید به آنها کمک شود که هدفهای خود را انتخاب و برای آن کوشش کنند و در این راه آموزش مهارتهای زندگی سبب میشود تا بهتر بتوانند با مشکلات و معضلات زندگیهای عصر ماشینی مقابله کنند.
به نظر میرسد آشنایی جوانها با ارزشها به نحوی که خدا، رسول خدا و انبیاء و علمای جامعه راه را نشان داده اند به خوبی فکرش را به سوی درست اندیشیدن هدایت خواهد کرد.
متأسفانه در اغلب اوقات نه تنها در نحوه ارتباط با جوان بلکه در سایر ارتباطات اجتماعی نیز فراموش میکنیم که «گوش دادن رمز ارتباط است» و خوب گوش دادن را از یکدیگر دریغ میکنیم، شاید کلید طلایی موفقیت در ارتباط با جوان این است که بدانیم «تفاوت نسیم و طوفان در نوع برخورد است.»
منبع: برنا