مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما گفت: امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از جنگ است و سوال این است که چرا سینما تا به امروز نتوانسته صلح بوجود بیاورد. ذات سینما یک فضای سخت افزاری صلح است و همه با هم یک چیز واحد میبینند که این خود نمادی از صلح است؛ بنابراین به نظر میرسد ذات سینما این امکان را دارد تا صلح ایجاد و به گسترش صلح کمک کند.
وی با اشاره به نقش سینما به عنوان ابزاری برای برقرارکننده صلح میان جوامع، افزود: وقتی در جامعهای افراد بتوانند از طریق سینما با هم حرف بزنند دیگر لازم نیست حرفهای خود را جای دیگری بزنند، زیرا از طریق سینما میتوانیم صحبتهایمان را به تصویر ترجمه کنیم، تصویر را به مواجهه بگذاریم و اگر این توازن در تصویر اتفاق بیفتد و نه در جای دیگر این اتفاق عاقلانهتر است. هر چقدر بتوانیم مواجههای سخت را به مواجه نرم تبدیل کنیم بهتر است و این امر از کارکردهای سینما است.
سینما باید درجه نفرت را در جامعه کاهش دهد
مدیرعامل موزه سینما ادامه داد: دنیای امروز به خاطر بحرانهای مختلف اعم از بحران هویت، ناکارآمدی، تبعیض، مشروعیت، نفوذ و... دنیای ملتهبی شده است و این بحرانها هدف مشترکی دارند که آن تولید نفرت است. اگر در جامعهای این بحرانها به اوج خود برسد نفرت میان افراد آن جامعه نیز بیشتر میشود و با بالا رفتن درجه نفرت در جامع قطعا جنگ خواهد شد. سینما میتواند به هر کدام از این بحرانها با یک مبنای منطقی بپردازد تا به صلح پایدار برسد درغیر این صورت صلح ناپایدار خواهیم داشت.
وی با بیان اینکه در سینما باید حرفی درست و مشترک تولید و منتشر کرد، گفت: یکی از کارهای بزرگی که سینما میتواند انجام دهد این است که عاقلانه و مبتنی بر واقعیتها به بحرانها بپردازد و درجه نفرت را در جامعه کاهش دهد. متاسفانه سینما این نقش و کارکرد خود را به خوبی ایفا نمیکند. گاهی سینما به جای کاهش میزان نفرت میان افزاد جامعه، نفرتافزایی میکند و باعث خشم بیشتر میان مردم میشود درحالیکه میشود درباره هر چیزی حرف زد و به صورت منطقی به آن پرداخت.
اسماعیلی افزود: زمان آن نیست که شرایطی مانند آلمان قدیم که در طول ۱۰۰ سال ۱۵ انقلاب را تجربه کرد و هزاران نفر کشته شدند را تجربه کنیم. در سینما میتوانیم بجای جنگیدن و بعد به صلح رسیدن با گفتگو به صلح برسیم.
تاکید سینمای دانش بنیان بر «اصلاح پذیری» در جامعه
مدیر عامل موزه سینما با بیان اینکه سینمای ایران فراز و نشیب زیادی دارد، گفت: به عنوان مثال، فیلمهای مجید مجیدی در مورد سینمای فطرت است که ریشه در خوبیهای بیرونی انسانها دارد. پیش از این درباره سینمای دانشبنیان صحبت کردهایم؛ سینمایی که میداند چه میخواهد بگوید و چیزی که میخواهد بگوید را به صورت علمی میداند و از آن پشتیبانی میکند تا محقق شود. گاهی میخواهیم به صلح اشاره کنیم، ولی جنگ را بارزتر نشان میدهیم. احساس میکنم برخی از سینماگران ما از مفهوم صلح دور شدهاند.
اسماعیلی افزود: ما میتوانیم در فیلمها بحرانهای اجتماعی نظیر بحران توزیع ناعادلانه مشاغل و ثروت و... را نشان دهیم. باید توجه داشته باشیم که اگر ما این بحران را به سینما تبدیل کردیم و خروجی این تصویر تبدیل به خشم متراکم شود کار خود را انجام ندادهایم. درست است سینماگر باید وضعیت را آینهوار نشان دهد، ولی سینمای دانشبنیان و هوشمند متوجه این موضوع است که همه ما داخل یک کشتی هستیم و اگر بخواهیم این کشتی را به سلامت به مقصد برسانیم باید مراقب باشیم که هر چیزی که مطرح میکنیم ناظر بر «اصلاح پذیری» باشد.
وی ادامه داد: توجه به اصلاح پذیری تفاوت میان سینمای فطرت با سایر سینماهاست که در آثار مجید مجیدی میبینید. علاقه داریم سینمایی داشته باشیم که وضع موجود را نشان دهیم و برای اصلاح و بهتر شدن جامعه و پایدار شدن وضعیت، حرف خود را هم بزنیم. سینمای هوشمند سینمایی است که اگر دردی را دوا نمیکند و راهکار ارائه نمیدهد، حداقل آن نقطههایی که میتواند به اصلاح بیانجامد را از بین نبرد.
در بخش دیگری از این نشست حبیب احمدزاده درباره سینما و صلح گفت: موضوع سینما و صلح مانند چاقوی دو لبه است. یکی از تواناییهای سینما، قدرت اشاعه است که در کنار آن جنایتی هم خلق شده و آن این است که ما آن چه در فیلم نشان میدهیم نیستیم و این بسیار خطرناک است.
وی افزود: یادم میآید در زمانی که کتاب میخواندیم دوست داشتیم با ذهن خود قطعاتی بسازیم و همذادپنداری کنیم، ولی امروز در سینما یک ماجرای خلق شده را به همراه یک بسته پاپکورن میبینیم و بیرون میآییم. به عنوان مثال، به عنوان کارگردان میتوانیم فیلمی درباره اعتیاد بسازیم در حالی که خودمان هم معتاد باشم؛ زیرا برایمان مهم این است که در آن یک ساعت و نیم در قاب سینما آدم خوبی به نظر بیایم و این خطری است که همه ما را تهدید میکند. قبلا اگر نویسنده سعی میکرد به ایده آلهایش برسد و هدف باشد امروز به راحتی میتوانیم فردی جنگطلب باشیم، اما فیلمنامهای درباره صلح بنویسیم، زیرا بستگی به این دارد که چقدر به من پول میدهند و این خطری است که امروز همه ما را تهدید میکند.
احمدزاده همچنین گفت: جهان مجازی که بخشی از آن سینما است به راحتی به ما اجازه میدهد پشت لایههای مختلف مخفی شویم و این موضوع در محدوده جهانی نیز اتفاق میافتد. در دنیا به اسم آزادی، صلح و حتی دین، جنایتهای زیادی شده است و این کلمات حربه خوبی برای سوءاستفاده بوده است و کاری که جهان امروز از طریق رسانه با ما انجام میدهد همین است.
وی ادامه داد: مهم نیست که در چه موقعیتی از صلح یا جنگ باشید مهم این است که انسانی رفتار کنید. اگر در دوره صلح به سر میبرید و به دیگران احترام نمیگذارید، شما صلحطلب نیستید. اگر در دوران جنگ توانستید انسان خوبی باشید و حتی با دشمنانتان انسانی رفتار کردید میتوانید ادعای صلح داشته باشید.
احمدزاده در ادامه بیان داشت: به نظرم میتوان فیلمی ساخت که وقتی تمام میشود مخاطب با خود بگوید چرا من نباید مانند قهرمان واقعی فیلم باشم. مهم نیست چه موقعیتی دارید مهم این است که بتوانید آن موقعیت را در واقعیت به یک معجزه برای خود و دیگران تبدیل کنید که اگر یاد بگیریم میفهمیم که انسانیت چه لذت بزرگی دارد.
وی همچنین گفت: سینمای ایران سینمای نجیبی است به همین دلیل میتوان از طریق سینما با دنیا صحبت کرد؛ میتوان بدون اینکه از ارزشها عدول کرد توسط ارزشهای انسانی با دنیا ارتباط برقرار کرد. باید سعی کنیم در زندگیمان همانند آنچه روی پرده سینما نمایش میدهیم باشیم. ما به این دنیا آمدهایم که دنیا را جای بهتری کنیم و بهتر از قبل به نسل بعدی برسانیم و از یاد نبریم که صلح با گذشت میتواند محقق شود.
سینما گذشته، حال و آینده را بهم وصل میکند
در ادامه محیط طباطبایی رئیس شورای بین المللی موزهها (ایکوم) با اشاره به مفهوم موزه، گفت: موزه یک نهاد فرهنگی است که حتما باید نتیجه آن صلح باشد، موزهای که کینه و نفرت دامن میزند را نمیتوان موزه نامید. امروز را برنامه مشترک میان صلح و سینما قرار دادند تا از زاویه موزه سینما و موزه صلح به آن پرداخته شود. وظیفه موزه این است که مانند مادر رفتار کنند و فرهنگ و باور و شناخت و دین مادری خود را به نسلهای بعد منتقل کنند. به همین دلیل است که مخاطبان اصلی این موزهها بیشتر کودک و نوجوان است.
وی با بیان اینکه موزههای جنگ موزههای مهمی هستند، اما امروز این موزهها را با عنوان موزههای صلح میشناسیم، بیان داشت: سینما در قالب هر فیلم میتواند رفتار موزهای داشته باشند. فیلمهایی موزهای ساخته شدهاند که میتوانند فرهنگ و زندگی را در تمام مقاطع ضبط کرده و انتقال دهند و از قصه، فرهنگ و داستان برای انتقال یک مفهومی استفاده کنند.
محیططباطبایی با اشاره به اهمیت امید در آثار سینمایی، گفت: یکی از کلید واژههای اصلی زندگی انسان، امید است. هر فیلمی که امید را از شما بگیرد به وظیفه انسانی خود عمل نکرده است. باید امید را در ذهن مخاطب و نسل بعد زنده نگه داریم. به همین دلیل سینما یک پل ارتباطی است؛ این پل وقتی میتواند مفهوم اصلی خود را در مفاهیم صلح و انسانی درک کند که بتواند امید و همزیستی را منتقل کند. سینما در شکل موزهای خود، گذشته حال و آینده را به هم وصل میکند.
سینما باید پیام آور صلح باشد
وحید آگاه دبیر این نشست و استاد دانشگاه نیز گفت: سینما باید امیدبخش و پیامآور صلح باشد. رابطه سینما و صلح در چند دستهبندی جای میگرید؛ ابتدا اینکه صلح در ذات سینما و هنر است. کلمه موزه به تنهایی روح شما را لطیف میکند و تصویری از نفی خشونت و تشویق به زندگی مسالمتآمیز است و سینمای صلح دستهبندی دوم است. دسته سوم مربوط به سینمای اجتماعی است که حتی اگر راهکار هم نداشته باشد در دلش یک زنهار دارد و در راستای سینمای صلح است.
وی ادامه داد: هرچقدر هنر در کشوری قویتر و فزایندهتر باشد، ناآرامیها و ناراحتیها کمتر خواهد بود. افراد با دیدن و شنیدن هنر حالشان بهتر میشود پس هنر نقش مهمی دارد. اگر هنرمندان با آثار هنری خود این حرف را بیان کنند از بخشی از خشونتها در جامعه جلوگیری میکنند.
در این نشست که به همت موزه سینما، موزه صلح تهران، ایکوم ایران وموسسه حقوق و هنر برگزارشد، کلیپی از صحبتهای حجتالله ایوبی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره سینما و صلح و بخشی از فیلمهای «دو راه حل برای یک مسئله» ساخته زنده یاد عباس کیارستمی و «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی نیز نمایش داده شد.