چندی قبل زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از کلاهبرداری ۹۰۰ میلیون تومانی زوج جوانی شکایت کرد.
زن جوان در تحقیقات گفت: برای خرید خودرو به نمایندگیهای فروش خودرو رفته بودم، اما به خاطر اینکه پولم کم بود موفق نشدم خودرو مورد نظرم را خریداری کنم. از نمایندگی که بیرون آمدم، زوج جوانی هم که داخل نمایندگی بودند همراه من بیرون آمدند. زن جوان به سمتم آمد و سر صحبت را باز کرد و مدعی شد میتواند برایم خودرویی با قیمت کارخانه تهیه کند. حتی جلوی من به چند نفری هم زنگ زد و صدای آنها را میشنیدم که میگفتند تا یک هفته دیگر خودرو را برایتان میفرستیم.
چند بار دیگر هم زوج جوان را دیدم و در نهایت متقاعد شدم و نه تنها پولهای خودم را برای خرید خودرو دادم بلکه برادرم و دو نفر دیگر از اقوامم را نیز تشویق کردم در این خرید همراهم شوند و ۹۰۰ میلیون تومان پول به آنها دادیم. به تصور اینکه اگر خودرو با قیمت کارخانه برایمان تهیه کنند سود خوبی گیرمان میآید و از طرفی میتوانستیم با پولی که داریم صاحب خودرو صفر شویم به آنها اعتماد کردم، اما بعد از پرداخت پول دیگر از آنها خبری نشد.
با شکایت زن جوان تحقیقات آغاز و پلیس با پروندههای مشابه دیگری مواجه شد. در بعضی از شکایتها که از زوج جوان شده بود کلاهبرداریها با شگرد خرید خودرو به قیمت کارخانه و در برخی دیگر به بهانه تشکیل صندوقهای وام خانگی بود.
با توجه به چهرهنگاریهای صورت گرفته از سوی مالباختگان و شگردهای مشابه، این فرضیه برای تیم تحقیق مطرح شد که کلاهبرداریها توسط اعضای یک باند صورت گرفته است، اما از آنجایی که زوج کلاهبردار هیچ سابقه کیفری در پرونده خود نداشتند، سرنخی از آنها به دست نیامد.
بررسیها در این رابطه ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل یکی از مالباختگان به پلیس مراجعه کرد و راز شرکت کاغذی زوج کلاهبردار را برملا کرد. او گفت: وقتی این زوج سرم کلاه گذاشتند و شکایت کردم خودم هم بیکار ننشستم و با این امید که ردی از کلاهبرداران در فضای مجازی پیدا کنم در آگهیهای منتشر شده در فضای مجازی به دنبال شرکتهای فروش خودرو با قیمت پایین بودم و چند شرکت هم پیدا کردم. هر روز آدرس چند شرکت را یادداشت میکردم و به بهانه خرید خودرو به آنها سر میزدم تا اینکه وقتی وارد یکی از شرکتها شدم، با زوج جوانی که از من کلاهبرداری کرده بودند مواجه شدم. آنها شرکتی تأسیس کرده و به همین ترفند و شگرد در حال کلاهبرداری هستند.
با اطلاعاتی که شاکی در اختیار کارآگاهان قرار داد، مأموران راهی شرکت شده و بدین ترتیب زوج جوان بازداشت شدند. متهمان در تحقیقات به کلاهبرداریهای سریالی به بهانه تشکیل صندوق وام خانگی و فروش خودرو با قیمت کارخانه اعتراف کردند. به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتگو با زن جوان
چه شد که تصمیم به کلاهبرداری گرفتید؟
من تحصیلکرده هستم و مدرک فوقلیسانس دارم. همسرم هم تحصیلات دانشگاهی در رشته مدیریت دارد و تاجر بود. تا چند وقت قبل هم وضع مالیمان خوب بود، اما به فکر زندگی در خارج از کشور افتادیم. یکی از شرایط دریافت ویزا، خرید ملک بود. با شرکتی آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم خانهای در یونان خریداری کنیم. هر چه داشتیم و نداشتیم را به پول نقد تبدیل کرده و به حساب شرکت واریز کردیم با این امید که در کمتر از یک ماه خانهای برایمان خریداری کند، اما یک ماه که به پایان رسید وقتی سراغ خانهمان را گرفتیم متوجه شدیم از شرکت خبری نیست. آنها ۱۵ روز قبلتر نقل مکان کرده و با کلی پول متواری شده بودند.
و شما هم تصمیم به کلاهبرداری گرفتید؟
چارهای نبود. کلی بدهی روی دستمان مانده بود و همه اموالمان را از دست داده بودیم. با خودمان گفتیم ما هم از دیگران سرقت کنیم. البته نه به حد و اندازهای که شاکی مثل ما همه زندگیاش را از دست بدهد. یک شب با همسرم مشغول تماشای فیلمی بودیم که سناریوی آن در رابطه با وام صندوق خانگی بود، همین موضوع جرقه کلاهبرداری را در ذهن ما زد. بعد هم به فکر کلاهبرداری به بهانه فروش خودرو به قیمت کارخانه افتادیم.
سوژهها را چطور شناسایی میکردید؟
در مراکز فروش خودرو و نمایشگاههای خودرو به دنبال سوژهها میگشتیم. وام صندوق خانگی هم کار سختی نبود، کافی بود به چند نفر پیشنهاد میدادیم و آنها هم استقبال میکردند و پول که به حسابمان میآمد، متواری میشدیم. ما پول زیادی کلاهبرداری نمیکردیم. پولی که برای وام صندوق خانگی یا خرید خودرو بود مبلغ زیادی نبود که شخصی ورشکسته شود.
ایران