هرچند این نکته کاملا صحت دارد، اما اگر بخواهیم از نظر فیزیکی خود را با اجدادمان مقایسه کنیم کاملا مشخص است که نه تنها ما از لحاظ جثه از آنها بزرگتر نیستیم، بلکه عجیبتر اینکه، در طول سالیان متمادی آب هم رفتهایم.
مطالعات پژوهشگران دانشگاه کمبریج نشان میدهد که انسان رسیدن به قله رشد را پشت سر گذاشته و بشر در زندگی مدرن امروزی ۱۰ درصد کوتاهتر و کوچکتر از اجداد شکارچی خود است. شاید با خود بگویید تغییر جثه انسان مساله زیاد مهمی نیست که بخواهید خود را برای آن ناراحت کنید، اما اگر بدانید که مغز انسان هم کوچکتر شده آن وقت با خود چه فکری میکنید؟
البته کوتاهتر شدن جثه انسان و کوچکتر شدن مغز در طول چند سال اخیر اتفاق نیفتاده، بلکه به عقیده دانشمندان این کاهش از ۱۰ هزار سال پیش شروع شده است. دانشمندان میگویند صنعت کشاورزی، نوع تغذیه، شهرنشینی و اثرات آن بر سلامتی انسان و همچنین بیماریها، نخستین و اصلیترین عوامل در بروز چنین پدیدهای است و برای اثبات این نظریه، فسیلهای انسانی از آفریقا، اروپا و آسیا مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند.
نمونهای از مرد نئاندرتالی که با انسان امروزی بسیار متفاوت است
مقایسه اجداد با نسلهای بعد
دکتر مارتا لاهر، متخصص دگرگونیهای انسانی از جمله محققانی است که مطالعات دقیقی در زمینه تئوری کوچکتر شدن مغز و جثه انسان انجام داده است. او با مقایسه بقایای فسیل انسانی کشف شده در اتیوپی، که مربوط به ۲۰۰ هزار سال پیش میشود، قدم بسیار بزرگی برای اثبات این نظریه برداشته است.
چرا که مطالعات فسیلها نشان داد اتیوپیهای ۲۰۰ هزار سال قبل، بسیار بزرگتر و قوی هیکلتر از نسلهای امروزی بودند و حتی تعدادی دیگر از فسیلهای یافت شده در خاور نزدیک، نشان میدهد انسانهای ۱۲۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش نیز باز هم بلندتر و تنومندتر از ما بودند.
مشخصات انسان باستان
تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان، نشان میدهد یک انسان معمولی که ۱۰ هزار سال پیش زندگی میکرد، بین ۷۶ تا ۸۲ کیلوگرم وزن داشت و این در حالی است که یک فرد عادی امروزی بین ۶۹ تا ۷۶ کیلوگرم وزن دارد.
هرچند در نگاه اول، تفاوت زیادی بین وزنها دیده نمیشود، اما نتیجه مطالعات دکتر لاهر از نظر انجمن سلطنتی، یافتههای ارزشمندی را در اختیار دانشمندان قرار داد.
او در این رابطه میگوید: «کاملا روشن است که انسان از باستان تاکنون، تغییر و تحول بسیاری داشته است، اما در زمینه قد و قامت این دگرگونی تا ۱۰ هزار سال پیش اتفاق نیفتاد و دقیقا از ۱۰ هزار سال پیش بود که انسان از لحاظ اندازه شروع به تغییر کرد. سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که این اتفاق، به چه علتی رخ داده است؟»
زمان نشان میدهد که اجداد ما شکارچی بودند و این، در حالی است که بشر امروزی به جای شکاربه کشت و کار روی آورده و این تحول از ۹ هزار سال پیش آغاز شد. هرچند کشاورزی غذای بیشتری را در اختیار انسانها میگذارد، اما درعین حال مصرف محصولات کشاورزی وغلات درمقایسه با مصرف گوشت شکار نتیجهای جز کمبود ویتامین و مواد آلی در بدن نخواهد داشت و همه اینها انسان را از رشد مناسب باز میدارد.
به عنوان مثال در چین کشاورزان اولیه بیشتر غلاتی نظیر برنج، ذرت و گندم سیاه که در هیچ یک از آنها نیاسین و ویتامین B به میزان کافی یافت نمیشود را کشت میکردند تا اینکه در چند دهه اخیر کشاورزی در این کشور مورد اصلاح قرار گرفته، اما مساله این است که اصلاح کشاورزی اگرچه ممکن است راه حلی برای بلندقدتر شدن انسان باشد، اما کوچکتر شدن مغز انسان را چه باید کرد؟
مغز انسان ۲۰ هزار سال پیش به اندازه یک توپ تنیس ازمغز انسان امروزی بزرگتر بود. نکته قابل توجه در این است که این میزان در زنها و مردها به یک اندازه است. البته آب رفتن مغز انسان به این معنا نیست که انسان امروزی از هوش کمتری برخوردار است و همه اختراعات و اکتشافات بر این مطلب صفحه میگذارد. دکتر لاهر، کوچک شدن مغز را اینگونه توجیه میکند: «با گذشت زمان هرچند مغز انسان کوچکتر میشود، اما انرژی بیشتری در آن ذخیره شده و کارآمدتر میشود؛ درست مثل رایانههای امروزی.»
زمان حال: انسان امروزی از نظر فیزیکی ضعیفتر و کوچکتر شده و همچنین مغز او ۱۰ درصد بیشتر از انسانهای اولیه کاهش یافته است
رابرت فولی، استاد دانشگاه کمبریج نیز در اینباره عقیده دارد انسان بودن فرایندی پر از تغییر و تحول است که همچنان ادامه دارد و این تغییرات، به دست قدرتی برتر اداره میشود. انسانها در طول زمان همیشه در حال تحول هستند و این دگرگونی ادامه دارد.
منبع:همشهری آنلاین