رویدادهای تاریخی هرقدر هم که بزرگ باشند، اغلب با حذف عناصر و اصحاب آن به پایان حیات خود میرسند و گفتمان آنها به گفتمان تاریخ تبدیل میشود. لیکن موقعیتها و رخدادهایی در تاریخ وجود دارند که همچون مشعلهای رفیعی هستند که نورشان محو نمیشود و هرگز باگذشت زمان فرسوده نمیشوند؛ بلکه برعکس، همواره در تجدید حیات مستمر و دائمی هستند. درسهایی که میتوان از مکتب انسانساز عاشورا یاد گرفت، متعدد و بیشمار است، اما مهمترین چیزی که باید با توجه به شناخت خود از بحرانهای موجود در جهان بازتولید کنیم، اخلاق حسینی است.
واژه اخلاق یکی از واژگانی است که بیش از هر چیز دیگری به بازتولید آن نیازمندیم؛ و این در پرتو واقعیت بد ماست که در آن نخستین چیزی که قربانی میشود اخلاق است که واژگونه شده و نادیده گرفته میشود. در این میان، خلقوخوی حماسهسازان عاشورا منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری درزمینه خودسازی است؛ اما اینکه چگونه اخلاق حسینی را در خود پرورش دهیم، موضوعی است که درباره آن با دکتر فاطمه منتظری، کارشناس مذهبی در امور خانواده و پژوهشگر به گفتگو پرداختیم.
دکتر منتظری در تعریف اخلاق حسینی میگوید: «اولین نکتهای که در بحث اخلاق حسینی مطرح میشود، صبر و تعریف درست آن است. اینکه ما افراد را دعوت کنیم تا از حقشان بگذرند و صبور باشند، درست نیست. صبر یعنی ما یک فرصتی را به خود و طرف مقابلمان بدهیم تا بتوانیم مشکلمان را حل کنیم، درحالیکه ما اغلب این فرصت را از خودمان میگیریم.»
او حضرت زینب را مصداق بارز صبر میداند و میگوید: «با صبر حضرت زینب کبری (س)، دشمن شکست خورد و درعینحال، تمامکارهایشان باتدبیر پیش رفت؛ لذا اگر ما با الگوبرداری از این بزرگوار یاد بگیریم که در زندگی صبور باشیم، به دنبال صبر شاهد الگوهای اخلاقی دیگری ازجمله مهربانی خواهیم بود.»
این کارشناس مذهبی یکی دیگر از مصادیق اخلاق حسینی را حقطلب بودن و مهربانی عنوان میکند و میگوید: «ما باید در روابطمان با دیگران حق گو باشیم تا حقطلب باشیم؛ درواقع به دنبال حق باشیم نه به دنبال پیشبرد منافعمان. همچنین پای هم تا پای جان بایستیم و نسبت به همدیگر مهربان باشیم. ما درصحنه عاشورا شاهدیم که بروز عواطف از پدر به فرزند، فرزند به پدر و خواهر به برادر در اوج خود قرار داشت؛ لذا ما باید در تمام ابعاد زندگی اعم از اجتماعی و فردی این خلقوخوها را سرلوحه زندگیمان قرار دهیم.»
بیشتربخوانید
منتظری معتقد است که نهضت حسینی چه ازنظر اخلاقی و چه از اعتقادی بر روی همه افراد تأثیر میگذارد: «آن چیزی که برگرفته از فرمایشات بزرگان عالم است و همه را به خود جذب مینمایند، این است که نهضت حسینی یک نهضت فرهنگی و پرچمدار انسانیت است؛ لذا هرکسی که بتواند این انسانیت را در خودش بیدار وزنده نگه دارد، مسلماً ازنظر اخلاقی و اعتقادی تحت تأثیر قرار میگیرد.»
او تصریح میکند: «افرادی که ناخواسته گرفتار روشها و نوع دیگری از زندگی هستند، چون خداوند در ضمیرشان انسانیت را بهعنوان ودیعه قرار داده است و نهاد همه افراد میل به انسانیت دارد لذا مسلماً این نهضت تأثیرگذار است و میتواند فطرت خاموش و در خواب این افراد را نیز بیدار کند.»
به گفته منتظری، مخاطب نهضت حسینی قشر و گروه سنی خاصی از افراد نیست. یکی از ویژگیهای بارز این نهضت آن است که در بین افراد کاروان کربلا از هر قشر و از هر گروه سنی حضور دارند و نقششان بسیار پررنگ و تأثیرگذار است؛ لذا تمام افراد اجتماع از هر ردهی سنی و شئونات اجتماعی میتوانند از نهضت حسینی الگوبرداری کنند و این الگوها منحصر به گروه خاصی نیستند.
منتظری در پاسخ به این سؤال میگوید: «شاید خیلی از ما بهعنوان فرهنگستانها، در تبیین و در اشاعه فرهنگ عاشورا مقصر بودیم. همیشه در سطح حرکت کردیم و وقایع کربلا را بیشتر، از جنبه ظاهری بررسی کردیم. در خیلی از محافل عزاداری بیشتر بر روی آسیبهای جسمانی افراد یا خباثتها و قساوتها متمرکز شدیم و از فرهنگ عاشورا و اهداف بلند نهضت فرهنگی امام حسین (ع) به دور بودیم.»
او ادامه میدهد: «نگاه سطحی و ظاهری به واقعه کربلا باعث شده تا عدهای جذب مراسم عزاداری و بالطبع تأثیرپذیری از نهضت حسینی نشوند، زیرا عدهای به دنبال کشف شبهات و گمشدههای بیشتری هستند که متأسفانه آن گمشدههایشان را در مجالس عزاداری پیدا نمیکنند؛ مسئلهای که سالهاست از طرف مقام معظم رهبری و از طرف دیگر اندیشمندان جامعه مطرح میشود، اما متأسفانه توجه خاصی به آن نشده است.»
یکی از موضوعاتی که از اواسط دههی هفتاد در برخی محافل فکری و شبه روشنفکری مطرح شد، موضوع «پلورالیسم» بود. چند سال پیش مقام معظم رهبری نیز به این موضوع اشارهکرده و فرمودند: «کشورهای غربی در داخل ایران، پلورالیسم، شکاکیت، شک در مسلّمات و اوّلیات اعتقادی و تسامح و تساهل را ترویج میکنند؛ میگویند از عقایدتان بگذرید و نسبت به آنها تساهل و تسامح داشته باشید؛ اما این مربوط به داخل جامعهی ایران و جوامع اسلامی است.»
منتظری درباره موضوع پلورالیسم دینی میگوید: «متأسفانه سالهاست که رسانههای غربی با ترویج تفکر پلورالیسم یا به تعبیری هرمنوتیکی سعی کردند تا مقدسات را بهخصوص در ذهن نوجوانان و جوانان ما کمرنگ کنند.»
این پژوهشگر غفلت از رویکرد فرهنگی امام حسین (ع) را باعث تحریف نهضت حسینی دانست و افزود: «غربیها با پا گذاشتن بر روی مقدسات ما سعی کردند به تاریخ مطمئنی که ما در دسترس داریم، حمله کنند. آنها دست گذاشتن بر روی خرافاتی که درباره وقایع تاریخی مثل نهضت عاشورا در بین مردم جاری است و از این راه تلاش کردند تا اصل داستان را زیر سؤال ببرند. متأسفانه ما با غفلت از رویکرد فرهنگی و تمرکز بر روی وقایع و خباثتهای ظاهری باعث شدیم تا آنها بتوانند تأثیر فزایندهای بر روی نسل جوان و نوجوان ما داشته باشند.»
او ادامه میدهد: «اگرچه تلاش میشود دوباره موضوع پلورالیسم در جامعهی ما مطرح شود، اما مثل سالهای دههی هفتاد چنین مسائلی نمیتوانند قوت بگیرند، چون رشد فکری و فرهنگی جامعه بالا رفته است. از طرف دیگر، خمیره پاک و بهقولمعروف نان و نمکی که بچههای ما با امام حسین (ع) خوردهاند، از درون با آنها مقابله میکند. چنانچه شاهد بودیم که پویش "سیاه نپوشیم" رسانههای ضدانقلاب شکست خورد و مردم دیندار و اهلبیتی ایران با هر پوشش و ظاهری از روز نخست محرم امسال حضور پرشور در مجالس عزاداری داشتند.»
منتظری در پاسخ به این باور غلط که شعور حسینی مهمتر از شور حسینی است، میگوید: «اگر شور حسینی، سینهزنی و گریه بر سیدالشهدا همراه با شناختِ مفهوم و فرهنگ عاشورا باشد، این میتواند مثمر ثمر بوده و کلید پویایی، تحرک و انگیزه پیوستن به این فرهنگ باشد.»
او ادامه میدهد: «گریه و سینهزنی، ثمره عزاداری است و اگر آن حالات روحانی در مسیر صحیح به افراد دست بدهد، اتفاقاً انگیزه بسیار بزرگی است. امام حسین میفرماید " أنَا قَتیلُ العَبَرة؛ یعنی من کشته اشکم"، اما بر سر اینکه اشک از کجا، برای چه و به چه هدفی باید جاری شود تا بتواند تأثیر بزرگ و شگرفی در زندگی ما و بعد در تاریخ وزندگی انسانها داشته باشد، بحث مفصلی وجود دارد؛ اما فرهنگ رسانی، چارهای است برای اینکه به این اشک و به این عرض ارادتها و سینهزنیها محتوای درست بدهد.»
منتظری درباره تبدیلشدن به یک خانواده شاد و سالم میگوید: «خانواده شاد اصولاً بر رفتارهای هیجانانگیز پیریزی نمیشود. شادی یک فرهنگ جدایی از بروز هیجانها دارد؛ هیجان یکی از نشانههای شادی است و خود شادی نیست، درحالیکه در دنیای امروز هیجان و شادی را یکشکل و مساوی تعریف میکنند و متأسفانه همین باعث شده تا عدهای مثلاً رقصیدن و ... را بهعنوان شادی مطرح کنند، اما اینها نمودی از شادی است.»
این پژوهشگر میگوید شادی حقیقی و سروری که در قرآن و روایات از آن یاد میشود، شادی ماندگار است: «شادی ماندگار در هر جا و در هر موقعیتی میتواند به انسان پویایی، تحرک، نشاط و طراوت عنایت کند؛ لذا با همان پیریزی خانواده شاد است که امام حسین (ع) میتواند انگیزه حرکت و جهاد فرهنگی را ایجاد نمایند و تا نهضتشان به نتیجه نرسد از پای ننشینند.»
منتظری یکی از آسیبهای نهضت حسینی را شناخت امام حسین (ع) بعد از واقعه عاشورا میداند و میگوید: «شما اگر از دیگران درباره شغل امام حسین (ع) سؤال کنید، شاید حتی یک نفر هم نتواند پاسخ درستی دهد؛ این اهمال و کوتاهی ماست که تاریخ زندگی امام حسین (ع) را محدود به تاریخ بعد از کربلا و عاشورا کردهایم که البته همین تاریخ هم دچار تحریف و آسیب است.»
او ادامه میدهد: «نمیگویم تاریخ نسبت به زندگی امام حسین (ع) و رفتار ایشان با همسران و فرزندانشان مسکوت است، اما آنقدری هم که باید دربارهاش سخن گفته نشده است. اینکه یک خانواده با همه خاندانش، با همه سرمایهاش از کودک سهساله تا پیرمرد نودساله، همهچیزشان را پای امام حسین (ع) میریزند، نشاندهنده این است که او پدری کامل، همسری کامل، برادری کامل و عمویی کامل برای این خانواده بوده است که همه حاضرند اینگونه برای او جانفشانی کنند؛ بنابراین، این کلیدها را ما نیز باید از سیره و مرام امام حسین (ع) یاد بگیریم. حتی در عرصه سنگین عاشورا ما ظرایف رفتاری امام حسین (ع) با یارانشان را میبینیم و اینها باید برای ما آموزه باشد.»
منبع: ایرنا