مصر باستان دنیای مناسب مردها بود و فرعون بر آن حکومت میکرد. با این حال در مقاطعی از تاریخچه حدودا سههزارساله آن، زنان بر این قلمرو فرمانروایی کردند. شش زن یعنی «مرنیث»، «سوبکنفرو» یا «نفروسوبک»، «حتشپسوت»، «نفرتیتی»، «تااوسرت» و «کلئوپاترا» به بالاترین مقام و بیشترین قدرت در مصر باستان دست یافتند. از میان این فرمانروایان قدرتمند، «نفروسوبک» که با نام «سوبکنفرو» هم شناخته میشود، نخستین زنی بود که در اتفاقی بیسابقه، سلطنت بر مصر را به طور رسمی از آن خود کرد.
«نفروسوبک» نخستین فرعون زن مصر باستان و آخرین فرمانروای دودمان دوازدهم «پادشاهی میانه» است که اطلاعات او در اسناد تاریخی به ثبت رسیده است. او یکی از دختران فرعون «آمنمهات سوم» بود، البته مشخص نیست که کدام یک از همسران فرعون، مادر او بوده است.
پس از مرگ «آمنهمات سوم»، پسرش یعنی «آمنمهات چهارم» تاج و تخت را به دست گرفت و «نفروسوبک» نیز به همسری او درآمد. «نفروسوبک» حالا به یک ملکه تبدیل شده بود. «آمنمهات چهارم» نیز پس از ۹ سال حکومت بدون به جای گذاشتن وارثی درگذشت.
بیشتربخوانید
پس از درگذشت «آمنمهات چهارم»، همه درباریان برای حل این وضعیت به خانواده سلطنتی چشم دوختند. آنها خواستار حفظ توازن قدرت در میان اشرافزادگان بودند تا ثروت در این طبقه باقی بماند. در این مقطع، دودمان دوازدهم با بحران جانشین مواجه شده بود. «نفروسوبک» که عالیرتبهترین مقام سلطنتی بود، برای فرعون شدن پیشقدم شد و از نسبتش با فرعون «آمنمهات سوم» برای ثابت کردن برحق بودن ادعایش استفاده کرد. این برای نخستینبار در تاریخ بشریت بود که یک زن از خانواده سلطنتی مصر به دلیل فقدان مرد در خانواده سلطنتی، مدعی فرمانروایی میشد.
زمانی که «نفروسوبک» بر تخت نشست، مشخص شد که «ملکه» عنوان مناسبی برای او نیست؛ چراکه ملکهها مطیع حاکم خود بودند. در نتیجه «نفروسوبک» پنج عنوان از جمله «بانوی دو سرزمین» و «دختر رع» را دریافت کرد؛ القاب پادشاهی که مخصوصا در هیروگلیفهای مصری برای او زنانه شده بودند و «نفروسوبک» رسما پادشاه شده بود.
به محض اینکه «نفروسوبک» پادشاه شد، بلافاصله دست به کار شد تا از خاندان و خانواده خود محافظت کند. او تصاویر خود را در معابد سراسر مصر قرار داد. سه مجسمه در معبد قرار داد که البته امروزه هیچکدام تصویرگر چهره او نیستند. یکی از این مجسمهها امروزه در موزه لوور نگهداری میشود. این مجسمه بدون سر، «نفروسوبک» را با سربندی که بخشهایی از آن روی شانههایش افتاده است، به تصویر میکشد. همان پارچۀ سرِ راهراه که «توت عنخ آمون» در نقاب مرگ طلایی در خاکسپاری پوشیده بود. دور گردنش همان طلسم قلب سوراخدار را میبینیم که پدربزرگش و پدرش میپوشیدند؛ طلسمی که نشانهای از قدرت دودمان دوازدهم و تبار مستقیم او از آن پادشاهان بزرگ بود.
در جریان سومین پادشاهی «نفروسوبک»، رودخانه «نیل» خشکسالی را تجربه کرد و مصر را در آستانه فاجعه قرار داد، زیرا برداشت محصولات کشاورزی با شکست مواجه و قحطی شروع شد. او از فروشگاههای غنی غلات خود استفاده کرد و با استفاده از ثروت هنگفتی که از سالها وفور نعمت جمعآوری شده بود، آذوقه تحت کنترل دولت را برای تغذیه مصریان گرسنه فراهم کرد.
در همین حال، همه احتمالاً درباره این مسأله صحبت میکردند که «نفروسوبک» آخرین نفر از خانوادهاش است و اینکه بهزودی تغییری در سلسله اتفاق خواهد افتاد. البته پیشبینیها اتفاق افتاد، حتی خیلی زودتر از حد انتظار. طبق «فهرست پادشاه تورین»، سلطنت «نفروسوبک» فقط پس از سه سال و ۱۰ ماه و ۲۴ روز، ناگهان به پایان رسید. با مرگ او، عمر یکی از بزرگترین خانوادههای حاکم مصر پایان یافت.
علت مرگ «نفروسوبک» هنوز مشخص نیست. برخی از مصرشناسان معتقدند که مرگ ناگهانی داشت و به دلیل تصاحب مقام پادشاهی که مناسبت زن نبود، به قتل رسید، اما این واقعیت که او حاکمیت را به دست گرفت و سالها بدون مخالفت حکومت کرد، چیز دیگری را نشان میدهد. مصریان نیز به روش خود از «نفروسوبک» به خاطر کاری که برای آنها انجام داده بود تقدیر کردند و نام او در بیشتر فهرستهای پادشاهان حفظ شد. او به دلیل جنسیتش مرتد یا نالایق تلقی نمیشد. «نفروسوبک» از سرزمین خود در زمان سختی محافظت کرد و به همین دلیل مورد تقدیر قرار گرفت.
از دیگر فرمانروایان قدرتمند زن در مصر باستان به «حتشپسوت» و «نفرتیتی» میتوان اشاره کرد. «حتشپسوت» یکی از مهمترین فرعونهای مصر باستان است. در برخی از منابع تاریخی او را دومین فرعون زن نامیدهاند. ابتدا به عنوان «همسر سلطنتی عظیم» فرعون «تحوتموس دوم» شناخته میشد، اما پس از درگذشت همسرش، با گذشت زمان، قدرت را بهدست گرفت. «حتشپسوت» پس از هفت سال حکمرانی به عنوان نائبالسلطنه، به عنوان پادشاه بر تخت سلطنت نشست و فرعون شد. بنابراین او در تصاویری که به جای مانده است، ظاهری همچون یک پادشاه دارد؛ لباس فرعون، تاج و ریش مصنوعی. حتی بدن او مانند مردان به تصویر کشیده شده است. او در دورهای از تاریخ مصر باستان حکمرانی کرد که مصر شاهد شکوفایی بود.
ملکه «نفرتیتی» نیز به همراه همسرش فرعون «آخناتون»، از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۵۳ پیش از میلاد بر مصر حکومت کردند. «نفرتیتی» با اینکه فرعون نبود به دلیل نقش تاثیرگذارش به عنوان همسر و ملکه در طول تاریخ از یاد نرفت. تاریخدانان بر اساس شواهد بهجایمانده دریافتند «نفرتیتی» طرفدار اصلی اقدامات مذهبی و فرهنگی «آخناتون» بود. در این مقطع از تاریخ، فرعون «آخناتون» مذهب کشور را از چندخداپرستی به کشور پرستنده «آتون» به معنای قرص آفتاب تغییر داد و «عمارنه» را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. البته تغییراتی که «آخناتون» ایجاد کرد، عمر چندانی نداشت و پس از درگذشت «آخناتون» فرهنگ سنتی مصر بار دیگر احیا شد و جانشینانش تلاش کردند نام «آخناتون» و میراثش را از بین ببرند. پایتختی که او بنا کرد متروکه شد و آثار هنری که او، نامش و اعضای خانوادهاش، از جمله «نفرتیتی» را به تصویر میکشیدند نیز تغییر داده شدند. میراث این دو مدتها از یادها رفته بود، تا اینکه کشف سردیسی در اوایل قرن بیستم نفرتیتی را در سطح جهان مشهور کرد.
منبع: ایسنا