در منابعی، چون «وقعة صفین» اشاره شده که حضرت امیر (ع) وقتی برای مقابله با سپاهیان معاویه بیرون آمد، هنگام عبور از کربلا، درباره شهادت فرزندشان حضرت سیدالشهدا (ع) احادیثی بیان کردند.
در متون مختلف شیعی روایت شده که حضرت سیدالشهدا (ع) آنگاه که برای حفظ دین مبین اسلام قیام انقلابی خود را آغاز کردند، پیشاپیش از سرنوشت قیام و شهادت خود و یارانشان باخبر بودند. در باب علم امام به این امور مباحث مهمی در کلام شیعی مطرح شده که موضوع این بحث نیست، اما یکی از مسائلی که نشان میدهد، حضرت امام حسین (ع) پیشتر از سرنوشت خود آگاه بودند، پیشبینیهای پدر بزرگوارشان امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب (ع) بوده است. این پیشبینی در متون مختلفی روایت شده که از جمله آنها «مدینه المعاجز: او، معاجز اهل البیت (ع)» اثر سیدهاشم بن سلیمان بحرانی است.
بر طبق اطلاعات ثبت شده در بانک اطلاعاتی خانه کتاب و ادبیات ایران «مدینه المعاجز» توسط ناشران مختلفی، چون بنیاد معارف اسلامی (در سال ۱۳۷۴)، دارالحجه (به سال ۱۳۸۳) و... منتشر شده است. بنیاد معارف اسلامی منتخبی از این کتاب را با تحقیق سیدموید موسوی در سال ۱۳۸۵ منتشر کرد. همچنین ترجمه بخش مربوط به امام علی (ع) این کتاب نیز با عنوان «مدینه المعاجز: پانصد و چهل و شش فضائل و کرامات از امام علی» با ترجمه سیدغریب عساکره مجد در سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات ارمغان یوسف منتشر شد.
پیشگویی امام علی (ع) از واقعه عاشورا در «وقعه صفین»
اما یکی از مهمترین منابعی که پیشگویی امام علی (ع) را از شهادت فرزند بزرگوارشان روایت کرده «وقعة صفین» نوشته نَصْر بن مُزاحم بن سَیّار مِنْقَری است. ویژگی اصلی این کتاب در شرح دقیق جزییات جنگ صفین است. نصر بن مزاحم یکی از مشهورترین مورخان شیعه است که در قرن دوم هجری حیات داشت و به روایت شیخ طوسی، از اصحاب حضرت باقرالعلوم (ع) بود.
نصر بن مزاحم در این کتاب به جزییترین امور نیز پرداخته و برای هرکدام حدیثی معتبر آورده است. به روایت همین کتاب حضرت امیر (ع) آنگاه که با لشکریان خود برای مقابله با معاویه و سپاهیان شامیاش بیرون آمدند، در مسیر خود از کربلا نیز گذشتند و به اصحاب خاصشان درباره نحوه شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) سخنانی بیان کردند.
اطلاعات ثبت شده در بانک جامع اطلاعات کتاب و ناشران خانه کتاب و ادبیات ایران نشان میدهد که «وقعه صفین» برای نخستین بار در سال ۱۳۶۴ با عنوان «واقعه صفین در تاریخ» به قلم کریم زمانی توسط انتشارات مؤسسه خدمات فرهنگی رسا در تهران منتشر شد. پس از آن نیز به سال ۱۳۶۶ پرویز اتابکی ترجمهای از متن را با عنوان «پیکار صفین» در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی منتشر کرد. این ترجمه که از روی نسخه تصحیح شده عبدالسلام محمد هارون صورت گرفت با شمارگان سه هزار نسخه، در ۸۲۰ صفحه و بهای ۳۴۰ تومان روانه بازار اندیشه ایران شده بود. پیشگویی امام علی (ع) از واقعه عاشورا را به نقل از این منبع در ادامه بخوانید:
گفتار علی (ع) درباره کربلا
راوی گوید: مصعب بن سلام مرا حدیث کرد از ابوحیان تمیمی از ابی عبیده از هرثمة بن سلیم (که) گفت:
برای پیکار صفین همراه علی بن ابی طالب به جنگ بیرون شدیم، چون به کربلا فرود آمدیم بر ما نماز خواند و، چون سلام داد قطعهای از خاک آن زمین برابرش برآمد، آن را بویید و سپس گفت خوشا بر توای خاک پاک، گروهی از تو محشر برآیند که بی حسابرسی به بهشت درآیند.
هرثمةبن سلیم و حسین بن علی.
چون هرثمه از جنگ خود نزد همسرش جردا دختر سمیر که از شیعیان علی بود بازگشت به زنش گفت: آیا سخنی شگفت از دوستت، ابوالحسن برایت بگویم؟ چون به کربلا فرود آمدیم قطعهای از خاک آن خطه برابرش برآمد، آن را بویید و گفت: «خوشا بر توای خاک پاک گروهی از تو به محشر برآیند که بی حسابرسی به بهشت درآیند.» او این علم غیب از کجا یافته؟ همسرش گفت:ای مرد از این بددلی دست بردار، زیرا امیر مومنان جز حق نگفته است. هرثمه گوید: چندی بعد آنگاه که عبیدالله بن زیاد نیروی به پیکار با حسین بن علی و یارانش فرستاد من نیز در زمره سواران اعزام شده بودم. وقتی به گروه حسین و یارانش نزدیک شدیم من همان منزلگاهی را که با علی در آن فرود آمده بودیم و قطعه خاکی را که برخاسته بود و گفتاری را که او گفته بود به یاد آوردم و باز شناختم. از این رو از ادامه همراهی آنان نفرتی در خود احساس کردم و با اسب خود روی به قرارگاه حسین نهادم تا خدمتش ایستادم و بر او سلام کردم و آنچه را در این منزلگاه از پدرش شنیده بودم به وی باز گفتم، حسین گفت: آیا تو اینک با مایی یا بر ضد ما؟ گفتم:ای پسر پیامبر خدا نه با تویم و نه بر ضد تو. زن و فرزند خود را باز نهادهام و بر جان آنان از گزند ابن زیاد بیم دارم. حسین گفت: پس شتابان بگریز تا قتلگاه ما را در اینجا نبینی. سوگند بدان کس که جان محمد در دست قدرت اوست هیچ مردی نباشد که امروز ما را اینجا در قتلگاه ببیند و یاریمان ندهد جز آنکه خدایش به دوزخ افکند. گفت: از این رو من به راه نهادم و گریزان شتافتم تا قتلگاه از دیدهام نهان شد.
حدیثی دیگر از امیرالمومنین
نصر گوید: مصعب بن سلام گفت: اجلح بن عبدالله کندی از ابی جحیفه که گفت: عروه بارقی نزد سعید بن وهب آمد و از او پرسید و من گوش میدادم که به او گفت: آیا حدیثی از علی بن ابی طالب برایم روایت میکنی؟ گفت آری.
گفته علی (ع) درباره کربلا
مخنف بن سلیم مرا نزد علی فرستاد. در کربلا به او رسیدم، دیدم با دستش اشارهای میکند و میگوید: همین جاست، همین جاست. مردی به او گفت:ای امیر مومنان اینجا چیست؟ گفت: گرانمایهای از آل محمد در اینجا فرود خواهد آمد، پس وای بر ایشان از شما و وای بر شما از ایشان. آن مرد به او گفت:ای امیرمومنان، معنی این سخن چیست؟ گفت: وای بر ایشان از شما که شما ایشان را میکشید و وای بر شما از ایشان که خدا به سبب کشتن آنان شما را به دوزخ میبرد.
این سخن به گونهای دیگر نیز روایت شده است که علی علیه سلام گفت: وای بر شما از ایشان و وای برای شما بر ایشان. آن مرد گفت: وای بر ما از ایشان را فهمیدم، اما وای برای ما بر ایشان، چه باشد؟ گفت: شما میبینید که آنان را میکشند، ولی توان یاری دادن به آنان را ندارید.
نصر: سعید بن حکیم عبسی از حسن بن کثیر از پدرش روایت کرد در مسیر سپاه به سوی صفین که.
علی به کربلا رسید و در آنجا درنگ کرد، به او عرض شد:ای امیرمومنان اینجا کربلا است. گفت: دارای کرب و بلا (اندوه و آسیب). سپس با دست خود به جایی اشاره کرد و گفت اینجا محل فرود آمدن و پیاده شدن ایشان است و به جایی دیگر با دست خود اشاره کرد و گفت: اینجا محل ریختن خون ایشان است.