خبرگزاری ما در گفتوگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، محقق و کارشناس تاریخ اسلام، به بررسی برخی تحولات مهم در دوران زندگی سراسر خیر و برکت امام هادی (ع) پراخته است.
ماجرای یک تبعید تاریخی
میدانیم که امام هادی(ع) در مدینه زندگی میکردند. اما چه شد که آن حضرت از مدینه به سامرا احضار شدند؟
حاکم مدینه که با امام هادی (ع) دشمنی داشت گزارشاتی را به متوکل عباسی منعکس کرده بود، با این مضمون که ایشان درصدد قیام علیه خلیفه است. البته با اینکه نامه را محرمانه فرستاده بود اما امام هادی (ع) از آن باخبر شد و طی نامهای به متوکل، غرضورزی و دشمنی حاکم مدینه نسبت به خود را یادآور شد و اتهامات حاکم مدینه را تکذیب کرد.
با این وجود متوکل به ظاهر از امام دعوت کرد اما این دعوت به گونهای بود که عوامل او به مدینه آمدند و ضمن تفتیش خانه حضرت، آن بزرگوار را به سامرا بردند. مردم مدینه که از برخورد عوامل متوکل نسبت به امام نگران شده بودند به خروش آمدند؛ به طوری که نزدیک بود مدینه به هم بریزد. اما در نهایت سرپرست هیات اعزامی متوکل مجبور شد تعهد بسپارد و سوگند بخورد که هیچگونه قصد سوئی نسبت به امام ندارد.
ترس حکومت از تولد مهدی موعود (عج)
آیا در این ماجرا توجهی به امام زمان (عج) وجود داشت؟
بله؛ گذشته از ظاهر حادثه باید گفت خلفای جبار میدانستند امامانی که خدا برای هدایت جامعه و رهبری مردم در نظر گرفته 12 نفرند و این 12 نفر چه کسانی هستند. متوکل میدانست که امام هادی (ع) دهمین امام است و نواده آن بزرگوار، مهدی موعود(عج) خواهد بود که تمام جباران و سفاکان را در هم خواهد کوبید و حکومت واحد و عدل جهانی را برپا خواهد کرد.
به همین دلیل بردن امام هادی(ع) به سامرا اولاً به این منظور بود که امام را از مردم دور کند. ثانیاً امام تحت کنترل حکومت باشد تا جلوی دنیا آمدن آخرین حجت خدا را بگیرند.
بنابراین امام دهم شیعیان را در یک منطقه نظامی حبس کردند و امام عسکری(ع) را هم که آن زمان کودک بود همراه ایشان تحت کنترل قرار دادند. تلاش آنها بر این بود تا از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و به دنیا آمدن امام زمان (عج) جلوگیری کنند که این آرزو را به گور بردند و امام زمان به لطف خدا متولد شد.
عواملی که مانع قیام شد
در چنین شرایطی چرا امام هادی(ع) با وجود ضعف دستگاه خلافت و ظلمهایی که به مردم میشد، قیام نکردند؟
ضعف دستگاه خلافت دلیل اقدام ائمه اطهار علیهم السلام برای انقلاب و به دست گرفتن حکومت نیست. مردم باید به یک درجه از درک و فهم رسیده باشند تا به امامان به عنوان شایستهترین افراد برای رهبری امت روی بیاورند و از آنها بخواهند که رهبری را به دست بگیرند.
البته ائمه ما تلاش فراوانی داشتند تا این درک و بصیرت در مردم به وجود بیاید. تلاش 250 ساله حضور ائمه علیهم السلام این بود که مردم به آن درجه از درک و بصیرت برسند تا بدانند صلاح دنیا و آخرتشان چیست و برای رهبری جامعه رو به آنها بیاورند.
تلاش ائمه علیهم السلام نتیجه داده بود ولی نه در گستره وسیع عالم اسلام و مسلمین بلکه افراد معدودی به این درجه از درک و بصیرت رسیده بودند. بنابراین دستگاه خلافتی که ضعیف شده بود، احساس خطر میکند و امام هادی و فرزند بزرگوارشان امام حسن عسکری علیهماالسلام را در سامرا زندانی میکند.
ولی مردم این آمادگی را نداشتند که شناخت کافی به امام هادی(ع) داشته باشند و بتوانند ایشان را از موقعیت حصر و زندان بیرون بیاورند. وقتی جامعه اینقدر از نظر معرفت نسبت به ائمه در ضعف به سر میبرد، چگونه انتظار میرود که امام هادی(ع) انقلاب کنند؟ انقلاب در جایی معنا پیدا میکند که مردم به درجهای از معرفت و بصیرت رسیده باشند تا بتوانند رهبری انقلاب را همراهی کنند.
برخورد شدید امام با کسانی که برای اهل بیت (ع) مقام الوهیت قائل بودند
در دوران تعدادای از ائمه اطهار علیهم السلام، گروهی به نام غُلات حضور داشتند که در تاریخ هم از آنها یاد شده است. این افراد چه کسانی بودند و چه عقیدهای داشتند؟
غُلات به کسانی گفته میشد که در شأن و مقام ائمه معصوم علیهم السلام غلو میکردند و برای آن بزرگواران جنبه الوهیت قائل میشدند. چنین اعتقادی مساوی است با کفر و شرک.
بنابراین ائمه اطهار علیهم السلام با چنین افرادی که در شأن آنها غلو میکردند، برخورد شدیدی داشتند و آنان را جزو مشرکین تلقی میکردند و ضمن رد اعتقادات غلطشان مردم و یاران خود را از افتادن در مسیر انحراف آنها بازمیداشتند و در صورتی که برایشان مقدور بود حتی برخورد حذفی هم با آنان داشتند.
امام هادی (ع) با آنها چه برخوردی داشتند؟
حضور غلات و غلو کردن آن در شأن اهل بیت علیهم السلام در دوران چندین امام ما اتفاق افتاد. در زمان امام هادی(ع) آن بزرگوار حتی فرمان قتل دو نفر از سرکردگان غُلات را به خاطر انحراف شدیدی که داشتند صادر کرده بود.
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در جمع یاران امام هادی (ع)
با این توضیحات، امام هادی (ع) تلاش زیادی برای نشر فرهنگ اسلام ناب محمدی داشتهاند. آیا در میان یاران آن حضرت چهره و شخصیت مطرحی وجود داشته که امروز مردم با ایشان آشنا باشند؟
بله. به عنوان مثال حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از اصحاب امام هادی(ع) بود و علاوه بر زهد و تقوا و ولایتمداری، شخصیت علمی برجستهای داشت. امام هادی(ع) در پاسخ به گروهی از مردم اطراف ری که به خدمتش رسیده بودند و سؤالاتی از او داشتند، فرمودند: «با بودن عبدالعظیم در ری، نیازی به آمدن شما به اینجا نبود».
حضرت عبدالعظیم(ع) مورد احترام همه بزرگان شیعه بود. در امر ولایتمداری همین بس که این بزرگوار برخلاف گروهی از سادات حسنی که معمولا گرایشات زیدی داشتند و امامت ائمه معصوم علیهم السلام را باور نداشتند، از کسانی بود که کاملاً به ولایت ائمه اعتقاد داشت و شایستگی آن را پیدا کرد که به عنوان نماینده امام هادی(ع) به شمار بیاید. حتی زیارت مرقد ایشان همپای زیارت مرقد امام حسین(ع) عنوان شده است.
منبع: تسنيم