به دنبال ارسال مواضع ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و بیانیه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در خصوص محکومیت قرآن ستیزی در سوئد، «سعاد نصوفویچ»، رئیس العلمای جامعه اسلامی صربستان در پیام الکترونیکی به رایزنی فرهنگی کشورمان ضمن تأکید بر اینکه امت اسلامی باید در محکومیت این اقدام تجاوزکارانه که امروز همه مؤمنان را ناراحت کرده است، متحد باشند، بیانیه صادره شده از سوی جامعه اسلامی را ارسال کرد.
در این بیانیه آمده است: «کسانیکه به قرآن عشق میورزند، بلکه همه کسانی که عاشق کتاب هستند، امروز با ترس از نویسنده یهودی الاصل، هاینریش هاینه (۱۷۹۷-۱۸۵۶) در نمایشنامهای یاد میکنند که گفته بود: "آنجا که کتابها را میسوزانند، سرانجام انسانها را میسوزانند. " این تفکر در دوران تفتیش عقاید اسپانیا در تلاش برای ریشه کن کردن مسلمانان مطرح شد.
ما با سوزاندن باورهای مذهبی ادیان الهی موافق نیستیم
این اقدام وحشیانه، همه دنیا بلکه هر دوستدار کتاب، دین و بالاخره هر دوستدار خدا را ناراحت کرد. ما ارزیابی وزیر امور خارجه دولت پادشاهی سوئد را وحشتناک میدانیم، تحریکات اسلام هراسانه توبیاس و همچنین، توجیه اینکه آنچه انجام شده به این معنی نیست که دولت سوئد یا او (وزیر بیلستروم) از آن حمایت میکنند. اما ما با این موضوع موافق نیستیم و هرگز نخواهیم بود که این آزادیهای گسترده، فضایی را برای نقض مستقیم و فاحش احساسات دینی در قالب سوزاندن قرآن باقی میگذارد، همانطور که ما با سوزاندن باورهای مذهبی سایر ادیان موافق نیستیم.
نتیجه این "آزادی بیان بی تفاوت گسترده" این است که کودکان ما میترسند، به ویژه آنهایی که در پادشاهی سوئد زندگی میکنند و سوئد خانه و وطن آنهاست، سرود آنجا را میخوانند و پرچم آنجا را با افتخار در دست دارند این فرصت را داشتند که آتش سوزی قرآن را تماشا کنند، کتابی که با آن به دنیا میآیند، زندگی میکنند و میمیرند و همه مسلمانان جهان آن را دوست دارند، مورد احترام است.
کشوری که طبق قانون اجازه نمیدهد که فرزندان از صدای بلند پدر و مادر خود بترسند و ناراحت شوند در عین حال با بی تفاوتی به آزادی بیان کنترل نشده، به فرزندان مسلمان خود اجازه داد فاجعه آتش زدن قرآن از یک سو و واکنش آتش زدن پرچم وطن خود را شاهد باشند. کلام خدا، چه گفته شده باشد و چه نوشته شده، همیشه به روح انسان انگیزه زندگی، امید و فرصت خوشبختی میبخشد. متأسفانه واقعیت این است که ما در زمانه تساهل زندگی میکنیم که در آن بی تفاوتی جشن گرفته میشود، گویی فردایی وجود ندارد - حتی برای ما والدین، چه رسد به فرزندانمان؛ و این بی تفاوتی نه نشانه آرامش روحی بلکه نشانه مرگ روانی است.»