از آنجایی که رژیم جعلی صهیونیستی بر مبنای زور و اشغالگری تاسیس شده، تشکیلات نظامی و ایجاد یک ارتش مجهز در صدر اولویتهای تصمیمسازان این رژیم قرار داشت و صهیونیستها تحت حمایت آمریکا و متحدان اروپایی از همان ابتدا عمده تمرکز خود را معطوف به ساختار نظامی کرده و توجه چندانی به بخش اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و .. نداشتند.
بر همین اساس ارتش رژیم اشغالگر یکی از ارکان اساسی این رژیم محسوب میشود که استراتژی امنیت داخلی اسرائیل بر پایه آن بنا شده است. ارتش رژیم صهیونیستی همچنین همواره به عنوان ابزار اصلی این رژیم برای سرکوب ملت فلسطین و غصب زمینهای آنها مورد استفاده قرار گرفته است. سران صهیونیست از ابتدا با تکیه بر حمایت عظیم و نامحدود ایالات متحده، تلاش کردند تا شرایط لازم را برای تاسیس یک ارتش کارآمد با سلاحهای پیشرفته فراهم کنند و در این میان همواره روی حمایتهای مالی هنگفت آمریکا حساب باز کردهاند.
درواقع صهیونیستها که به ماهیت رژیم جعلی خود آگاه بودند و میدانستند برای بقا باید همواره درحال جنگ باشند، اصرار زیادی بر تجهیز ارتش خود به انواع سلاحهای مدرن و پیشرفته داشتند و همانطور که گفته شد به این منظور حساب زیادی روی آمریکا باز میکردند و هنوز هم این گونه است. سران رژیم اشغالگر همچنین اقدامات زیادی در سطح حمایت روانی و آمادهسازی روحیه نظامیان و سربازان جهت مشارکت در جنگهای زمینی انجام دادند، اما در این زمینه ناکام بودند؛ چرا که اغلب جوانان صهیونیست که در جریان مهاجرت یهودیان وارد فلسطین اشغالی شدهاند، خود را متعلق به این سرزمین نمیدانند و انگیزهای برای دفاع از آن ندارند.
خودکشی، فرار از خدمت، دزدی در ارتش، نافرمانی و درگیری با فرماندهان و... همگی ناشی از همین احساس بیانگیزگی میان سربازان در ارتش رژیم صهیونیستی است. این وضعیت به ویژه بعد از شکست سنگین این ارتش در جنگ جولای ۲۰۰۶ با حزبالله به مراتب بدتر شد و ضربه بزرگی که نیروی زمینی ارتش اسرائیل دریافت کرد موجب شد تا نظامیان این رژیم در جنگ ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ با نوار غزه نتوانند وارد نبرد زمینی شوند.
ترس و وحشت میان عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل در هر یک از جنگهای این رژیم با مقاومت فلسطین بعد از جنگ جولای کاملا مشهود بود و به همین منظور فرماندهی ارتش تصمیم گرفت برای تشویق نظامیان به حضور در درگیریهای زمینی، برای هریک از یگانهای نیروی زمینی یک خاخام استخدام کند. اما هیچ یک از این اقدامات نتیجه نداشت و به مرور فرماندهان ارتش اسرائیل از نیروی زمینی ناامید شده و عمده تمرکز خود را معطوف به نیروی هوایی و تجهیز آن کردند. به همین دلیل نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به «پاشنه آشیل» این ارتش معروف شده است.
از آنجایی که شناخت دشمن به ویژه در سطح تشکیلات نظامی و نقاط ضعف و قوت آن نقش مهمی در پیروزی در هر جنگی دارد، سعی داریم در مقالهای چندشمارهای به معرفی بخشهای مختلف تشکیلات نظامی وامنیتی و ساختار ارتش رژیم صهیونیستی بپردازیم.
در این قسمت قصد داریم به بررسی ۳ یگان ویژه ارتش رژیم صهیونیستی بپردازیم که یکی از آنها از زمان اشغال فلسطین در اواخر دهه چهارم قرن نوزدهم با هدف گسترش پروژه تهاجمی رژیم اشغالگر تشکیل شد و اهمیت فوقالعادهای برای این رژیم دارد.
یگان شناسایی در نیروهای زرهی
یگان شناسایی، نوک پیکان تیپهای زرهی ارتش اسرائیل را تشکیل میدهد و وظیفه اصلی آن کاوش در مناطق مورد نیاز برای ایمن سازی حرکت تیپ و جمع آوری اطلاعات، ردیابی و شناسایی تهدیدات احتمالی است و عملیاتهای خطرناکی انجام میدهد.
یگان شناسایی در نیروهای زرهی از عناصری متخصص برخوردار است که در سطح عملیاتی بسیار زبده و پیشرفته هستند و این یگان از حرفهایترین یگانهای ارتش اسرائیل به شمار میرود و هنگام جنگ وظیفه دارد که راهها را برای نیروهای تیپ زرهی باز کرده و موانع موجود در محور حرکت نیروهای رزمی را شناسایی کرده و آنها را از کمینهای دشمن آگاه سازد.
قابل توجه است که عناصر این یگان با وجود اینکه در عملیات شناسایی برای نیروهای زرهی مشارکت میکنند، اما به هیچ وجه به تانکها نزدیک نمیشوند و اصلا با تانک سروکار ندارند. ارتش رژیم اشغالگر دارای دو گروهان شناسایی در تیپهای زرهی به نامهای گروهان شناسایی هفتم و شناسایی ۴۰۱ است که قبلاً گروهان شناسایی ۵۰۰ را تشکیل میدادند که بعداً به دلیل مشکلات و ناکامیهای فراوان منحل شد.
هرچند که بسیاری یگان شناسایی نیروهای زرهی را با یگان شناسایی نیروهای پیادهنظام مقایسه میکنند، اما واقعیت آن است که چنین مقایسهای اشتباه میباشد؛ زیرا وظایف و کار آنها در ماهیت نبردها و عملیاتهایی که شرکت میکنند، کاملا متفاوت از یکدیگر است.
یگان «شناسایی ۷» همزمان با تاسیس ارتش رژیم جعلی اسرائیل در ابتدای اشغالگری این رژیم در فلسطین در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد و بلافاصله فعالیتهای عملیاتی خود را در داخل تیپهای زرهی مستقل آغاز کرد که شامل ایستادن در راس تیپ زرهی و انتقال اطلاعات موجود به خطوط عقب بود.
یگان شناسایی ۷ از ابتدا در همه جنگهای رژیم صهیونیستی مشارکت داشت و ماموریتهای حساسی را انجام داد که بارزترین آنها شرکت در جنگ ۱۹۶۷ در مقابل ارتش مصر بود و دست کم ۹ مدال برای عملیاتهای خود در این جنگ دریافت کرد. با این وجود یگان شناسایی ۷ ارتش رژیم صهیونیستی فجایع و ناکامیهای زیادی در کارنامه خود ثبت کرده که بارزترین آنها در خلال جنگ اکتبر ۱۹۷۳ رخ داد.
در این جنگ نیروهای یگان شناسایی ۷ توسط نفربرهای زرهی برای کمک به نیروهای تیپ گولانی که در ارتفاعات جولان اشغالی گرفتار شده بودند اعزام شدند، اما عناصر این یگان نیز در کمین کماندوهای سوری افتادند و در جریان آن ضربات سختی دریافت کردند و ۲۴ سرباز اسرائیلی کشته شدند.
بعد از این شکست، یگان شناسایی ۷ منحل شد و سپس بعد از سال ۱۹۸۶ و زمانی که ارتش اسرائیل درگیر جنگ با لبنان بود به عنوان یگان وابسته به ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی بازسازی شد. این یگان با توجه به تجربهای که در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ کسب کرده بود شروع به بازسازی ارکان خود کرد و نفربرهای زرهی پیشرفته در اختیار آن قرار گرفت.
این یگان از زمان تاسیس مجدد خود تاکنون عملیاتهای بسیار خطرناکی را انجام داده که شامل ماموریتهای ویژه نظارتی و شناسایی در میدان، عملیاتهای بازداشت، کمین گذاری برای دشمن و ... میشود. عناصر این یگان در جنگ جولای ۲۰۰۶ با حزبالله نیز مشارکت موثری داشتند و عملیاتهای زیادی در خاک لبنان انجام دادند. این عناصر در جنگ ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ با غزه نیز حضور داشتند.
یگان سری ۴۰۱
یگان سری ۴۰۱ دومین یگان ویژه شناسایی ارتش رژیم صهیونیستی محسوب میشود که بعد از جنگ ۱۹۶۷ تاسیس شد. این یگان عمدتا در منطقه جبهه مصر و کانال سوئز فعالیت میکرد، اما در مدت کوتاهی منحل شد. سپس کمی قبل از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ ارتش اسرائیل مجبور شد به دلیل ضرورت انجام عملیاتهای فوری، یک یگان ویژه از نیروها و گروههای شناسایی تشکیل دهد تا در طول جنگ شبکه نظارتی گستردهای را برای جمعآوری اطلاعات از دشمن ایجاد کند.
یگان مذکور در بسیاری از زمینهها عملیاتهای زیاد و پیچیدهای انجام میدهد و تنها محدود به عملیاتهای شناسایی و ارائه اطلاعات به نیروهای زرهی نیست. این یگان گاهی در عملیاتهای صحرایی حساس و دشوار شرکت میکند. نیروهای این یگان در عملیات بازداشت گروه جبهه مردمی فلسطین و نیز «مروان البرغوثی» از رهبران جنبش فتح مشارکت داشتند. عناصر یگان سری ۴۰۱ عملیاتهای مهمی در زمینه جاسوسی از رزمندگان مقاومت لبنان در جنگ جولای انجام دادند و ۵ مدال از ارتش اسرائیل گرفتند.
دوره آموزشی عناصر یگان سری ۴۰۱ یک سال و دو ماه طول میکشد که در آن سربازان آموزشهای معمولی مشابه نیروهای تیپ گولانی دریافت میکنند و سپس وارد پایگاه ویژه الاغرار میشوند و بعد از آن وارد مرحله آموزش پیشرفته میشوند که دو ماه طول میکشد. مراحل احراز صلاحیت شامل گذراندن دورههای آموزشی رزمی ویژه از جمله نبرد در مناطق مسکونی، رزم ترکیبی، رزم پیشرفته در مناطق باز، آموزش جنگهای نزدیک و جنگهای کوچک و گشت زنی و ... است.
علاوه بر موارد فوق، سربازان در یک دوره حرفهای یک ماهه به نام دوره شناسایی ویژه شرکت میکنند. در اینجا صحبت از دورهای در مدرسه اطلاعات صحرایی است که در آن به سربازان، حرفه شناسایی به شیوهای عمیق تر، به ویژه در موضوعات استتار، نظارت، باز کردن محورها و استفاده از نقشههای توپوگرافی، مسیریابی هلیکوپترها، وسایل نقلیه یا نیروهای پیاده و ... آموزش داده میشود. در پایان مسیر آموزشی سربازان آموزشهای ویژهای به نام پایان دوره را میگذرانند که در رده بندی بسیار سختی قرار میگیرد.
منبع : تسنیم