روی کاغذ، طناب عمر جمهوری اسلامی به مویی بند بود. این جمعبندی سرویسهای اطلاعاتی ۲۰ کشوری بود که در جریان ناآرامیهای سال گذشته با گروههای اپوزیسیون ایرانی در ارتباط بودند. اصلیترین منبعی که چنین اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار میداد، گروهک تروریستی منافقین بود؛ گروهکی که با لابی و پرداخت مبالغ قابل توجه، سیاستمداران غربی را میخرید تا صراحتا منافقین را «جانشین جمهوری اسلامی ایران» پس از سرنگونی بخوانند. رویای منافقین در بهمن سال گذشته که ۱۶۵ نماینده از هر دو حزب آمریکا در قطعنامهای مریم رجوی را «رهبر اپوزیسیون» خوانده و از «طرح ۱۰ مادهای» او «برای آینده ایران»، حمایت کردند، بسیار به واقعیت نزدیک شده بود، اما دیروز، پلیس آلبانی با حمله به مقر منافقین، قصر رویاهای مریم رجوی و همپیالههایش را برای همیشه فرو ریخت. روز گذشته منابع خبری از حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین در این کشور خبر دادند. انتشار این خبر آنهم کمی پس از اینکه رئیس پلیس پاریس با برگزاری گردهمایی سالانه گروهک تروریستی منافقین در این شهر مخالفت کرده است، بسیار معنادار به نظر میرسد. در بیانیه پلیس پاریس، علت ممنوعیت برگزاری گردهمایی منافقین «شرایط ژئوپلیتیکی که باعث ایجاد اختلال در نظم عمومی میشود»، اعلام شده است. حالا پس از لغو این گردهمایی که قرار بود اول جولای برگزار شود، پلیس آلبانی به مقر منافقین حمله کرده است. فارس به نقل از پایگاه خبری آلبانی دیلی نیوز نوشته: «پلیس آلبانی اعلام کرد که براساس حکم دادگاه آلبانی و به دلیل نقض توافقات صورتگرفته، پلیس به این مقر حمله کرده که با مقاومت تروریستهای منافق مواجه شده است.» در بیانیهای که وزارت کشور آلبانی صادر کرده، دلیل چنین تصمیمی را «اقدامات» گروهک منافقین خوانده که «با تعهدات آنها در سال ۲۰۱۴ در تعارض بوده است.» در شبکههای اجتماعی اخباری از دستگیری و به هلاکت رسیدن برخی منافقین همچون «عبدالوهاب فرجینژاد» از مسئولان ترور و شکنجهگران سه پاسدار شهید کمیته انقلاب اسلامی (شهیدان طهماسبی، میرجلیلی، طاهری) منتشر شده، اما تاکنون این خبرها از سوی پلیس یا وزارت کشور آلبانی تایید نشده است.
حمله به مقر منافقین در شرایطی انجام گرفته که تیرانا شهریور سال گذشته و پس از یک حمله شدید سایبری به زیرساختهای دیجیتال این کشور، مدعی شد این حمله توسط ایران انجام گرفته و بر این اساس روابط دیپلماتیکش را با تهران قطع کرد. دو اقدام پیدرپی علیه گروهک منافقین، نشان میدهد که واقعیت فراتر از آن چیزی است که در بیانیه وزارت کشور آلبانی ذکر شده است. اگرچه تاکنون هیچ اطلاعیه یا بیانیه دیگری درباره چرایی این اقدامات منتشر نشده، اما مشخص است که تیرانا در اندازهای نیست که بتواند به تنهایی در این باره تصمیمگیری کند. منافقین بخشی از پروژه ایالات متحده آمریکا علیه ایران بودند و بر همین اساس نیز واشنگتن در سال ۲۰۱۲، این گروهک را از فهرست سازمانهای تروریستی خود خارج کرد. پس از حمله به کمپ اشرف در عراق، واشنگتن منافقین را به «کمپ لیبرتی» که یک پایگاه نظامی در نزدیکی فرودگاه بغداد بود منتقل کرد و پس از تصمیم دولت عراق در اخراج آنها، با دادن وعدههایی به آلبانی، آنها را در تیرانا مستقر کرد.
فرجام وطنفروشی
موضوع دیگری که نشان میدهد موضوع فراتر از اختیار آلبانی است، زمان این تصمیم است. پلیس آلبانی سالروز شورش نافرجام منافقین در سال ۱۳۶۰ را برای حمله به منافقین انتخاب کرده است. در سال ۱۳۶۰، منافقین با صدور نخستین اطلاعیه سیاسی – نظامی و اعلامیه برگزاری تظاهرات ۳۰ خرداد، از هوادارانش خواست که همگی با سلاح سرد و گرم مانند تیغ موکتبری، چاقو، قمه، کاتر گوشت و پیچگوشتی و... در تظاهرات حضور یابند. انتخاب این روز برای ضربشست نشان دادن به منافقین، حکایت از تصمیم بازیگران دیگر در این پرونده دارد. در هفتههای اخیر، علاوهبر رشد رفتوآمدهای دیپلماتیک در منطقه، نشانههایی از توافقات بین ایران و طرفهای اروپایی به چشم میخورد. یک نمونه آن تبادل زندانیان دو طرف در چند هفته اخیر بوده است. علاوهبر این، برخی منابع از ردوبدل شدن پیامهایی بین ایران و آمریکا با میانجیگری عمان خبر میدهند. به نظر میرسد یکی از موضوعاتی که در این مذاکرات مطرح شده است، گروهک تروریستی منافقین بوده و حاصل این توافق، لغو گردهمایی آنها در پاریس و حمله به مقر آنها بوده است.
از مفاد توافقات احتمالی خبری به بیرون درز نکرده است، اما اکنون مشخص است که تصمیم دولت فرانسه برای عدم برگزاری گردهمایی منافقین، بیارتباط با آزادی دو شهروند فرانسوی دستگیر شده در ایران نیست. پس از آزادسازی این دو تبعه فرانسه، روسایجمهور ایران و فرانسه گفتوگویی ۹۰ دقیقهای با یکدیگر داشتند. منافقین از سال ۲۰۰۸ و زمانی که از لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا خارج شدند، هرساله در اول جولای میتینگشان را در پاریس برگزار میکردند، اما امسال این امکان را ندارند. آنها که به خوبی به قدر و منزلت خود در نزد دولت فرانسه آگاهند، پس از لغو گردهماییشان مدعی «معامله دولت ایران و فرانسه» بر سر آنان شدند؛ اقدامی که حداقل یک بار دیگر رخ داده بود. در سال ۱۳۶۵، فرانسه برای آزادسازی گروگانهایش در لبنان، به تهران متوسل شد. یکی از شروط ایران برای کمک به آزادی گروگانهای فرانسوی، اخراج منافقین از فرانسه بود که مورد پذیرش این کشور نیز قرار گرفت تا منافقین مجبور شوند برای ادامه حیات به صدام حسین پناه ببرند.
چه باید کرد؟
سال ۱۳۵۹ مسعود رجوی در یک سخنرانی در ورزشگاه شهید شیرودی (امجدیه) با عنوان «چه باید کرد؟» جمهوری اسلامی را تهدید میکرد که «وای بر آن روزی که مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ دهیم.» بیش از ۴۰ سال از آن شاخوشانهکشیدنها گذشته و منافقین به هر ابزاری برای نابودی ایران متوسل شد، اما نهتنها نتوانست جمهوری اسلامی را سرنگون کند که بعد از ۴ دهه، سرنوشت خودش نامعلوم و سرنوشت تشکیلاتش، حاصلی جز آوارگی نداشته است. آنها در غرب و شرق با دشمنان ایران همکاری کردند و به آنها سرویس دادند، اما نتیجه ۴ دهه دریوزگیشان، دیروز جلوی چشمانشان آمد. این سرنوشت منافقین یعنی بزرگترین و سازمانیافتهترین تشکیلات ضدایرانی است. سایر گروهها و اشخاصی که خود را اپوزیسیون ایران میخوانند، که جای خود دارند. اگرچه اکنون سیرک اپوزیسیون به پایان رسیده است و آنها به جان یکدیگر افتادهاند، اما همین چند ماه پیش ۸ چهره که خود را افراد شاخص میدانستند در یک سالن دانشگاه جرجتاون دور هم نشستند تا از برنامههای آیندهشان برای گذار از جمهوری اسلامی بگویند! این افراد در حالی ملتمسانه به دنبال حمایتهای غربی و بهاصطلاح خودشان «فراآتلانتیکی» بودند که منافقین بهسادگی از پارلمانی به پارلمان دیگر میرفتند و رایزنیهای سطح بالا میکردند. آنها آرزوی حمایت کنگره آمریکا را داشتند، اما مریم رجوی، در کنفرانس مطبوعاتی کنگره آمریکا پس از قطعنامهای موسوم به حمایت از قیام مردم ایران که در آن ۱۶۵ نماینده کنگره مریم رجوی را «رهبر اپوزیسیون» خوانده و از «طرح ۱۰ مادهای» او «برای آینده ایران»، حمایت کرده بودند، به راحتی سخنرانی کرد. این حمایتها به دلیل جمعبندی غرب درباره منافقین بود. آنها اصلیترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی را منافقین میدانستند و بر همین اساس این مریم رجوی بود که اجازه پیدا میکرد در پارلمانهای کشورهای مختلف اروپایی به ایراد سخنرانی بپردازد. منافقین حتی گروه موسوم به «دوستان ایران آزاد» را در پارلمان کشورهای بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک، بلژیک و حتی پارلمان اروپا سازماندهی کرده بودند. عیار همه این نمایشها، دیروز خود را نشان داد. دیروز تشکیلات مریم رجوی یک بار دیگر ارزش واقعی خود را درک کرد. این البته سرنوشت منافقینی است که قابلیت سرویسدهی به غرب را داشته و هزاران عملیات و اقدام علیه ایران انجام دادهاند. سرنوشت سایر اپوزیسیون همچون پهلوی و بازیگران و فوتبالیستها که بهجز استفاده از کلمات آنهم در توییتر، قابلیت دیگری ندارند و برای همین کار هم به دنبال گدایی از آمریکا و مفتخوری از پولهای بلوکهشده ایران هستند، جای خود دارد.
از هول حلیم
یک خطای بزرگ منافقین و سایر اپوزیسیون ایرانی، بزرگتر از واقعیت جلوه دادن ناآرامیها در ایران بود. آنها به هر شکل بهدنبال دخالت دادن غرب در یک جنگ علیه ایران و نابودی جمهوری اسلامی بودند، اما به این نیز فکر نمیکردند که اگر این حقه نگیرد، چه بر سر آنها خواهد آمد. آنها سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی غربی را به خطا انداختند تا وارد اقدام علیه ایران شوند؛ اقدامی که نتیجه نداشت و آنها باید دیر یا زود منتظر پاسخ ایران باشند. اشاره سردار محمد کاظمی، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پیرامون نقش داشتن ۲۰ سرویس اطلاعاتی در اغتشاشات سال گذشته و نام بردن از این کشورها، نشان میدهد تهران میخواهد هزینه این ماجراجویی را برای آنها فاکتور کند. اکنون غبارها فرونشسته و واقعیتها عیان شده است. بهار ۱۴۰۲ که قرار بود بدون جمهوری اسلامی آغاز شود، به تابستان رسید و جمهوری اسلامی مقتدرانه در جای خود ایستاده، اما در آن طرف، اپوزیسیون مثل سگ به جان یکدیگر افتاده و همدیگر را تکهپاره میکنند تا مقصر شکستشان را پیدا کنند.
منبع: فرهیختگان