روز شنبه بار دیگر رسانههای انگلیسی از جمله فارسیزبانان لندننشین، محور سوژههای رسانهای خود را به بهانه جشن تولد «چارلز سوم»، به او و خاندان سلطنتی اختصاص دادند.
در این چارچوب، بیبیسی با پخش تصاویر مراسم جشن عنوان کرد: «چارلز سوم پادشاه بریتانیا امروز در اولین رژه ویژه نظامی به مناسبت تولدش شرکت کرد. این رژه به مناسبت هفتاد و سومین سالگرد تولد پادشاه بریتانیا در لندن برگزار شد. در این مراسم که هزاران نفر از جمله خانواده سلطنتی به تماشای آن آمده بودند، هواپیماهای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا بر فراز کاخ سلطنتی باکینگهام به پرواز در آمدند.»
ساعتی پیش از برگزاری این مراسم نیز، بیبیسی با انتشار تصاویری از کسانی که مشتاقان و هواداران چارلز مینامید، عنوان کرده بود: «امروز در لندن پایتخت بریتانیا تولد شاه چارلز سوم جشن گرفته میشود. این اولین جشن تولد او از زمان رسیدن به پادشاهی بریتانیا است. انتظار میرود شاه چارلز امروز سوار بر اسب، در کنار بیش از ۱۴۰۰ سرباز و ۲۰۰ اسب سوار در انظار عمومی حاضر شود. به دلیل گرمتر شدن هوای لندن، انتظار میرود جمعیت بیشتری امروز به نسبت مراسم تاجگذاری، در معابر و خیابانهای منتهی به کاخ باکینگهام مقر رسمی پادشاه بریتانیا، حاضر شوند.»
این نوع پردازش رسانهای با رفتار این رسانهها در قبال مراسم تاجگذاری چارلز در اردیبهشت و البته مراسم خاکسپاری الیزابت دوم در شهریور سال گذشته شباهت بسیار دارد، چنانچه این رسانهها با گزارش جزء به جزء این مراسم و برنامهها تلاش کردند تا آنها را مراسمی خاص و انحصاری معرفی کرده و آن را نشانه فخر و برتری خاندان سلطنتی معرفی نمایند.
این الگوی واحد پوشش چنین برنامهها و مراسمی از سوی رسانههای لندنی نشان میدهد که آنها ماموریت دارند تا مراسم مربوط به خاندان سلطنتی از تولد و مرگ گرفته تا ازدواج و تاجگذاری و... را بزرگترین، مهمترین و تاثیرگذارترین تحول در عرصه جهانی معرفی کنند!
در پوشش رسانهای جشن تولد اخیر نیز مانند مراسم تاجگذاری، ریزترین مسائل درباره این مراسم و آنچه خاندان سلطنتی و شخص چارلز انجام میدهند به صورت تهوعآوری برجستهسازی شده و با واژگانی، چون انحصاری، تاریخی، سنتی، باستانی و... روایتسازی شدند.
به عبارت دقیقتر؛ این رسانهها ماموریت دارند قداستی ویژه و منحصربهفرد را برای خاندان سلطنتی ایجاد کنند تا مردم انگلیس به دلیل برخورداری از این موهبت! نه تنها گلایهای از بحران معیشتی و اقتصادی خود نداشته باشند، بلکه با طیب خاطر هزینههای این مراسم و امثال آن را نیز بپردازند.
نکته قابل توجه؛ اصرار رسانههای لندنی به تطهیر رفتار اَشرافی، نژادپرستانه و استبدادی باکینگهام از طریق تزیین اصول غیر دموکراتیک نهاد سلطنت در انگلیس، به عنوان یک راهبرد کلان رسانهای و تبلیغاتی است.
نکته دیگر در این ریخت و پاشهای خودخواهانه خاندان سلطنت که صدها میلیون پوند از پول مالیات دهندگان انگلیسی را به خود اختصاص میدهد اینکه؛ مردم انگلیس در بدترین شرایط اقتصادی به سر میبرند و حتی پرستاران و معلمان و دیگر کارمندان دولتی برای درخواست جهت افزایش حقوق خود دست به اعتصاب میزنند.
بیشتربخوانید
از همین رو؛ نظرسنجیها در انگلیس، حکایت از فاصلهگیری تصاعدی و مستمر نسل جدید انگلیسیها از نهاد سلطنت دارد.
نتایج یک نظرسنجی جدید که در ماه آوریل توسط موسسه نظرسنجی «YouGov» صورت گرفته، نشان میدهد که حمایت از نظام سلطنتی در بین افراد بین ۱۸ تا ۲۴ سال به ۳۶ درصد کاهش یافته و این در حالی است که حدود یک دهه قبل در سال ۲۰۱۳ میلادی این میزان حمایت، حدود ۷۲ درصد بوده است!
این قداستسازی برای سلطنت و پادشاهی در قرن بیستویکم و در حالی که به اذعان نظرسنجیهای رسمی، جمع بسیار زیادی از مردم انگلیس از جمله ۷۸ درصد نسل جوان، مخالف نظام پادشاهی بوده و بر لزوم تشکیل جمهوری تاکید دارند صورت میگیرد.
بیدلیل نیست که نهادهای امنیتی انگلیس شدیدا نگران نفوذ فکری و اجتماعی گسترده جمهوریخواهان در بین نوجوانان و جوانان و در مقابل، تضعیف جایگاه سلطنت لرزان انگلیسی در بین آنها هستند.
جمهوریخواهی در مراسم تاجگذاری چارلز، خود را به خوبی نشان داد، آنجا که هزاران نفر با شعار «تو پادشاه من نیستی» خواستار پایان سلطه و جاهطلبی خاندان سلطنتی و تحقق نظام جمهوری بر کشورشان شدند و البته با سرکوب شدید و بازداشتهای گسترده مواجه شدند.
هر چند بیبیسی و دیگر رسانههای انگلیسی تلاش میکنند با خلق تصاویر وارونه و تزیین نهاد سلطنت، مانع از تشدید این روند شوند، اما تجربه یک دهه اخیر در انگلیس نشان میدهد که این رویکرد دروغین و مسموم تاثیری در اضمحلال سلطنت در آینده این کشور نخواهد داشت.
منبع: نورنیوز
من بالآخره نفهمیدم چرا انگلیس یک روز ملکه زن دارد، یک روز پادشاه مرد؟
ان شالله مرگبرانگلیس وآمریکا
با این حرفت من از رفتن به انگلستان پشیمان شدم، حالا بگو کجا بروم؟
گذشت آن زمانی که روی درب باشگاه انگلیس در ایران می نوشتند ورود ایرانی و سگ ممنوع.
مرگ بر انگلیس و غرب گدایان بی هویت.