شاید در این پهنه خاکی یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتری ایران کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که با شنیدن قطعه مشهور «آمدم این شاه پناهم بده» دلش پر نکشد به مشهد.اهالی موسیقی میگویند: قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» از شاهکارهای موسیقی آئینی کشورمان است. قطعهای که با صدای یکی از نوابغ موسیقی ایران، محمدعلی کریمخانی براساس شعری از استاد حبیبالله چایچیان و آهنگسازی آریا عظیمنژاد تولید شده است.
کریمخانی ۳۰ خردادماه سال ۱۴۰۱ بعد از یک دوره بیماری از میان ما پر کشید. بیشتر او را با قطعه ماندگار«آمدم ای شاه پناهم بده» میشناختیم و به شیوه اوج خوانیاش شهرت داشت، اما گرمی و سوز صدایش برای دیگر اهلبیت(ع) هم بینظیر بود؛ تاجایی که مرحوم محمدرضا شجریان و فرزندش همایون شجریان نیز این نکته را تأکید میکردند. اما زنده یاد استاد محمدعلی کریمخانی از این استعداد و توانایی حنجره طلاییاش تنها برای اهلبیت(ع) استفاده کرد. چون معتقد بود: «اینها همه عنایت خداوند است و خداوند ما را بازخواست میکند که من این صدا را به تو دادم، تو کجا مصرفش کردی؟!» اینگونه شد که با صدای او نواهای ماندگاری برای اهلبیت(ع) تولید شد. کریمخانی بعد از وفات کریمخانی نوشت: «سکوت میکنم… انگار حنجرهام از کار افتاده… انگار صدایم را از دست دادهام. استاد کریمخانی به اربابش پیوست. آمده. آمده، ای شاه پناهش بده.»
بیشتربخوانید
او متولد ۱۳۲۹ و زاده روستای نرجه از توابع تاکستان قزوین بود که امروز دیگر شهر شده است.. کریمخانی از کودکی، مداحی در محافل مذهبی را آغاز کرده و پس از آن که متوجه تواناییهای خود میشود، در سنین نوجوانی به تهران میآید. یکی از ویژگیهای خاص کریمخانی در خوانندگی، صدای پُرقدرت اوست. او میگوید: «از کودکی قرآن میخواندم و مداحی میکردم. در دوران نوجوانی وقتی در هیأتها و محافل مختلف میخواندم، تشویقم میکردند و میگفتند صدای خوبی داری. صدای پدرم هم خیلی خوب بود، ولی نمیخواند. هم پدربزرگ مادری و هم پدربزرگ پدری و هم پدرم صدایشان خیلی خوب بود، ولی نمیخواندند. آنچه من بلدم ژنی است و ارثی. نوجوانی و جوانی من در شهر نرجه، آن طرف تاکستان گذشت. من آنجا به دنیا آمدم و تا ۲۰ سالگی هم همانجا بودم و بعد به تهران آمدم و مداحی را با جدیت ادامه دادم. در ایام محرم و ماه مبارک رمضان تمرین مناجاتخوانی و مداحی میکردم.»
«مستان همه افتاده و ساقی نمانده/ یک گل برای باغبان باقی نمانده»، بیتی از شعری ناب است که با نوای استاد محمدعلی کریمخانی به یکی از مداحیهای ماندگار شامغریبان امامحسین(ع) و یارانش معروف شده است. بسیاری دیگر از قطعههای این آلبوم ماندگار شده است. کریمخانی درباره علل این ماندگاری میگوید: «هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. من از عمق دل این قطعهها را خواندهام و حس میکردم خدمت امامحسین(ع) و امامرضا(ع) میخوانم بنابراین تلاش میکردم کارم، کم و کسری نداشته باشد. اگر با دل و جان به سمت و سوی امامحسین(ع) بروی و نیمنگاهی به کارت داشته باشند، کار تو ماندگار میشود. یقین دارم آلبوم ساقی سرمست از این درجه بالاتر هم میرود و حتی جوانان خارج از کشور را نیز شیفته خود کرده و میکند. هرکسی، قطعات منتشر شده من را گوش میکند، از این لحن و صدا متعجب میشود.»
برویم سراغ همان قطعه مشهور که گزارش را با آن شروع کردیم. کریمخانی همیشه آرزو داشته است کاری بخواند تا ماندگار شود. او میگوید: «همیشه بزرگترین آرزویم، این بود که نوایم مثل اذان مرحوم موذنزاده ماندگار شود. خاطرم هست تقریبا ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم که همراه خانواده برای نخستینبار به مشهد مشرف و زائر آقا امامرضا(ع) شدم. نمیدانم چه شد که در همان زیارت اول از آقا خواستم تا عنایتی کند و من یک مدح ماندگار برایش بخوانم. آن زمان تحقق این آرزو یکرؤیا بود و خدا را شکر بعد از گذشت چندین سال دعایم مستجاب شد و همیشه برای این لطف سپاسگزار خدا و امامرضا(ع) هستم.»
تصویر قدیمی از آریا عظیمینژاد در کنار محمدعلی کریمخانی
در سال ۱۳۸۷ آریا عظیمینژاد به کریمخانی پیشنهاد میدهد که اثر مشترکی برای امام رضا(ع) بسازند. کریمخانی درباره شکلگیری این اثر میگوید: «ما برای تهیه این کار به امام رضا(ع) توسل کردیم و کار را به صاحبش سپردیم. شاید حدود چهار ساعت زمان برد تا این قطعه که شامل سه بیت است، آماده شود. مدام میخواندیم، ولی کار درستی تهیه نمیشد و خودمان را راضی نمیکرد. انگار در جستجوی گمشدهای بودیم. من که دلگیر شده بودم از اینکه تلاشم به نتیجه نمیرسید، گفتم برویم، شاید لیاقت این کار را نداریم. ناگهان حسی به من دست داد که نمیتوانم آن لحظه را توصیف کنم. متوجه شدم شاید اگر بار دیگر تلاش کنیم، تلاش ما به نتیجه برسد. آریا عظیمینژاد را صدا زدم و شروع کردیم. من ابتدای شعر گفتم «آمدهام» و بار دیگر برگشتم و شعر را تکرار کردم که: «آمدم ای شاه...» عظیمینژاد دلش نمیآمد همان «آمدهام» از ابتدای شعر را حذف کند. معتقد بود هرچند با شعر، هماهنگ و جور نیست، ولی تأثیری دارد که نباید نادیده گرفته شود. حس و حالی در همان خواندن آن لحظات بود که شعر را اثرگذار کرد.»
محمدعلی کریمخانی در انتخاب شعر دقت خاصی داشت؛ بطوریکه برای مداحی در یک مجلس و یا یک محفل، اشعار زیادی را مطالعه میکرد و دیوانهای مختلف را بررسی میکرد و با یک دقت نظر، اشعار زیبا، پُرمحتوا و اشعاری را که از روح والای شاعران نشأت گرفته باشد، گلچین میکرد. همین وسواس در انتخاب شعر کار کریمخانی را از دیگران متمایز میکرد. او به مداحان هم همین توصیه را داشت و میگفت: «معتقدم آنچه میخوانیم باید در شأن امامحسین(ع) و اهلبیت(ع) باشد. ما باید اول ببینیم آنچه میخوانیم در شأن اینها هست یا نه. نکند با آنچه من میخواهم بخوانم اینها کوچک شوند و آیا آنچه میخوانم واقعاً به دل خودم میچسبد؟! با ۴ نفر هم باید صلاح و مصلحت کرد، یعنی یا باید خودتان بلد باشید و یا اگر بلد نیستید بپرسید، سؤال کردن ایرادی ندارد. شاید درست نباشد ولی عقیدهام این است که نوحه و روضه مکشوفه خواندن، درست نیست. من ایما، اشاره و در پردهگویی را بیشتر میپسندم. بیش از ۵۰ سال است که میخوانم اما مداحی شغل و راهی برای امرار معاشم نبوده است. من بازنشسته شرکت چیتسازیام و منبع درآمدم جداست. البته نمیگویم که از مداحی پولی نگرفتم اما شغل من نبوده است.»
پیکر مرحوم محمدعلی کریمخانی در شهر نرجه استان قزوین به خاک سپرده شد. نثار این ذاکر آستان سیدالشهدا(ع) و دوستدار اهل بیت(ع) و امام رضا(ع) فاتحهای نثار کنید.
منبع: فارس