هنر مسگری یکی از هنرهای دیرینه مردم ایران زمین است، مغازههایی که صدای دنگ دنگ و درنگ درنگ آنها بر صفحه نرم مس نویدبخش بازماندههای حجرههای مسگری بود؛ آفتابه، لگن، دیگ، دیگبر و خیلی دیگر از وسایل مطبخهای قدیم "مسی" بودند و با سرپنجه ذوق هنرمندان و مسگران ساخته میشدند.
به مرور پیشرفت تکنولوژی و جبر زمان هر دو سبب شد تا ضرب آهنگ پتک استادان بنام مسگری خاموش شود، شغلی که تا یکی دو دهه گذشته همچنان در فهرست مشاغل پر رونق جای داشت ولی در گذر زمان و با جایگزین شدن ظروف تفلون، ملامین و چینی این هنر و صنعت نیز به فراموشی سپرده شد.
این هنر از قدیم الایام در کاشمر نیز رواج داشته و هنرمندانی به این کار اشتغال داشتهاند، گرچه چند سالی است که بازار ظروف مسی با توجه به نقش آن در سلامتی جسم رونقی دوباره یافته است ولی از کارگاههای سنتی خبری نیست و اکنون به دلیل مشکلات موجود کارگاه مسگری به یک عدد رسیده است.
حجرهای کوچک و قدیمی گنبدی شکل با دیوارههای کاهگلی در خیابان ۱۷ شهریور در کنار مسجد فخار خودنمایی میکند و گاه و بی گاه صدای پتک بر ظروف مسی به گوش میرسد، فضایی کمتر از ۱۲ متر که کارگاه تولید و سفیدکاری با هم در آنجا قرار دارد.
بر روی دیوارهای نسبتاً سیاه رنگش دو قفسه فلزی که در یکی قابلمههای مسی کوچک و در قفسه دیگر تکههای مس از ظروف مختلف قرار دارند خودنمایی میکند؛ گرچه این استاد به تنهایی کار میکند ولی دو صندلی روبروی هم و سندانهای ضربهگیر در جلو این نشیمنگاهها خودنمایی میکند.
استاد محمدحسن جوادی فروتقه از بازماندگان این هنر در کاشمر است که بیش از ۶۵ سال عمر خود را در این هنر سپری کرده است، او در گفت و گویی با ایسنا گفت: دیگر مثل قدیم سرمان شلوغ نیست و باید بگویم از ۲۰ سال قبل با آمدن ظروف سبک و جدید طبخ غذا مسگریها از رونق افتادند.
وی که تنها بازمانده این هنر بسیاری قدیمی در کاشمر است، افزود: استادهایم همچون مرحوم برامکی، علی حیدری، صفاریان، اسدی و آقای محمدحسن عزیزی در این شهر مشغول به کار بودند و توانستهام از همه این عزیزان تجربه کسب کنم و شاگردی آنها را داشته باشم.
جوادی که اکنون سن ۷۵ سالگی خود را سپری میکند، افزود: پس از ۶ سال شاگردی برای این بزرگواران چون مغازه نداشتم در زیر زمین خانه پدریام شروع به ساخت ظروف کردم، ولی آن زمان چون نتوانستم ظروفم را در کاشمر به فروش برسانم محصولاتم را به خلیلآباد بردم و به صورت بساطی در آنجا به فروش رساندم.
وی با اشاره به اینکه از آن زمان در شهر و روستا در خانهها مشغول به کار شدم و در کنار ساخت ظروف سفیدکاری ظروف مسی را هم انجام دادم، عنوان کرد: گرچه در زمانی بازار مسگری از رونق افتاد ولی با اعلام پزشکان مبنی بر اینکه ظروف مسی نقش خوبی در سلامتی جسم دارد رونق گرفت ولی با گران شدن مس دوباره بیرونقی در این کار را شاهدیم.
استاد جوادی با بیان اینکه ظروف مسی کارخانهای بیتأثیر در کاهش ظروف مسی دستساز نبوده است، گفت: چون در ظروف مسی کارخانهای برنج و آهن به کار برده میشود به همین دلیل پس از دو بار پخت غذا در آنها غذا مزه دار شده و از کیفیت غذا میکاهد.
وی در ادامه با بیان اینکه وقتی شروع به کار کردم مس کیلویی ۴۵ تومان بود ولی اکنون به ۵۰۰ هزار تومان رسیده است، خاطرنشان کرد: در گذشته تنوع وسایل مسی زیاد بود و وسایلی مانند پارچ، کاسه، بشقاب، پیاله و ... درست میکردیم، ولی به دلیل گرانی مس و عدم استفاده از وسایل مسی و عدم کیفیت مناسب ورق مسهای جدید، ظروف بزرگ قدیمی را به قطعات کوچکتر تبدیل کرده و دیگچههای کوچک و متوسط درست میکنم.
این مسگر قدیمی با اشاره به اینکه ظروف مسی کارخانهای را نمیتوانیم تبدیل به وسایل مسی دیگری کنیم، گفت: یکی از کارهای مسگران سفید کردن داخل و حتی بیرون وسایل مسی است که این امر نیز در وسایل دستساز متفاوت از وسایل کارخانهای است و قلعی که در وسایل کارخانهای استفاده میشود از کیفیت پایینی برخوردار است.
جوادی با اشاره به اینکه برای ساخت ۱۰ عدد دیگچه ۱۲ روز زمان نیاز است ولی کارخانهها در هر ساعت ۳۰ دیگچه آماده میکنند، افزود: پارسال یک دیگچه را ۳۵۰ هزار تومان میفروختیم ولی الان به دلیل گرانی ورق مس به ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
وی با عنوان اینکه دیگچه دستساز از نیم کیلو تا ۵ کیلویی که مورد استفاده منازل است را میسازم، گفت: این کار توانایی و عشق نیاز دارد و اگر کسی علاقهمند باشد در یک سال میتواند این هنر را یاد بگیرد، در این دوران دو فرزندم مسگری را فرا گرفتند ولی چون کار از رونق افتاده است فقط زمانی که کار زیاد داشته باشم در کنار من مشغول میشوند.
این استاد مسگر که حجرهاش متعلق به مسجد است و اجاره پرداخت میکند، گفت: گرچه از صبح تا شب با چکش و دود و تیزآب سر و کار دارم ولی خطراتی همچون ضرب خوردگی دست و تنگی نفس در این کار بیشتر است.
وی با بیان اینکه هرچند مسگری از هنرهای سنتی است ولی متأسفانه به دانش آموزان معرفی نشده و فقط گاهی افرادی برای عکس گرفتن به سراغ من میآیند، گفت: اگر میتوانستم تسهیلاتی دریافت و مکان بزرگتری راهاندازی کنم، آموزش بیش از ۵ نفر از جوانان را به دست میگرفتم تا این هنر زنده بماند.
جوادی با اشاره به اینکه از این هنر مسئولین شهر یادی نمیکنند، اظهار کرد: فقط زمانی که غرفههای ابتدای بلوار سید مرتضی (ره) راهاندازی شد از من خواستند در آنجا حجرهای فعال کنم ولی به علت عدم امنیت آن مکان و گرانی مس نتوانستم در آن غرفهها فعالیت کنم.
وی که از هنر دست و بازوی خود توانسته است ۸ فرزند خود را سر و سامان دهد، گفت: بیشتر مشتریهایم از کاشمر و روستاها هستند و گرچه به شهرهای یزد، اصفهان و شیراز کارهای مرا بردهاند و گاهی از آنجا درخواست دارند ولی چون دست تنها هستم و سرمایه کمی دارند نتوانستم درخواستهای آنها را قبول کنم.
به جرات میتوان گفت که رمز ماندگاری در روند صنعت و هنر هر منطقه در گرو نگاه کیفی به صنایعدستی آن منطقه است؛ چراکه علاوه بر ارزشهای هنری و فرهنگی، یک منبع اساسی برای رونق گردشگری، فرصت ایجاد اشتغال برای جوانان، تولید کالا برای استفاده روزمرگی مردم و نیز تولید کالاهای صادراتی است.
باید گفت حمایت از این چنین صنایعی، توجه مسئولان و همچون گذشته مردم هر دیار را میطلبد که به هنر و فرهنگ مناطق خود اهمیت دهند و با حمایت از این هنرمندان به رونق این صنایع کمک کنند.
منبع؛ ایسنا