قیام پانزده خرداد، نقطه عطفی است در تاریخ معاصر؛ یادگاری است از پیوند معنوی تودههای عظیم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عمیق مذهبی ملّت ایران؛ نمایشی است از به پا خاستن مردمی که میخواستند ظلم و ستم را از بُن بر کنند؛ تجسّمی است از تاریخ اسلام و درجهای است برای سنجش فداکاری و از خودگذشتگی انسانهایی که به دنبال آرمان الهی حرکت میکنند.
پانزده خرداد، روز قیام خونین مردم جان بر کفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند.
دستگیری امام خمینی رحمه الله
در سحرگاه پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲، دژخیمان رژیم ستم شاهی به خانه امام خمینی رحمه الله یورش بردند. آنها امام را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، در سخنان کوبنده ای، از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او پرده برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم، به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابانهای شهر قم، زیر پای مردان و زنان انقلابی ـ که در اعتراض به رژیم شاه و حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند ـ به لرزه در آمد. این صحنه، در آن روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و بدین ترتیب، مردم ایران با این قیام گسترده، نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستم شاهی هستند.
قیام پانزدهم خرداد قم
پس از انتشار خبر دستگیری امام رحمه الله در پانزده خرداد ۱۳۴۲، بسیاری از مردم قم، به منزل ایشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی رحمه الله، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام حرکت کردند. پس از مدتی، صحن مطهر و خیابانهای اطراف، لبریز از جمعیّت شد که شعارِ «یا مرگ یا خمینی» را با هیجان شدیدی تکرار میکردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بیانیه هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلّح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسلها شروع شد و تعداد زیادی از مردم زخمی شده یا به شهادت رسیدند. شدّت تیراندازی به حدّی بود که امکان انتقال زخمیها و اجساد شهیدان نبود و این کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه یافت.
حمام خون در تهران
در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، مردم تهران هم، چون سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی رحمه الله به خیابانها ریختند و قیام خونین خویش را آغاز کردند. سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کَنْ و نیز مردم جماران به سوی تهران سرازیر شد. انبوه جمعیّتِ بازاری، بارفروش، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای رعدآسای «یا مرگ یا خمینی» و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه در آورد. شاه که در برابر قیام قهرآلود ملّت، تاج و تخت خود را در حال زوال میدید، با رگبار مسلسل به جنگ ملّت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت.
راهپیمایی در سایر شهرها
در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، در بیشتر شهرها، درگیری، راه پیمایی، برگزاری جلسات و نیز سخنرانی بر ضد رژیم و اعتراض به دستگیری امام صورت گرفت. در بعضی از شهرها مانند شیراز، تبریز و مشهد، اعتراضها از شدّت و گستردگی بیشتری برخوردار بود که در اثر این حوادث، تعداد زیادی کشته، مجروح یا زندانی شدند.
تلاش رژیم برای تغییر واقعیت
قیام پانزدهم خرداد، جوششی از طرف مردم بود برای درهم کوبیدن رژیم سلطنت و گرچه به سرعت نتیجه قطعی نداد، آثار بسیار باقی گذاشت. از این رو، عوامل رژیم حاکم، به روشهای گوناگون کوشیدند با استفاده از همه امکانات و از جمله رسانههای گروهی، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگیرند و جهت خارجی به آن داده، افکار عمومی را فریب دهند؛ بنابراین رژیم مدعی شد که عدهای از مردم، برای به دست آوردن پول، به تهاجم برضد دولت دست زده اند و گفتند که این پولها را شخصی به نام «جمال عبدالناصر» فرستاده تا در ایران، توطئههای صورت گیرد. البته با همه این تلاشها و ادعاهای پوچ و بی اساس، شعله قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، روز به روز روشنتر میگردید.
پانزدهم خرداد در مطبوعات جهان
پس از قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، مطبوعات خارجی به صورتهای مختلف و با تیترهایی درشت، از این روز نام بردند. برای مثال روزنامه «دی ولت» در شماره ۱۲۹ خود نوشت: «در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام]خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد». یا روزنامه «الاهرام» در ۱۶ خرداد نوشت: «دیروز تهران در آتشِ خشم شعله ور شد... این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود و هنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح اللّه خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند».
انعکاس نهضت پانزدهم خرداد
پس از واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، با وجود سانسورهای شدید دستگاه شاه، خبرهای دستگیری امام خمینی رحمه الله و قیام ۱۵ خرداد؛ در مدّت کوتاهی، نه تنها در سراسر کشور، که به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم بر ضد شاه به راه افتاد. حوزههای علمیه نجف، کربلا و کاظمین، به حمایت از امام خمینی رحمه الله، تلگرافهایی به سران کشورهای اسلامی و سازمانهای بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدّت محکوم کردند. تمام این جریانها در حالی صورت میپذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمیشد.
اعتراض شخصیتها
پس از واقعه خونین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و کشتار مردم ایران، شخصیتهای سیاسی و علمیِ نقاط مختلف جهان، با صدور اطلاعیه هایی، مراتب اعتراض خویش را اعلام میداشتند. از آن جمله میتوان به اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمود شلتوت، مُفتی و رئیس دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد که شش روز پس از قیام پانزدهم خرداد صادر شد. در این بیانیه، دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدّس آنان، داغ ننگی بر پیشانی عالم انسانی معرفی گردیده است. وی طیّ تلگرافی، خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام خودداری کند و هر چه زودتر، علمای بازداشت شده را آزاد سازد.
آزادی امام امّت
جنبش پانزده خرداد، اگر چه واکنش طبیعی مردم مسلمان در برابر مصوّبات خلاف اسلام رژیم و بازداشت امام خمینی رحمه الله بود، آزادی فوری ایشان را در بر نداشت. از این رو، اعتراضها از همه نقاط ادامه داشت و سرانجام علمای طراز اوّل کشور، برای چاره جویی، در تهران اجتماع کردند. رژیم حاکم که از یک پانزده خرداد دیگر بیمناک بود، کوشید آنها را پراکنده سازد و قدمی در راه خواست آنها بر ندارد. از طرفی مراجع تقلید، اعلامیهای صادر کردند مبنی بر این که امام خمینی رحمه الله مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید است و براساس قانون، از محاکمه و تعرّض مصون است. سپس با انتشار این مطلب، رژیم خود به خود مجبور شد برای فرو نشاندن نارضایتیهای عمومی، امام خمینی را در هیجدهم فروردین ۱۳۴۳ آزاد کند.
۱۵ خرداد ندای ملکوتی امام
حادثه سترگ پانزده خرداد ۱۳۴۲، در اوج اصلاحات دروغین شاه خائن اتفاق افتاد؛ چرا که در آن زمان، اختناقی فراگیر بر ایران سایه افکنده بود. در این جوّ، ناگهان ندای ملکوتی امام از شهر مقدس قم بلند شد و با افشای نقشه خائنانه شاه، مردم را از آن چه در پشت پردهها میگذشت، آگاه کرد.
آری، امام در ضمن بیدار کردن مردم، آنان را برای قیامی صد در صد اسلامی دعوت کرد و چارچوب قیام را به آنان نشان داد. از این رو در روز پانزده خرداد گروهی از متعهدان و مخلصان که خبر دستگیری امام را شنیدند، قیام خویش را آغاز نمودند و با شعارهای «لااله الا اللّه» و «یا مرگ یا خمینی» دیگران را از خواب غفلت بیدار و بنیانهای انقلابی استوار را پایه ریزی کردند.
اسلامی بودن قیام پانزده خرداد
در قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، شعارهایی که از حنجرههای دردمند ملّت ایران بلند میشد، صرفا اسلامی و مذهبی بود و به طور کلّی حرکت پانزده خرداد، به دلیل توهین به اسلام و رهبری اسلام که از هر طرف مورد هجوم قرار گرفته بود، بر پا شد. اگر این نهضت خداجویانه مردم در آن روز با آن وسعت به وجود نمیآمد، رژیم ستم شاهی جرأت بیشتری از خود نشان میداد و اساس اسلام را در کشورمان از بین میبرد و اهداف اربابان آمریکایی خود را محقق میگرداند.
مردمی بودن نهضت پانزده خرداد
قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، قیامی کاملاً مردمی بود و تکیه گاهی جز مردم رنج دیده و مظلوم ایران نداشت. اصالت این قیام، در خروش عاشقانی بود که عارفانه در راه رضای معبود خویش، به ندای رهبر دل سوزشان پاسخ مثبت دادند و برای حمایت از آرمانهای او، آماده شهادت و جان فشانی شدند. اینان، نه چهرههای سیاسی محض بودند و نه مردمی که برای هواهای نفسانی و مادّی قیام کرده باشند، بلکه همین مردم پاک دلِ کوچه و بازار بودند که یک صدا و یک نوا بر ضد ظلم و خیانت رژیم ستم شاهی پهلوی به پاخاستند. به همین دلیل، رژیم شاه سخت به وحشت افتاد و چارهای جز گلوله باران مردم ندید.
پایان افسانه جدایی دین از سیاست
قیام پانزده خرداد، به افسانه جدایی دین از سیاست که بیش از نیم قرن، از سوی استعمارگران و رژیمهای دست نشانده آنان تبلیغ و ترویج شده بود، پایان داد و جداناپذیری اسلام از سیاست را، برای همگان آشکار کرد و اسلام ناب محمّدی را از اسلام آمریکایی باز شناسانید. از آن پس، اسلام راستین که تا دیروز جایی در مجامع علمی و روشن فکری نداشت، در میان نسل تحصیل کرده و به ویژه دانشگاهیان راه یافت و گام به گام گسترش پیدا کرد و فعالیتهای سیاسی بر پایه اسلام، به عنوان بزرگترین جریان سیاسی در ایران اوج گرفت و پیشرفت کرد و زمینه ساز انقلاب اسلامی شد.
آشکار شدن ماهیت شاه
در زمان سلطنت محمّدرضا پهلوی، دستگاه حکومت به وسیله حامیان آمریکایی خود، با شیوهها و تاکتیکهای پیچیده و حساب شده ای، به مبارزه با اسلام میپرداخت و شاه با تظاهر به اسلام و شعایر مذهبی، میکوشید به شکل مرموزی، توطئه اسلام زدایی پدر خویش را پی بگیرد. از این رو، تا پیش از قیام غرورآفرین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، بسیاری از عناصر و چهرههای اسلامی دید مثبتی به شاه داشتند و او را «اسلام پناه» میپنداشتند، ولی ددمنشی و سفاکی نسبت به مردم مظلوم و تجاوز به حریم روحانیت در جریان واقعه پانزده خرداد، ماسکِ فریب و ریا را از چهره او برداشت و ماهیت ضددینی او را برای همگان آشکار ساخت.
پانزده خرداد در کلام امام خمینی رحمه الله
امام خمینی رحمه الله آن پیر فرزانه انقلاب، درباره روز پانزده خرداد ۱۳۴۲ چنین فرمودند: «روز پانزده خرداد، در عین حال که، چون عاشورا، روز عزای عمومی ملّت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است. بزرگداشت روز حماسه آفرین ۱۵ خرداد، بزرگداشت ارزشهای انسانی در طول تاریخ است». ایشان در سخنانی دیگر فرمودند: «قیام پانزده خرداد، اسطوره قدرت ستم شاهی را در هم شکست و افسانهها و افسونها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز، سدّ عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست کرد. خون سلحشوران کوخ نشین، کاخهای ستم را در هم کوبید. ملّت عظیم الشأن با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را برای نسلهای آینده گشود و ناشدنیها را شدنی کرد».
گرمی بخش جانها
قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲، جرقّهای آتش بار بر خرمن باروت جامعه خفقان گرفته و شب زده ایران افکند و زمینه جنب و جوش و شور و خروش ایثارگرانه و فداکارانه را فراهم کرد. ملّت ایران با الهام از راه و روند حماسه آفرینان پانزدهم خرداد، به عنوان اسوههای ایثار و شهادت، درس جانبازی، فداکاری و پایداری آموختند، روزهای شور و حماسه فراوانی پدید آوردند و نهضت اسلامی امام بر ضد طاغوت را تداوم بخشیدند. مبارزه پی گیر و مقاومت خستگی ناپذیر ملّت ایران، از سال ۴۲ تا ۵۷ که به انقلابی اسلامی کشیده شد، ریشه در قیام خونین پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازیهای زنان و مردان قهرمان آن روز تاریخی بود.
منبع: موج