حجت الاسلام والمسلمین براهیم کلانتری تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، ضمن تبریک ولادت باسعادت امام رضا علیه السلام، گفت: چهارمین دلیل قرآنی نظریه «ولایت فقیه»، نهی از «پذیرش ولایت کافران و تکیه بر ظالمان» است.
این استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون دلیل چهارم اظهار کرد: توجه همزمان به مفاد صریح آیاتی از قرآن کریم نتیجه روشنی را در موضوع محل بحث در اختیار میگذارد که خود میتواند دلیل قرآنی مستقلی در مبحث نظریه سیاسی اسلام در همه عصرها و از جمله عصر غیبت بشمار آید. این آیات را میتوان در چهار گروه جمعبندی کرد.
او در توضیح اولین گروه آیات قرآن کریم که مبنای دلیل چهارم هستند، گفت: گروه اول، آیاتی هستند که با صراحت مؤمنان را از پذیرش ولایت کافران نهینمودهاند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبِینا»،ای کسانی که ایمان آورده اید؟ غیر از مؤمنان، کافران را ولیّ خود قرار ندهید؛ آیا میخواهید (با این عمل) دلیل آشکاری برضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟
تولیت حرم مطهر، ادامه داد: مفاد آیه بالا در سوره آل عمران، آیه ۲۸ نیز تکرار شده است: «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ.»، مؤمنان نباید کافران را بجای مؤمنان دوست و ولّی خود قرار دهند و هرکس چنین کند از لطف و ولایت خدا بی بهره است.
تولیت حرم مطهر در ادامه به آیه نفی سبیل اشاره کرد و گفت: قرآن کریم در سوره نساء، آیه ۱۴۱ بر این مطلب تصریح میکند که خداوند هرگز سلطهای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً».
او گفت: مفاد آیات بالا چنین است که نه خداوند سلطه کافران را برمؤمنان تشریع کرده و نه مؤمنان خود مجازند کافران را ولّی و سرپرست خود قرار دهند، بلکه مؤمنان فقط مجاز به پذیرش ولایت و سرپرستی مؤمنان میباشند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح دومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم گفت: این گروه شامل آیاتی هستند که به صراحت، ظلم را نکوهش و مؤمنان را از تکیه بر ظالمان نهی نمودهاند: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»، و کسانی که ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه عذابی گرفتار خواهد شد.
تولیت حرم مطهر در توضیح عبارت «لا تَرْکَنُوا» در آیه ۱۱۳ سوره هود که به آن اشاره شد، گفت: «رکون» از ماده «رکن» به معنای تکیه کردن و اعتماد کردن است، و «الذین ظلموا» گر چه مصادیق گوناگونی دارد و ظلم به نفس، ظلم به دیگران و ظلم به خداوند را شامل میشود، امّا مصداق بارز آن کسانی هستند که از سر عمد و آگاهی دست به ظلم و فساد در میان بندگان خدا زدهاند و جامعه را از مسیر مستقیم بندگی خدا به انحراف و عصیان کشاندهاند.
او تصریح کرد: مفهوم نهایی این آیات چنین خواهد بود که ظلم از گناهان بزرگ است و مؤمنان مجاز نیستند در زندگی فردی و اجتماعی خود ظالمان را دوست، تکیه گاه و مورد اعتماد خود قرار دهند. قرآن کریم در آیهای دیگر بر این مطلب تصریح میکند که خداوند هرگز مسئولیتی همچون امامت و پیشوایی امت را که عهدی الهی است به ظالمان اعطاء نمیکند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به توضیح سومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم پرداخت و گفت: گروه سوم آیاتی هستند که عدل و عدالت را به عنوان یک ارزش بزرگ الهی در روابط فردی و اجتماعی آدمیان مطرح و همگان را به آن فرا می-خوانند. در آیه ۹۰ سوره نحل میخوانیم «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسان...»، خداوند به عدل و نیکوکاری امر میکند. همچنین در آیه ۸ سوره مائده آمده است: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ»، عدالت ورزید که این به تقوی نزدیکتر است و از (معصیت) خدا بپرهیزید.
او در ادامه، ضمن اشاره به مجموعه دیگری از آیات قرآن در باب عدل و عدالت، گفت: در نگاه قرآن، رعایت عدالت، هم در امور فردی از قبیل سخن گفتن، روابط بین همسران، نوشتن اسناد مالی، و ...، و هم در امور اجتماعی از قبیل گواهی دادن، قضاوت کردن، روابط بین اقوام، حکومت کردن یک واجب الهی بشمار میآید.
قرآن کریم برای انسانی که به عدل امر میکند و در مسیر مستقیم الهی گام برمیدارد ارزش قایل خاصی است و چنین انسانی را بر کسی که واجد این ویژگیها نیست برتر میشمرد.
کلانتری گفت: افزون بر ارزش ذاتی عدالت و برتری انسان عادل بر غیر عادل، قرآن کریم به صراحت به رعایت عدالت در حکومت بر مردم امر میکند. در لسان قرآن با اینکه پیامبران الهی افزون بر مقام نبوت به حکومت نیز منصوب شدهاند، با این وجود خداوند به آنان دستور میدهد که فقط بر اساس عدالت با مردم رفتار کنند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح چهارمین گروه آیات قرآن که مویّد ادله چهارم اثبات نظریه «ولایت فقیه» هستند، گفت: گروه چهارم: شامل آیاتی هستند که برای سه گروه از انسان ها، ارزش و برتری خاصی قائلند. نخست؛ اهل ایمان، دوم؛ عالمان و دانشمندان و سوم؛ با تقواترین مردم.
او در ادامه به ذکر نمونههایی از این آیات پرداخت و گفت: در سوره مجادله آیه ۱۱ میخوانیم «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»، خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که از علم برخوردار شدهاند درجات بزرگی میبخشد. همچنین در سوره سجده، آیه ۱۸ خداوند متعال میفرماید «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ»، آیا کسی که با ایمان باشد همچون کسی است که فاسق است؟ نه، هرگز این دو برابر نیستند؛ و در سوره زمر آیه ۹ آمده است: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الألْبابِ»، (ای پیامبر) بگو: آیا کسانی که می-دانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر میشوند.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بر همین اساس، قرآن کریم عالِمان را مرجع مردم قرارداده و از ناآگاهان میخواهد که برای آگاهی از امور خود به آنان مراجعه کنند: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، اگر نمیدانید از آگاهان سؤال کنید.
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»، گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
او ادامه داد: تقوا درجات بسیاری دارد و بی گمان هر درجهای از تقوا نزد خداوند بزرگ از ارزش خاص خود برخوردار است، امّا براساس آیه بالا، باارزشترین انسانها در پیشگاه خداوند افرادی هستند که به بالاترین مدارج تقوا صعود کردهاند. براساس این گروه از آیات، از منظر قرآن کریم انسانهای مؤمنی که در مدارج علم و تقوا گام برداشته و از همگنان خود پیشی گرفتهاند از ارزش و جایگاه برتری برخوردار میباشند.
تولیت حرم مطهر در ادامه به جمع بندی مفاد آیات گروههای چهارگانه پرداخت و گفت: گروه اول از آیات یاد شده از مؤمنان میخواهد که کافران را ولیّ خود قرار ندهند و با صراحت اعلام میکند که چنین ولایتی از ناحیه خداوند هیچ مشروعیتی نخواهد داشت. از آنجا که در این آیات، نهی از ولیّ قرار دادن کفّار اطلاق دارد، به همین سبب هر نوع ولایتی و از جمله ولایت سیاسی را شامل میشود. از این رو مؤمنان مجاز نیستند در اداره جامعه خود کافران را ولیّ و سرپرست جامعه خود قرار دهند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در جمع بندی مفاد آیات گروه دوم گفت: آیات یاد شده به صورت مطلق هرگونه تکیه و اعتمادی را بر ظالمان مردود میشمرد و چنین اطلاقی یقینا تکیه بر ظالمان در امور سیاسی را نیز شامل میشود. از این رو سپردن اداره امور جامعه اسلامی به ظالمان مشروعیت نداشته و برخلاف نصّ صریح قرآن کریم خواهد بود. بر اساس آیات گروه اول و دوّم، کافران و ظالمان فاقد مشروعیت الهی برای اداره جامعه اسلامی میباشند. محصول منطقی این مطلب این است که مؤمنان در کلیه امور فردی و جمعی و از جمله اداره جامعه خود باید مؤمنان عادل را تکیه گاه و ولیّ خود قرار دهند.
کلانتری در جمع بندی مفاد آیات گروه سوم گفت: قرآن کریم در آیات گروه سوم به صورت ایجابی به ارزش عدل و رعایت عدالت در همه امور اعم از فردی و اجتماعی پرداخته و با صراحت، همگان و از جمله حاکمان را به رعایت عدالت فرا خوانده است. از این رو میتوان گفت از منظر قرآن ولایت اجتماعی مؤمنان آن گاه مشروعیت دارد که به زیور عدالت آراسته باشد.
او در جمع بندی مفاد آیات گروه چهارم گفت: گروه چهارم از آیات یاد شده، افزون بر اینکه بر برتری مؤمنان بر غیر مؤمنان تصریح میورزند، بر تقدّم و برتری عالمان و پرهیزگاران نیز تصریح نمودهاند. اطلاق این آیات نیز بیانگر این حقیقت است که از منظر قرآن کریم عالمان و پرهیزگاران به تناسب درجات علم وتقوا برغیر عالمان و غیر پرهیزگاران در کلیه تعاملات فردی واجتماعی تقدّم وبرتری دارند.
تولیت حرم مطهر، در پایان از مباحث مطروحه و آیات مذکور، نتیجه گرفت که از منظر قرآن کریم فقط ولایت مؤمنان عادل بر امور جامعه اسلامی مشروعیت دارد و در میان مؤمنان عادل، تقدّم و برتری با مؤمنان عادلی است که در مدارج علم وتقوا بر سایر مؤمنان عادل پیشی گرفتهاند. مصداق بارز چنین انسانی در عصر پیامبر گرامی (ص) شخص آن حضرت و در عصر امامان معصوم (ع) همان حضرات و در عصر غیبت، عالمترین و با تقواترین مؤمنان عادل، یعنی فقیهان جامع شرایط میباشند.