همزمان با دهه کرامت به همت اداره امور تسهیلات زائران حرم مطهر رضوی با همکاری خادمان بخش صندلی چرخدار و معاونت اماکن متبرکه رضوی، طرح زیارتی «یا معینالضعفا (ع)» که یکی از طرحهای باسابقه آستان قدس رضوی است تا ۹ خرداد ۱۴۰۲ هر روز صبح اجرا میشود.
روزانه حدود ۱۰۰ مجاور سالمند و کمتوان که مدت زمان زیادی است سعادت زیارت حرم مطهر را نداشتند، در قالب این طرح توسط رابطین آستان قدس رضوی شناسایی شده و به حرم مطهر مشرف میشوند. تمام هزینه رفت و آمد آنان نیز بر عهده این آستان مقدس است.
تشکیل صفوف منظم با همراهی خادمان
یکی از صبحهای بهاری است و چهره خادمان بخش صندلی چرخدار حرم مطهر رضوی مملو از شور و نشاط است؛ چراکه از یک طرف ایام ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) و حضرت رضا (ع) است و از طرف دیگر، امروز توفیق خدمت در کاروان تشرف گروهی سالمندان به حرم مطهر نصیبشان شده است.
این خادمان سفیدپوش به همراه خادمانی از بخشهای دیگر حرم مطهر همچون کتب انوار، کفشداری، دربانی و خدام با صندلیهای چرخدار در ردیفهای منظم مقابل ورودی شیخ طوسی صف میبندند و سپس به ترتیب برای جابهجایی زائران کاروان امروز به محل توقف ونهای سفیدرنگ در دوربرگردان خیابان شیرازی در مقابل دارالشفای امام (ع) میروند. در این میان، یکی از خادمان با نوای «ای صفای قلب زارم؛ هر چه دارم از تو دارم، یا قیامتای رضاجان؛ سر زِ خاکت بر ندارم! / منم خاک درت، غلام و نوکرت؛ مران از در مرا به جان مادرت...» آنان را همراهی میکند و خادمان هم عبارت «علی بن موسی الرضا...» را بلند زمزمه میکنند.
در ادامه پدربزرگها و مادربزرگهای کاروان با احترام و صلوات با کمک خادمان آقا و خانم از ونها پیاده شده و با صندلیهای چرخدار به طرف ورودی حرم مطهر حرکت میکنند.
عاشقانههای مادربزرگها و پدربزرگها
کاروان طرح زیارتی «یا معینالضعفا (ع)» دوباره صفوف خود را در داخل صحن و سرای رضوی در مقابل درِ ورودی به صحن جمهوری اسلامی منظم میکند. در این لحظات زیبای عاشقی به سراغ چند نفر از اعضای این کاروان دوستداشتنی میروم که از مناطق و محلاتی همچون شهرک شهید رجایی، میثم تمار، مفتح شرقی (عباسآباد) و مصطفی خمینی در انتهای مهرآباد، میهمان آستان جانان شدند و چشم به راه تشرف کاروان به داخل صحن انقلاب اسلامی هستند.
نخستین مادربزرگی که با او همکلام میشوم، با حالتی منقلب میگوید: آخرین باری که به زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) آمدهام را به خاطر ندارم. امروز خیلی خوشحال هستم. خدا بانیان این برنامه را سلامت نگاه دارد.
در ادامه با مادر سالمند دیگری سر صحبت را باز میکنم که چشمانش بارانی شده است. او هم بیان میکند: خیلی وقت است زیارت نیامدهام. خدا به همه خادمان آقا خیر و سلامتی بدهد. دعاگوی همه آنان هستم.
در میان اعضای کاروان، چشمم به پدربزرگ تکیدهای میافتد که در حال گفتگو با خادمان است. از او نیز حس و حالش را میپرسم و او با صدای لرزان پاسخ میدهد: من خیلی بیمار و در شرف فوت بودم. نماز که میخواندم، شفایم را از امام رضا (ع) میخواستم. ایشان مرا شفا دادند و خدا را شاکرم امروز توانستم برای زیارت و پابوسیشان بیایم.
در ادامه به سراغ پیرمرد دیگری میروم که تسبیح در دست دارد و زیر لب در حال ذکر و صلوات است. او میگوید: امروز امام رضا (ع) ما را طلبیده است. از ایشان، فرج آقا امام زمان (عج) را میخواهم.
تکریم زائر و خادم
همچنین با محمدرضا چراغی، یکی از خادمیاران بخش صندلی چرخدار حاضر در اجرای این برنامه همصحبت میشوم. او اهل شیراز و از جمله خادمیاران استانی آستان قدس رضوی است که از آغاز دهه کرامت توفیق خدمت در صحن و سرای رضوی را به دلدادگان شمس المشوس (ع) دارد. چراغی بیان میکند: ما به عنوان خادمان زائران امام رضا (ع)، زائران را هم میهمان و هم میزبان میدانیم. بیشک سعادتی والاتر برای ما از خدمت به زائران این امام رئوف (ع) که خودشان صاحبخانه اصلی این بارگاه نیز محسوب میشوند، وجود ندارد.
این خادمیار جوان که از سال ۱۳۹۶ افتخار خدمت در این آستان مقدس را دارد، میافزاید: گاهی زائران به دلیل شرایط روحی و عاطفی که با امام رضا (ع) دارند، ابراز علاقه به حضرت را به ما خادمان نشان میدهند و ما را شرمنده لطف و دعای خیر خود میکنند. در قالب اجرای چنین برنامههایی نیز فقط ما خادمان، زائران را تکریم نمیکنیم بلکه از سوی زائران هم مورد تکریم قرار میگیریم که این امر، مسئولیت و تکلیف ما را بیشتر میکند.
حال و هوای صحن انقلاب با ورود کاروان
نوای صلوات خاصه از بلندگوی سیار همراه کاروان در حرم مطهر طنینانداز میشود و خادم و زائر رو به سوی گنبد بارگاه حضرت میکنند. بعضی از مادربزرگهای کاروان، چادرهای مشکی و گلدارشان را بر صورت میکشند و آرام اشک میریزند. برخی دیگر از اعضای کاروان، رو به گنبد بارگاه انیس النفوس (ع) به احترام سر خم کرده و زیرلب صلوات خاصه را زمزمه میکنند.
سپس با نوای مداح، «غیر تو یاری ندارم؛ با کسی کاری ندارم// گر مرا از در برانی؛ جای دیگر من ندارم! // تو خوبی من بدم به این در آمدم// به جان فاطمه مکن مولا ردم// علی بن موسی الرضا.»، کاروان یا معینالضعفا به طرف صحن انقلاب اسلامی به راه میافتد. زائران هم با کاروان همراه شده و همگی رضارضاگویان وارد صحن میشوند. صحن که آراسته به کتیبههای عید مبارک دیواری و ریسههای چراغانی است، با ورود کاروان، رنگ و بویی ویژه میگیرد چنانکه مداح هم میگوید: آقا کنار زائران ویژهات قدم برمیدارم؛ و سپس رو به اعضای کاروان میافزاید: شما پدران و مادر، خیلی عزیز هستید برای امام رضا (ع) که خادمانشان را دنبال شما فرستاده است.
مراسم ادامه مییابد و خادمان، پدربزرگها و مادربزرگهای حاضر در کاروان را با صندلی چرخدار برای زیارت تا پشت پنجره فولاد صحن میبرند. سپس دوباره صفوف خود را در گوشه صحن انقلاب مقابل ورودی بست شیخ حرعاملی، منظم میکنند. با قرائت زیارت امین الله و مولودیخوانی نیز مراسم تشرف در این محل به پایان میرسد.
بدین ترتیب، اعضای کاروان بار دیگر کبوتر دل خود را به گنبد و گلدستههای بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) روانه کرده و با ایشان به امید زیارتی دیگر وداع میکنند.