انتشار خبر شهادت ۵ نفر از مرزبانان کشورمان در درگیری مسلحانه با اشرار و گروههای تروریستی سراوان در سیستان و بلوچستان صبح روز گذشته (یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه) بار دیگر توجهها را به سمت شرایط امنیتی مرزها جلب کرد. شنبه شب، زمانی که تعدادی از تروریستهای معاند تلاش کردند از مرز پاکستان وارد کشور شوند با مقاومت مرزبانی در محل برجک مرزبانی «مَزه سر» مواجه شدند و در پی حمله مسلحانه آنها ۲ نیروی کادری مرزبانی و ۳ سرباز وظیفه به شهادت رسیدند.
در پی این درگیری، علاوه بر شهادت «حسین بادامکی»، گروهبانیکم «علی غنی با تدبیر»، سرباز وظیفه «محمد جمالزاده»، سرباز وظیفه «یونس سیفی نژاد»، سرباز وظیفه «ناصر حیدری»، دو نیروی دیگر نیز زخمی و حال آنها وخیم اعلام شده است.
نگاهی به شرایط اخیر مرزهای کشور به ویژه مرزهای جنوب شرقی نشان میدهد سطح درگیری و تنشها افزایش قابل توجهی داشته و این چندمین بار در کوتاه مدت است که شهادت تعدادی از جوانان کشور کام همگان را تلخ میکند. گرچه از دیرباز مرزهای جنوب شرقی با توجه به فعالیت گروههای تروریستی شرایطی خطیر و پرتنش را تجربه کرده، اما شهادت مظلومانه جوانان کشور در درگیریهای متعدد، نگرانیها برای برقراری امنیت در این مناطق را بیشتر کرده است.
نطق کور سلبریتیها و مدعیان آزادی
در حالی که شهادت پنج جوان مدافع وطن در سراوان که سه تن از آنها متولدین دهه هشتاد بودند و تنها حدود بیست سال سن داشتند، دل ملت ایران را به درد آورده است، نطق عده خاصی برای محکوم کردن جنایت تروریستها یا دست کم ابراز همدردی، تأسف یا تسلیت به خانواده شهدا بسته مانده و کور شده است. همان کسانی که برای مجازات قاتلان نیروهای امنیتی هشتگ و کمپین به راه انداخته، تصویر حساب کاربری خود را به نشانه همدردی به رنگ سیاه درمیآورند، فریاد «وا مصیبتا» سر میدهند و مغرضانه برای مظلومنمایی جانیان، در فضای مجازی اشک تمساح میریزند.
موجسواران بر جزر و مدهای رسانهای با ادعای آزادی و دموکراسی و دفاع از ایران و ایرانی، آنچنان درباره شهادت مرزبانان ایرانی زبان به دهان گرفتهاند که گویی جان این جوانان برای فدا شدن و خون آنها برای ریخته شدن خلق شده و شهادت وظیفه آنها بوده است؛ اما جانیانی که با پرچم انقلاب به میدان خون و خونریزی آمده بودند خون رنگینتری دارند و علیرغم اثبات جرم نباید به چوبه دار آویخته شوند.
«صالح میرهاشمی» و «سعید یعقوبی» و «مجید کاظمی» که با کلت و کلاشینکف در ماجرای خانه اصفهان سه مأمور امنیتی را به شهادت رساندند و حتی قاچاقچیان انسان و مواد مخدر تا پای دار از حمایت سلبریتیها بهرهمند بودند و علیرغم آنکه وقیحانه به جنایات خود اعتراف کرده بودند؛ اما در فضای رسانهای به کمک این حمایت خود را در جایگاه مظلوم قصه مینشاندند.
آنچه سلبریتیها تا امروز برزو دادهاند حکایت از زبانی تلخ و تند و تیز و دراز برای دفاع از قاتلان و مجرمان و نطقی کور و بسته و وامانده برای مدافعان وطن و ملت دارد.
این چندمین بار است که سلبریتیها و البته گروهی از اصلاحطلبان رادیکال، دوگانگی ادعاها و شعارهای خود را عیان میکنند و رویهشان در موضعگیریها نشان میدهد هر آنچه به حکومت مستقر در ایران مربوط باشد را مستحق ظلم و جنایت و مرگ میدانند و از چهرههایی که دست آنها آلوده به خون است قهرمانانی پوشالی برای افکار عمومی دست و پا کنند.
وقتی چهره واقعی شیکپوشان عیان میشود
«حجتالاسلام نصرالله پژمانفر» رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره دوگانگی برخی چهرهها در ادعای دفاع از مظلومان و سکوت آنها بعد از شهادت مرزبانان کشور میگوید: «به نظر میرسد علیرغم تلخی این حوادث، رونمایی شدن از پشت صحنه و چهره حقیقی افرادی که خندان و شیک پوش همه جا حضور پیدا میکنند و خود را دلسوز و مهربان و خوب جلوه میدهند خوب است. مردم فهیم هستند و چهره واقعی این افراد را میبینند.»
وی تصریح میکند: «واقعیت این دوگانگی درباره رفتار برخی سلبریتیها و اصلاحطلبان به مرور در افکار مردم رسوب میکند و در خاطر آنها باقی میماند. یک خدمتگذار نیروی انتظامی با حداقل حقوق ایستاده و مرزبانی میکند تا از ورود مواد مخدر به کشور جلوگیری کند، اما یک نفر از کسانی که اخیراً ادعای دموکراسی و آزادی داشته درباره این جوانان مرزبان اظهار نظری نمیکند.»
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی عنوان میکند: «چنین رفتارهایی باعث شده افرادی که روزی در اوج بودند امروز از لحاظ محبوبیت چهرهای نزد مردم نداشته باشند، چراکه امروز در جامعه مردم میدانند که برخی کاسبی میکنند و برخی فدایی ملت هستند و به خوبی این دو را از یکدیگر تشخیص میدهند.
توسعه مناطق مرزی، لازمه امنیت پایدار
با همه آنچه گفته شد به نظر میرسد فارغ از جنبههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این حادثه، برقراری و احیای امنیت مرزهای کشور به ویژه مرزهای مشترک با افغانستان و پاکستان که سابقه فعالیت گروههای تروریستی در آنها بیشتر است امری ضروری است که باید راهبرد متقن و سنجیده شدهای برای آن در نظر گرفت. همچنانکه پیش از این نیز طرح کنترل امنیت مرزها در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد، اما تاکنون بودجه کافی برای اجرای آن در نظر گرفته نشده است.
یکی از راهبردهایی که در چند سال اخیر مورد توجه رسانهها و سیاستگذاران کشورهای منطقه قرار گرفت، دیوارکشی مرزی برای جلوگیری از فعالیت آزادانه گروههای تروریستی بود. خبری که مورد تأیید مقامات مربوطه قرار گرفت. پیش از این حسین ذوالفقاری معاون امنیتی سابق وزارت کشور، بعد از حادثه تروریستی خاش (۱۳۹۷) درباره دیوارکشی بین ایران و پاکستان گفته بود: «طرح کنترل امنیت مرزها در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد. دولت ترکیه در مرز مشترک با ما در حال ایجاد دیوار با ماست. مسأله کنترل مرز در هر منطقه اقتضا خود را دارد. اگر بخواهیم یک محور صد کیلومتری را پوشش دهیم، ۷۸ میلیارد تومان هم بابت این کافی نیست. ملاحظات همه دستگاههای مرتبط با مرز در طرح کنترل امنیت مرزها لحاظ شده است.»
به نظر میرسد تکمیل این طرح میتواند جلوی برخی مشکلات مرزی همچون قاچاق مواد مخدر و تحرک گروههای تروریستی را بگیرد یا دست کم آنها کاهش دهد. البته دیوارکشی مرزی پیش از این نیز در بخشی از مرزهای ایران و افغانستان نیز برای جلوگیری از ترددهای غیرمجاز اجرایی شد. عملیات انسداد، از مرز «دوغارون» به سمت شهرستان «خواف» به مسافت ۷۴ کیلومتر است؛ دیواری به طول ۷۵ کیلومتر، به ارتفاع چهار متر و همچنین فنس کشی.
اما کنترل و انسداد مرزها، بخش سخت افزاری است که باید مانع از تحرکات تروریستی شد، اما بخش نرم افزاری آن مسائلی اقتصادی مناطق است. زمانی امنیت مناطق مرزی مان در شرایط مطلوب قرار میگیرد که مرزنشینان از نظر گذراندن زندگی و از لحاظ فرهنگی دچار اخلال نشود.
در همین زمینه یکی از اقداماتی که میتواند در توسعه امنیت مرزهای شرقی کشور مؤثر باشد بازارچههای مرزی است. فعالیت و رونق این بازارچهها موجب روی آوردن مردم به فعالیتهای سالم اقتصادی و دورشدن از مشاغل کاذب و غیرقانونی همچون قاچاق کالا و مواد مخدر میشود. از طرفی، فعالیت این بازارچهها زمینه بیش از پیش ارتباطات دوسویه مرز را فراهم میکند.
امنیت ما در منطقه علیرغم همه بسترهای ناامنی و تحریمها بینظیر است و در بالاترین وضعیت امنیتی خود قرار داریم، اما متأسفانه در نقاطی از مرزهای شرقی و غربی کشور همسایگانی داریم که برای تأمین امنیت خود مشکل دارند و این موضوع نیز چالشهای مرزی برای ما ایجاد کرده است؛ چراکه برای تأمین امنیت مرزها باید همکاریهای خوبی با کشورهای همسایه صورت بگیرد. طبق پروتکلهای جهانی، این کشورها مسئولیت تأمین امنیت مرزهای خود را دارند؛ اما متأسفانه شاهد این موضوع، بهویژه در مناطق شرقی نیستیم؛ بنابراین برای ایجاد امنیت پایدار این این مناطق باید امنیت پایدار را مد نظر قرار دهیم که لازمه آن توسعه مناطق مرزی از لحاظ فرهنگی و اقتصادی است.
منبع: مهر