دکتر شفائی، دانشجوی پزشکی بود که ۹ سال پیش انتشاراتی را در حوزه پزشکی و امتحانات علوم پایه تأسیس کرده است.

به مناسبت روز پایانی نمایشگاه کتاب با دکتر صادق شفائی، دانش‌آموخته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدیریت کسب و کار دانشگاه تهران بنیان‌گذار و فعال حوزه نشر و آموزش پزشکی گفت و گویی دوستانه داشتیم.

این ناشر بیشتر در خصوص امتحانات علوم پایه فعالیت می‌کند که دانشجویان رشته‌ هایی مانند پزشکی و دندانپزشکی باید پس از دو سال تحصیل با نمره قبولی بگذرانند و سپس به مقاطع بالینی و کلینیکی وارد شوند.

۱) از چه زمانی و چطور ایده این کار به نظرتان رسید؟

سخت است که بگویم اولین بار کی این ایده به ذهنم آمد. 
هرچه فکر می‌کنم اولین بار کی بود، باز می‌بینم انگار از قبلش هم یک نشانه‌هایی وجود داشته اند. به طور کلی می‌توانم بگویم شب امتحان علوم پایه خودم به فکرم رسید که می‌شود در آموزش پزشکی کار‌های متفاوت و مفیدتری کرد و به سواد علمی پزشکان کمک کرد.

همان فکر کمتر از ۲۴ ساعت به عمل رسید و فردا ظهر بعد از امتحان به همراه دو نفر از دوستانم مستقیمابه دو نشر معروف پزشکی رفتیم و گفتیم می‌خواهیم در حیطه علوم پایه با شما همکاری کنیم. 

هر دو نشر هم پذیرفتند و عملا من از همان زمان دانشجویی و وقتی که در مقطع علوم پایه بودم، انگار علوم پایه ماندم و به طور جدی کارم را شروع کردم. این مسئله همکاری با نشر‌های پزشکی چند سالی جسته و گریخته ادامه داشت تا وقتی که به شکل مستقل اقدام به تأسیس مؤسسه و نشر کتاب و محصولات آموزشی پزشکی کردیم و به تأیید و نظر دانشجویان پزشکی کار‌های متفاوتی را رقم زدیم.

۲) چرا سراغ این کار رفتید و چطور این مسیر را طی کردید؟
برای خود من دو انگیزه متفاوت وجود داشتند. یکی ضعف‌هایی که در آموزش پزشکی و به خصوص در زمینه علوم‌پایه می‌دیدم و حس می‌کردم می‌توانم در این حیطه معلم خوبی باشم و دیگری علاقه ام به نوشتن. 

من از دوران بچگی به نوشتن گرایش داشتم و حتی خبرنگار بچه‌های گل آقا بودم و برایشان مطلب می‌فرستادم. جمع این دو باعث شد یک انگیزه قوی درونی به وجود بیاید و حدود ده سال پیش آشنایی با دوست و برادرم آقای زاهدی باعث شد بتوانیم با همدیگر این مسیر پرسنگلاخ را شروع کنیم و طی کنیم.

۳) هدفتان در ابتدا چه بود؟ اهدافتان در طول مسیر تغییر کردند؟

در شروع کار بیشتر قصدمان آموزش به شکل کلاس و تدریس بود و کار نشر را بیشتر به عنوان ضمیمه می‌دیدیم. 

ولی تقریبا دو سال بعد از شروع احساس کردیم کتاب تأثیرگذاری بیشتر و وسیع‌تری دارد. 

کتاب رسمیت و احترامی جامع به خصوص در جامعه دانشگاهی دارد و می‌تواند جایگاه اجتماعی بهتری هم به عنوان ناشر بدهد و ارتباط با قشر بیشتری از دانشجویان و افراد را فراهم می‌کند.

به علاوه درآمد اکسیژن هر کسب و کاری است و به خاطر این که امکان توزیع سراسری کتاب در کل کشور بهتر و آسان‌تر است، از این باب مناسب‌تر بود و با توجه به این که با تأسیس این انتشارات به نوعی کارآفرینی و اشتغال انجام شد، هدفمان به سمت تألیف کتاب بیشتر تغییر مسیر داد.

۴) بیشتر دوست دارید شما را با لقب دکتر بشناسند یا ناشر؟

من هر دو شغل را دارم. به نظر خودم در زمینه نشر و آموزش خرده حرفی برای زدن دارم، اما در زمینه‌ی طبابت ادعایی ندارم.

۵) تا به حال به دلیل فعالیت‌هایتان از شما تقدیر شده است؟ تقدیر که در اصل باید از سمت مخاطب باشد و خدا را شکر همیشه بازخورد‌های مثبت و قشنگی از دانشجو‌های مخاطبمان دیده ایم و همچنان هم به ما لطف دارند. اما از ارگان‌ها یا جشنواره‎ها و جوایز تاکنون خیر.
البته پیش آمده که از ما رزومه گرفته اند، ولی از عاقبتش فعلا خبری نشده است. 

۶) اگر می‌شد فقط یک بیماری را درمان کنید، انتخابتان چه بود؟ 
قطعا یکی از سرطان‌های کودکان است.
شاید بزرگسالان به خاطر سبک زندگی و تغذیه در خیلی از بیماری‌هایشان سهم داشته باشند؛ اما بچه‌ها خیلی معصوم و بی‌گناهند و هیچ نقشی در به وجود آمدن آن درد و رنج نداشته اند.

۷) فکر می‌کنید چرا افراد مختلف ایده‌های بسیار یا حتی جالبی به ذهنشان می‌رسد، اما تعداد کمی پیاده سازی می‌کنند و کمتر از آن موفق می‌شوند؟

دلایل که بسیارند، ولی برای این که بتوانیم یک ایده را پیاده کنیم، اول باید از منطقه امن یا همان comfort zone خود بیرون آمد. 
باید قدرت ریسک پذیری بالایی داشت و پذیرفت ممکن است شکست خورد. خوب خیلی‌ها قدرت این کار را ندارند. 

در قدم بعدی هم از قدیم گفته اند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود! 
ایده‌های زیادی جالب بوده اند، اما صاحب ایده پای کار نمانده است.

۸) فارغ از کار نشر و طبابت دوست دارید چه شغلی را تجربه کنید؟
هر کاری که به ساختن مربوط باشد، جذاب است. مثلا برنامه‌نویسی و ساخت نرم‌افزار.

۹) یکی از سختی هایتان در مسیر کار نشر چه بود؟ روز‌های سخت در هر کاری زیاد هستند، ولی ماه‌های اول اپیدمی کرونا خیلی سخت گذشت. یک حالت آخرالزمانی به وجود آمده بود و همکاران پزشکی طیف مخاطب ما هم در بیمارستان‌ها به خاطر کرونا تحت فشار بودند و هم آموزششان اختلال جدی داشت که طبیعتا به شغل ما هم منتقل شده بود.

۱۰) فرمول موفقیت یک ناشر چیست؟

به روز بودن

۱۱) فرمول یک پزشک برای موفق شدن چیست؟

مردم داری

۱۲) دو شغل مدیر انتشارات و پزشک بودن شباهت‌هایی هم دارند؟‌
می‌گویند که مدیریت خیلی به پزشکی شبیه است. مخصوصا در مورد عارضه‌یابی، فهم و حل مسئله و پیگیری. فقط ادبیات آن‌ها فرق می‌کند. 

در مدیریت از اصطلاحاتی مثل ارزیابی، برنامه ریزی، ارزیابی، هدایت و رهبری و کنترل استفاده می‌شود و در طبابت این‌ها می‌شوند شرح حال و معاینه و درمان و فالوآپ.

۱۳) کدام سخت‌تر است؟

جنس سختی هر کدام متفاوت است، ولی از آن جایی که من همیشه دنبال کار راحت‌ترم احتمالا طبابت سخت‌تر باشد.

۱۴) موانع کاریتان را چطور برطرف می‌کنید؟

صبر و حوصله، فکر و کار تیمی هر گرهی را باز می‌کنند.

۱۵) تکه کلام ناشر پزشکی که حال خودش و دیگر را خوب می‌کند، چیست؟

سال نو مبارک!

۱۶) دوست دارید در حوزه‌های دیگر هم مؤلف کتاب باشید؟

به کار نشر و آموزش در حوزه سلامت عمومی هم علاقه دارم. شاید روزی وارد شدم.

۱۷) اگر قرار باشد دانشجویی به سراغ فعالیت نشر برود، چه توصیه‌ای برایش دارید؟

برای فعالیت در هر حوزه‌ای صرف داشتن یک ایده کافی نیست. اصطلاحا میگویند شما باید inside out کار کنید. یعنی قبل از این که به توانمندی‌های درونی خودتان فکر کنید، به این فکر کنید که در دنیای بیرون چه مشکلی وجود دارد و قرار است چه رنجی را از بین ببرید. 
در غیر این صورت بازار شما را انتخاب نخواهد کرد! مطالعه زیاد قبل از شروع هم فراموش نشود. یک جوری مطالعه کنند که به نتیجه برسند و به فکر سایر ناشران باشند.


۱۸) سخن پایانی

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست 

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست 

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!

 

برچسب ها: کتاب پزشکی ، امتحان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار