پدرش میگوید آخرین آهنگی که در گوشی آروشا پخش شده، آهنگی از گروه «بی تی اس» بوده و این دختر هنرمند خطاط علاقه خاصی به این گروه موسیقی کرهای داشته و احتمالا هنگام تکیه بر دیوار سفالی پشت بام و آن سقوط مرگبار، بازهم درحال تقلید یکی از آهنگهای این گروه بوده است! این شرح مختصری از حال و هوای آروشا در هنگام سقوط و تقریبا تمام چیزی است که در هنگام مرگ بر این دختر ۱۲ ساله گذشته و داغی شده بر دل خانواده هنرمندتر از خودش که همگی دستی در خوشنویسی دارند و از خانوادههای فرهیخته به شمار میروند.
شاید گوش دادن به آهنگ بی تی اس خیلی در سقوط آروشا نقشی نداشته باشد و حتی ممکن بود این دختر نوجوان در هنگام گوش دادن به یک آهنگ پاپ و حتی قطعهای سنتی دچار سانحه شود، اما به هرحال این سقوط، بهانه تلخی است برای پرداختن به آسیبهای ناشی از فضای مجازی که آرام آرام و به شکلی زیرپوستی به بطن خانوادهها از هر طیف و اعتقادی نفوذ میکند و میتواند زندگی یک نوجوان را به طور جدی تحت تاثیر آثار مخرب خود قرار دهند.
وقتی حرف از فضای مجازی میشود، خیلیها که البته بی ربط هم نمیگویند، ابراز میکنند فضای مجازی دیگر به جزیی جداناپذیر از زندگی همه از جمله نوجوانان تبدیل شده و از هیچ راهی هم نمیتوان فرزندان را از این فضا جدا کرد. هرچند در کلیت حرف این افراد بحثی نیست و حقیقتا فضای مجازی از جذابیت خاصی برای همه گروههای سنی برخوردار است، اما اینکه والدین برای مدیریت و نظارت بر حضور فرزندانشان در این فضا، کاهش آسیبهای آن و حتی به روز کردن اطلاعات شخصی خود چه وظایفی دارند، مباحث مهمی است که از نیاز امروز خانوادهها به شمار میرود و نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت، چراکه نتیجه این بی تفاوتی میشود هزاران آسیبی که هر روز اخبارش را در رسانههای مختلف میشنویم و با شنیدن اخبارشان برای آنی به خودمان آمده و ته دلمان میگوییم، خدا را شکر این اتفاق برای فرزند ما نیفتاد!
متاسفانه در سالهای اخیر بارها شاهد رونق بازیهای مرگ آور مجازی، تاثیرپذیری نوجوانان از فیلمها و موسیقیهای مخرب و مجموعا پیامدها و آسیبهای جدی فضای مجازی بوده ایم، اما واقعا چنددرصد از والدین بعد از شنیدن این اخبار، به خودشان آمده و قدمی برداشتهاند تا اطلاعات شان از فضای مجازی و حتی شیوههای مواجهه با نوجوانان را به روز کرده و کاری برای جلوگیری از آسیب به نوجوان خود انجام دهند؟ قبل از هرچیز باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که «مرگ برای همسایه» نیست و حتی ممکن است خانواده ما را هم تحت تاثیر قرار دهد، پس با تاکید میگوییم که همه خانواده از هر قشر و فرهنگی باید گوش به زنگ باشند و بدانند که رهاسازی فرزندان در فضای مجازی به بهانههای مختلف همچون اعتماد، آزادی، سرگرمی و یا حتی باز کردن آنها از سر خود، اصلا توجیهی ندارد و حتما نظارت و مدیریت خانواده را میطلبد، اما نه به معنایی که آن را میشناسیم.
«ملیحه ترابی» کارشناس ارشد مشاوره و روانشناسی کنار ما است تا مفصلا از فضای مجازی و جذابیت هایش برایمان بگوید و کاری که والدین باید انجام دهند.
بیشتربخوانید
این روزها فضای مجازی شبیه به یک مغناطیست قوی عمل میکند و از آنجایی که نوجوانان کمتر از بزرگسالان، قادر به تشخیص خوب و بدهای این فضا هستند، قاعدتا بیشتر و بیشتر جذب این فضا میشوند، اما واقعا چرا فضای مجازی این قدر جذاب است و میتواند نوجوانان با هر میزان هوش و توانایی و حتی کسانی از خانوادههای فرهیخته را به سمت خود بکشد؟ این سوالی است که ملیحه ترابی کارشناس ارشد روانشناسی در پاسخ به آن میگوید: «باید بگوییم که فضای مجازی به سبب تنوع بسیار بالایش در موضوعات مختلف و ارائه پیامهای جدید و جذاب در هر لحظه، میتواند حس نیاز نوجوانان را تامین کند. به واقع، احترام به سلیقه نوجوان، اعتماد به هوش و درایت او، ایجاد حس مشارکت، کنترل، آزادی و قدرت به سبب احاطه بر محیط مجازی و حتی ایجاد جذابیت بصری، از مجموع عواملی هستند که میتوانند حس نیاز نوجوان را تامین کرده و با جلب رضایت آن ها، گرایش بیشتری برایش ایجاد کنند، بنابراین میتوان گفت فضای مجازی رقیبی بسیار جدیتر از آنچه فکرش را بکنیم برای فضای حقیقی است و اگر هشیار نباشیم، خطرات بزرگی در کمین هر خانوادهای خواهد بود که یکی از مثالهای ملموسش همین گروه بی تی اس است.»
ترابی ادامه میدهد: «این گروه هم به لحاظ موزیک، هم رقص، هم ظاهر جذاب اعضای گروه و هم مولفههای دیگر، به شدت با سلیقه نوجوان هماهنگی دارد و به همین دلیل نیز خیلی از نوجوانان به آن گرایش پیدا میکنند. البته این فقط یک مثال از هزاران مواردی است که نوجوانان هرروز در فضای مجازی با آن مواجه هستند و متاسفانه تمام زندگی بچههای ما را تحت تاثیر قرار میدهند.»
داخل پرانتز خوب است به این نکته اشاره کنیم که بسیاری از والدین اصلا شناختی نسبت به بی تی اس و گروههای مشابه ندارند و حتی شاید ما را متهم به بزرگنمایی کنند، اما حالا که بی تی اس، بهانه گزارش ماست، جا دارد به این موضوع اشاره کنیم که این گروه برخلاف ظاهر فرینده اش، پشت پرده دردناکی دارد و منشا بسیاری از آسیب هاست. تبدیل اکثر نوجوانان این گروه به بردههای هنری بدون درآمد با سخت گیرانهترین قوانین از جمله زیبایی، جراحیهای پلاستیک و فشار شدید تمرینی، میزان رقابت مخرب، افسردگی و خودکشی را در میان آنها افزایش میدهد و هراز چندگاهی خبرهایی از این دست از گروه درز میکند. حالا تصور کنید اگر چنین گروهی به الگوی نوجوانان ما تبدیل شود، چه آیندهای در انتظار فرزندانمان خواهد بود؟
شاید با خواندن مطالب فوق، برخی از والدین به سبب جایگاه بالای شغلی و تحصیلی خود، فرزندان شان را از آسیبهای احتمالی فضای مجازی مصون بدانند، اما واقعیت این است که این آسیبها صرفا متوجه خانوادههایی با سواد پایین نیست و همه والدین از دکتر و مهندس و معلم گرفته تا کارمند و کارگر و ... درگیر آن هستند و قطعا اگر بخواهند نسبت به این فضا احساس مصونیت کرده و فرزندانشان را به حال خود رها کنند، نتایج تخریبگر آن دامنشان را خواهد گرفت، بنابراین عمل به دستورالعملهای توصیه شده برای همه میتواند موثر باشد.
طبق گفته کارشناس ارشد مشاوره، پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی یک فرمول و شاه کلید دارد و اگر همه خانوادهها طبق آن پیش روند، با مدیریت و نظارت درست میتوانند از غرق شدن فرزندانشان در فضای مجازی جلوگیری کنند. شاه کلیدی که با توجه به شرایط زندگی امروز و درگیریهای متعدد والدین، دسترسی به آن کمی دشوار است و عملا تلاش بالای والدین را میطلبد؛ اما واقعا این شاه کلید چیست؟
ترابی کارشناس ارشد مشاوره از «رابطه عمیق والد و فرزندی»! به عنوان شاه کلید رهایی نوجوانان از فضای مجازی اشاره کرده و میگوید: «همه چیز در همین رابطه خلاصه میشود. از مدیریت و نظارت گرفته تا فاصله هرچه بیشتر فرزندان از فضای مجازی. همانطور که گفتیم، فضای مجازی جذابیتهای بسیاری برای نوجوان دارد و میتواند نیازهای او را پاسخ دهد، بنابراین اگر والدین بتوانند در تامین نیازهای نوجوان و ایجاد جذابیتها، هم تراز با فضای مجازی حرکت کنند، قطعا توانایی بازگرداندن او به فضای حقیقی زندگی و جلوگیری از آسیبهای مخرب را خواهند داشت.»
اگر بخواهیم منصفانه به روابط بین والدین و فرزندان نگاه کنیم، باید بپذیریم که بسیاری از ما آدمها در گیر و دار زندگی و سرشلوغیهای روزمره، ناخودآگاه از فرزندانمان فاصله گرفته ایم و حتی گاهی برای یک گپ چند دقیقهای و یا پرس و جو از درس و مدرسه بچههایمان وقت نداریم و تمام آنچه در چنته داریم را بنا به اقتضای فضای کاری خود صرف ارائه در محیطهای اجتماعی میکنیم، اما غافل از اینکه، فرزندان خودمان هم خوراک عاطفی و تربیتی میخواهند و هرچقدر هم که یک مهره ایده آل در محیط کار و فضای اجتماعی باشیم، اولین نقش ما والدگری است! ترابی میگوید: «متاسفانه باید بگوییم که اکثر والدین از آن جایی که گزینهای برای فرزندانشان پیش رو ندارند، آنها را رها میکنند و نتیجه اش هم میشود هدایت بچهها به سمت فضای مجازی و عواقبی که متوجه آن هاست و این درحالی است که خانواده، پایدارترین عامل در شکل گیری شخصیت فرزندان به شمار میرود و هرچقدر بتواند روی تحکیم روابط کار کرده و محیط خانه را امنتر و صمیمانهتر کند، حتما حتما گرایش بچهها به فضای مجازی بسیار کمتر خواهد شد، بطوری که حتی اگر والدین هم بالای سر فرزندان نباشند، همین عامل رابطه به شکل اعجازآمیزی میتواند آنها را کنترل کند، چون بچهها به لطف رابطه عمیق با والدین خود، هنجارها و باورهای خانواده را یاد گرفته و میپذیرند، درنتیجه حتی در غیاب والدین هم از آن پیروی میکنند.»
احتمالا اصطلاح والدین سمی را شنیده اید. والدینی که با رفتارهای غلط خود نقش تخریبگر دارند و به جای آنکه همراه و ناجی فرزندانشان در امور مختلف باشند، بیشتر به فرزندانشان آسیب میزنند که شاید والدین ناآگاه نسبت به روانشناسی نوجوان را هم به نوعی بتوان در همین لیست گنجاند. اگر میپرسید چرا، بهتر است حرفهای ترابی را بشنوید. «فضای مجازی یک رسانه غیرتحمیلگر است و از آنجایی که اکثر والدین به جای اثرگذاری با یک رابطه سازنده، بصورت کنترلی و تحمیلگر عمل میکنند، نمیتوانند جایگزین ایده آلی برای فضای مجازی باشند. والدین تا زمانی که رفتارهای اشتباهی مثل تنبیه، تحقیر، مقایسه را درپیش بگیرند و روی تحکیم رابطه کار نکنند و سرمایه گذاری روانی نداشته باشند، نمیتوانند نوجوان را جذب محیط خانه کنند. به واقع عامل اصلی مدیریت فرزندان در فضای مجازی با اهرمهایی، چون رابطه سازنده، رفتارهای تشویقی و حمایتی، ایجاد فضای گفتگو و نقد و... امکان پذیر است و اینها هم ربطی به پول و امکانات و مسائل مالی ندارد.»
والدین علاوه بر اینکه باید روی رابطه سازنده خود با فرزندان تمرکز کنند، باید همچون فضای مجازی، طوری جذاب ظاهر شوند که بتوانند حضور فرزندانشان در این فضا را کاهش دهند، اما چگونه؟ این، یک سوالی کلیدی است که ترابی در پاسخ به آن توضیح میدهد: «همان ابتدای صحبت هایمان به تامین حس نیاز نوجوان توسط فضای مجازی و ایجاد جذابیتها اشاره کردیم و گفتیم والدین باید هم تراز با این جذابیتها حرکت کنند تا حضور نوجوان در فضای حقیقی بیشتر و بیشتر شود که در اینجا به چند مورد آن اشاره میکنیم.
یکی از سادهترین جذابیت فضای مجازی، جذابیت بصری است، اما پدر و مادری که خیلی به نظافت و زیباییهای ساده اهمیت نمیدهند و همیشه خسته و بی حال هستند، چطور میتوانند این زیبایی بصری را در خانه ایجاد کنند؟ احترام به مخاطب و توجه به نیاز او در ابعاد مختلف از دیگر جذابیتهای فضای مجازی است و اینجاست که باید از خود بپرسیم ما به عنوان والدین چقدر به فرزندان مان احترام میگذاریم، غذای مورد علاقه یک نوجوان را درست میکنیم، نظرات او در امور مختلف را میپرسیم، پای درد و دل او مینشینیم و در دسترسش هستیم؟ اینها همه مثالهایی از همان احترام و توجه است که شاید جایش در بسیاری خانوادهها خالی باشد. اما مورد مهم دیگر به خلاقیت و تولید برنامه برمیگردد. آیا من والد حواسم هست که نوجوان من به سبب شور و حال این دوران به تفریح و نشاط، شهربازی و حتی فریاد زدن در کوه نیاز دارد و برای بیرون آمدن از لاک خود، یک ترفند خلاقانه از والدین میخواهد؟ آیا اصلا برنامهای برای نیازهای او داریم و میتوانیم مثل فضای مجازی تولید برنامه کنیم؟ به واقع توجه به مجموع این موارد است که میتواند تحکیم رابطه و ایجاد جذابیت برای نوجوان را رقم بزند و درنتیجه بدون یک کنترل گری مستقیم، گرفتن گوشی و محدودکردن کردن او بتوانیم فرزندان مان را از فضای مجازی جدا کرده و به سمت خانواده سوق دهیم.»
ما در این گزارش سعی کردیم نقشی هرچند کوچک در روشن کردن ذهن والدین به منظور مدیریت فضای مجازی و فاصله گرفتن نوجوانان از این فضا داشته باشیم، اما آنچه مسلم است اینکه والدین باید هم قدم با فرزندان شان حرکت کنند، فضای مجازی را بشناسند، اطلاعات شان را به روز کنند و درنهایت با تحکیم رابطه با نوجوان خود، مانع از آسیبها شوند.
منبع: فارس